در پی انتشار مطلبی تحت عنوان "پالایشگاه الیگودرز و شایعات" (كليك كنيد) واکنشهای متفاوتی در برخی فضاهای مجازی منتشر شد که در اینجا بیان توضیحاتی را لازم و ضروری میدانیم.
از سوي برخي منتقدين ذكر شده: «آقای موسوی ابتدا قرار بوده کارخانه فولاد دراین شهرستان تاسیس نماید و به دلیل عدم همکاری مسوولین شهرستان با دکتر مهدی غضنفری وزیر الیگودرزی صنعت، معدن و تجارت دولت احمدینژاد ملاقات میکند و وزیر هم ضمن انجام یک پیشگویی در رابطه با آینده بازار فولاد، سرمایهگذار را به تهیه طرحی دیگر توصیه میکند. آقای موسوی هم طرح اجرای پالایشگاه الیگودرز را بر اساس اولویت سرمایهگذاری ارائه نموده و دکتر غضنفری هم به رغم این که این موضوع خارج از حوزه اختیاراتش بود قول مساعدت کامل داد و پالایشگاه شکل گرفت و در جلسه استانی هیات دولت تامین خوراک آن تصویب شد البته باز هم با مساعدت دکتر غضنفری و ... در نهایت كساني كه دوست دارند بدانند چرا اجرا نشد و مصاحبه مکتوب ایشان را قانع نکرده و برای انصراف جناب آقای سید عباس موسوی از ادامه انجام طرح از کیهان دستنویس طلب نمودند.»
و اما پاسخ ما: دوستان گرامی چنان با طمطراق از آقای غضنفری یاد کرده و او را وزیر الیگودرزی مینامند و کوچکترین قدم سرمایهگذار را به پیگیری و مساعدت ایشان ربط میدهند و میخواهند بگویند که ایشان به عنوان وزیر خواست کاری انجام شود اما نماینده مجلس مانع این اقدام بزرگ آقای وزیر شد؟! غافل از این که مردم ایشان را به عنوان یک الیگودرزی نمیشناسند و حق هم دارند، زیرا کوچکترین قدمی برای این شهرستان مظلوم و محروم برنداشتند و البته شاید دلیل دلخوری وی نوشتن طومار توسط برخی افراد شناخته شده علیه ایشان و ارسال آن به مجلس در زمان برگزاری جلسه رای اعتماد میباشد که ای کاش دوستان به جای زدن نعل وارونه کمی هم به این موضوع میپرداختند و ... اگر چه بیربط به موضوع پالایشگاه بود اما بیشک ربط آن از بحث اصلاحطلب بودن یا نبودن روحانی و یا توکلی قابل هضمتر نشان میداد.
ما هیچگاه بنا نداشتیم پاسخگوی کسانی باشیم که فکر و تاکتیکشان در دهههای 60 و 70 سیر میکند و گمان میبرند که هنوز هم میتوانند با سیاسیکاری کسی را در منظر مردم عزیز و یکی را خوار و ذلیل نمایند. مردم ما آگاه هستند و حافظهشان یاری میکند که چه اقدامات بزرگی در دهههای اول انقلاب میتوانست سکوی پرتاب الیگودرز شود، اما نشد.
برای این که کسی را با صراحت الیگودرزی بدانیم باید ابتدا تعلق خاطر وی به الیگودرز و مردمانش را در عمل بسنجیم، زمانی الیگودرز با دو دوره ریاست مجلسی آقای مهدی کروبی و پستهای کلیدی وی در کشور در بهترین شرایط قرار داشت و این زمان میتوانست الیگودرز و حتی لرستان را سالها به جلو اندازد، اما نتیجه چه شد؟!
شاید عنوان شود که وی نگاه ملی داشت و کسی از او نخواست اما بهتر است کمی واقعبین باشید و بیایید کرمان و رفسنجان بیآب و علف دیروز و لرستان و الیگودرز پر آب را با امروز آنها مقایسه نمایید و با خود کمی تامل نمایید، یقینا به این نتیجه خواهید رسید که ریاست مجلس الیگودرزی در دوره های سوم و ششم نه تنها برای این استان و شهرستان اقدامی انجام نداد بلکه حتی مانع انتقال پتروشیمی به اراک در دوره سوم مجلس وانتقال آب الیگودرز به استانهای مرکزی در دوره ششم نشد تا امروز که باید لرستان را در رتبه اول بیکاری کشور و الیگودرز را هم در رده نخست بیکاری استان ببینیم و صد افسوس که در کنار درد بیکاری ناچاریم شاهد مهاجرت اهالی اکثر روستاهای حاشیه انتقال آب به شهر باشیم و در نهایت امروز خود را با شهر رفسنجان مقایسه نماییم که امکاناتش حتی بیش از مرکز استان ما میباشد.
جالب این که در یک جابهجایی آشکار جای متهم و قاضی عوض شده و کسانی که باید پاسخگوی مردم باشند که چرا نتوانستند از شرایط مناسب اقتصادی کشور و همچنین وضعیت مدیریتی نیروهای بومی در کشور و استان برای رفع مشکلات این شهرستان بهرهمند شوند امروز خود را محق میدانند و انصراف یا عدم انصراف یک سرمایه گذار برایشان چنان مهم شده که میخواهند خبرنگار کیهان برای مشخص شدن این موضوع کنفرانس بگذارد و ... به راستی آیا این اقدامات از روی دلسوزی برای مردم و شهر است یا به واسطه کینههاي درونی است؟!
اگر برای شهر است که بیایید کنفرانس بگذارید و یک طرح مهم ادوار استثنایی، تکرار نشدنی و مورد دفاع خود رابیان نمایید که توانسته معضل بیکاری این شهرستان را رفع نماید.
آقای مهدی غضنفری و به قول شما وزیر الیگودرزی که ای کاش سرمایهگذاری که باز هم به گفته شما از بیمهری مسوولین استان و شهرستان به او پناه آورده بود را با عنایت به این که سرمایهگذاری در بخش فولاد در حوزه اختیارات وزارتخانه متبوعه آقای وزیر بود جهت ادامه مسیر همراهی می کرد و وی را به قعرچاه هدایت نمیکرد، زیرا هنگامی که پالایشگاه در مسیر خط انتقال نباشد سرمایهگذار ناچار است به وسیله تانکر خوراک مورد نیاز این واحد را تامین نماید که یقینا این اقدام صرفه اقتصادی نخواهد داشت اما با توجه به تخصص و تجربه سرمایه گذار در صنعت آهن و فولاد کاش آقای وزیر در آن لحظه این پیشگویی را که بیشتر به شانه خالی کردن از زیر بار مسوولیت شباهت دارد، انجام نمیداد وضمن حمایت از سرمایهگذار طرح یک طرح کوچک ماندگار از خود در این شهر و برای کسانی که او را الیگودرزی مینامند به یادگار میگذاشت، هر چند جهت اطلاع دوستان بد نیست به یکی ازخواستههای ناچیزمتولیان صنعت، معدن و تجارت الیگودرز از آقای وزیر اشاره کنیم که البته به واسط بیتوجهی ایشان به جایی نرسید.
در همان زمان روسای اتاق اصناف و صنعت، معدن و تجارت الیگودرز به همراه برخی اعضای شورای شهر طی ملاقاتی که با آقای وزیر داشتند پیشنهاد ایجاد نمایشگاه فصلی در الیگودرز را ارائه نمودند و حتی از آقای وزیر درخواست مساعدت جهت تکمیل ساختمان اصناف را داشتند که نه تنها نمایشگاهی ایجاد نشد، حتی ریالی هم به تکمیل ساختمان اتاق اصناف این شهرستان اختصاص نیافت و مخلص کلام این که در دولتهای احمدینژاد که اقدامات بسیاری در کشور انجام شد، ایشان نخواست منشاء خیر برای مردم الیگودرز شود و ...
اما در بحث مصاحبه با جناب آقای موسوی، پس از بروز شایعات در رابطه با سهمخواهی از سرمایهگذار "که نه تنها آنگونه که شما گفتهاید شایعه خود ساخته نبود بلکه توسط یکی از داوطلبان انتخابات عنوان شد" ما بر اساس وظیفه رسانهای و جهت روشن شدن موضوع اصل مطلب را از جناب موسوی جویا شدیم و پاسخ همان بود که ضمن امانتداری کامل انتشار یافت و اکثریت مردم این شهرستان و حتی استان لرستان به صداقت، راستگویی و درستکاری جناب آقای موسوی صحه میگذارند و دوستان اگر کمی با دقت بیشتر مطلب را مطالعه میکردید در مییافتید که سرمایهگذار از عدم همکاری مسوولین هم گلهمند بود ویقین بدانید اگر هرمطلبی حتی آن چه شما برای شنیدنش بیتاب هستید هم توسط ایشان بیان میشد به صراحت انتشار مییافت.
ای کاش دوستان بر اساس مستندی که ارائه نمودهاند پیگیری می نمودند که کدامیک از طرحهای فهرست مذکور اعم از پتروشیمی و خودروسازی کوهدشت و پتروشیمی دورود و ... اجرا شده و دلیل انصراف یا عدم انصراف سرمایهگذار آنها را هم بررسی میکردند و چشمها را میبستند و برای چرایی این طرحها احتمال دیگری هم میدادند و ... یا دلیل عدم حمایت آقای وزیر الیگودرزی مورد علاقه خود را از خودروسازی الیگودرز و پس از آن در دولت یازدهم جویا میشدند و ... در نهایت به این پاسخ میرسیدند که مشکلات اقتصادی کشور تنها برای لاپوشانی ناتوانیهای بدنه دولت یازدهم نیست و شامل همه کشور میشود.
برای ما که اهمیتی ندارد اما گویا در نگاه دوستان این موضوع از اهم واجبات است که همگان آقای روحانی را اصلاحطلب بدانند و در هر مطلب نامربوطی گلهمندی خود را از این موضوع ابراز داشتهاند. شما چگونه رییس جمهور محترم را که سبقه وی به جامعه روحانیت باز میگردد و اعتقادی به توسعه سیاسی نداشته و مسوولیتها و سوابقش سنخیتی با جناح اصلاحطلب ندارد، اصلاحطلب میدانید؟! مگر نه این است که محمدرضا عارف کاندیدای خاص اصلاحطلبان بود و با فشارهای پشت پرده عدهای، آن هم با هدف پیروزی در انتخابات او را وادار به کنارهگیری نمودند و حتی قبل از کنارهگیری وی تمام اصلاحطلبان تنها داوطلب مورد حمایت خود را عارف میدانستند و برای یقین حاصل نمودن از این موضوع بد نیست به روزنامههای اوایل سال 92 مراجعه نمایید کما این که رییس جمهوری هیچگاه خود را اصلاحطلب ندانسته و همواره از عنوان اعتدال بهره برده است و سخنان "الیاس حضرتی" از جمله اصلاحطلبان و همچنین مدیر مسوول روزنامه اعتماد دلیلی بر این مدعاست که میگوید: ایدهها، تفکرها و نگرش روحانی باعث شد که اصلاحطلبها در بین گزینههایی که وجود داشت روحانی را انتخاب کنند، وگرنه ایدهآل اصلاحطلبها در گام اول حضور خاتمی، پس از آن حضور هاشمی و در گام سوم شرکت عارف در انتخابات ریاست جمهوری بود؛ اما با توجه به شرایط سیاسی کشور ترجیح دادند که عارف را برای کنارگیری تحت فشار قرار دهند تا فضای اجماع با کمک عارف به نفع روحانی رقم بخورد.
این جمله را نیز که در 24 آبانماه سال جاری در یکی از مقالات کیهان الیگودرز عنوان شد و دوستان آن را توهین میدانند بخوانید: "دو سال قبل با انتخاب دکتر روحانی به عنوان رییس دولت یازدهم امید اصلاحطلبان برای ورود به گردونه قدرت رنگ و بویی تازه به خود گرفت و در آستانه انتخابات بعضا با تحلیلهای نادرست شرایط امروز را با دهه 70 مقایسه مینمایند و رویای تکرار مجلس ششم را در سر میپرورانند، غافل از این که روحانی کاندیدای اصلاحطلبان نبوده و رای وی نمیتواند تضمینی بر ورود ایشان به مجلس باشد هر چند تقویت ترکیب به نفع این جناح دور از احتمال نیست اما یقینا ورود تندروهای اصلاحطلب منتفی و تکرار مجلس ششم هرگز اتفاق نخواهد افتاد."
امروز این گفته کیهان اليگودرز در حال تحقق است و بیتردید دوستان از واقعیت موضوع رنجیده وآن را بهمثابه توهین قلمداد نمودهاند که این باز میگردد به عدم واقعیتپذیری این جماعت.
همچنین محمدتقی توکلی را ما به عنوان داوطلب مورد حمایت دولت معرفی نکردهایم، بلکه این اقدام توسط همفکران شما در تهران صورت گرفته و تحلیل ما نیز بر اساس اعلام گرایشها در سایتها از جمله پایگاه خبری تحلیلی کاسیت لرستان صورت گرفت و اگر چنانچه شما از این موضوع ناراحت شدهاید و نماینده الیگودرز را شایسته داوطلبی دولت نمیدانید باید دوستانتان در تهران را سرزنش کنید نه اینکه خبرنگار کیهان را به دروغگویی، دادن آدرس غلط و حمایت از داوطلبی خاص متهم نمایید، کما این که این نظر یک شخص میباشد و آنگونه که ما رصد کردهایم تا کنون احزاب کار و مردمسالاری توکلی را به عنوان کاندیدای مورد حمایت خود معرفی نمودهاند و طی حکمی هم از سوی محسن صفرپور رئیس دورهای جبهه اعتدالگرایان کشور، توکلی به عنوان رئیس اعتدالگرایان لرستان منصوب و معرفی شد. برخی اصلاحطلبان الیگودرز هم از وی حمایت نمودهاند و همین مستندات کافی بود که ما در مقاله تحلیلی خود او را به عنوان داوطلب مورد حمایت دولت معرفی نماییم.
دوستان گرامی که بعضا تنها در هنگامه انتخابات روزنامهخوان میشوند، کیهان الیگودرز را متهم به حمایت از محمدتقی توکلی نماینده فعلی الیگودرز مینمایند در حالی که بیشترین انتقادات را طي 3 سال گذشته کیهان متوجه ایشان نموده است و روزنامههای آن نیز موجود است، کما این که توکلی نماینده الیگودرز بوده و از ظرفیت نشریات شهرستان برای ارائه گزارش عملکرد خود استفاده نموده و به همان اندازه که شورا و شهرداری و دیگر ادارات در استفاده از مطبوعات سهم دارند نماینده مردم هم محق میباشد، حال نمایندگان سابق در این بخش کاهلی کرده و یا از مطبوعات دیگر شهرها بهره بردهاند این دلیل بر ایجاد یک شبهه نمیشود.
در رابطه با مقوله اصلاحات و اصلاحطلبی که نمیدانیم چه ربطی به موضوع پالایشگاه داشته هیچ نمیگوییم زیرا بر این باوریم که تفکر اصلاحات به معنی واقعی آن قابل احترام میباشد و در این طیف انسانهای منصف و صادق و درستکاری وجود دارد که وابسته به خانواده معظم شهدا و حتی خود از رزمندگان دوران دفاع مقدس هستند و شایسته نمیدانیم در واکاویهای گذشته به خاطر اینگونه سخنان واهی و بیاساس که نظر شخصی یک فرد میباشد به ایشان بیاحترامی شود و همچون گذشته سکوت اختیار میکنیم.
بیان این نکته را ضروری میدانیم که با هیچ تفکری مخالف نبوده و در صدد تخریب آنها هم نمیباشیم، اما به قول یکی از هوادارن آقای داراب گنجی برخی افراد چنان دچار خود بزرگبینی شدهاند که خود را یک تفکر و محور دانسته و از جانب همه جریان سخن میگویند و بیتردید حضور آنها در کنار هر داوطلبی آسیبپذیر است و اگر امروز صلاحیت آقای داراب گنجی که از سرداران گرانقدر سپاه میباشد مورد تایید قرار نگرفته است به جهت تندرویها، عملکرد ناصواب و حمایتهای شرایطی همین افراد است و به همین جهت جمع بسیاری از دوستان آقای گنجی گلهمند حمایت این افراد بودند و همواره این موضوع را مشفقانه به ایشان گوشزد مینمودند.
عباس شاهعلی
نیوز اليگودرز
نیوز اليگودرز
دیدگاهها
باسلام وسپاس بابت انتشار مطالب جناب شاه علی.
ایشان بسیار واضح و صادقانه مباحث را به اطلاع مردم
شریف رساندند،اما بنده درتکمیل فرمایش ایشان عرض
میکنم که همین دوستان جناب گنجی در خرم آباد هم
درپی اینطورحرکات و اقداماتی بودند که خوشبختانه
مورد رضایت مردم قرارنگرفت. شورای اصلاحات لرستان
بیشتر سعی درکسب قدرت و سمت برای خودشان هستند
و حتی دبیر سابق آن شورا درسال 93 مطالبشان توسط
همین سایت باعنوان اینکه گفتیدایشان میانه رو است
منتشر شد .
این سایت خوب است از اعتدالگرایان واقعی حمایت کند.
به هر حال هم اصلاح طلبان وهم اصولگرایان سياست خود
رادارند . خیرالامور فی اوسطها.
بیایید با حمایت از اعتدال و میانه روی درجهت آبادانی
این استان مظلوم و عقب افتاده گام برداریم.