بخشي از زاگرس بزرگ و زيبا را طی میکنیم تا به قلب خسته و رنجور آن برسیم، یعنی لرستان دلشکسته از زخمهایی که بر تن طبیعتش دارد. به شرق لرستان میرویم به دشتی که در میان قلل اشترنکوه، گرین و سفیدکوه احاطه شده است، دشتی که هزاران سال نشیمنگاه ما انسانها بوده و امروز نیز این دشت نشیمنگاه چندین شهر در شرق لرستان است: اشترینان، بروجرد، دورود و ازنا.
صحبت از دشت باستانی سیلاخور است، یکی از حاصلخیزترین دشتهای زاگرس. دشتی باستاني که دو رودخانهي بزرگ تیره و ماربره را به هم پیوند میدهد تا كيلومترها پايينتر، سزار و دز را تشکیل دهند.
در قلب این دشت و شمال شهر دورود تا 15 سال پیش شاهد چشمنوازی یکی از زیباترین تالابهای ایران بودیم. تالابی که هزاران سال زیستگاه پرندگان بومی و مهاجر، آبزیان، کنار آبزیان و گونههای محتلف جانوری و گیاهی بوده است.
تالاب "تنوردر" دورود را ابتدای دهه 80 مظلومانه خشکانده شد، آن هم توسط کسانی که بعضاً مسئول بودند اما نامسئولي كردند. بیش از هزار هکتار وسعت این تالاب زیبا را با زهکشی و کانالهای طولانی خشکاندند تا برخی افراد ناآگاه و طمعورز به اسم اشتغالزایی و توسعه اقتصادی منطقه، تیشه به ریشه زمینی بزنند که طبیعت آن دیگر رمقی برایش باقی نمانده است.
تالاب تنوردر نه به واسطه کمبود آب و خشکسالی بلکه به وسیلهي برخی دستگاههای دولتی مثل جهاد کشاورزی و شیلات وقت، با سهلانگاری محیط زیست و منابع طبیعی، 15 سال پیش با هزاران متر زهکشي، کانال و ... کاملا خشکانده شد.
نیمی از این تالاب را با حفاریهای متعدد در ابعاد چند صد متری تبدیل به طرح مزارع پرورش ماهیان گرمآبی و بخشی دیگر را متصرفین تبدیل به زمین کشاورزی و ... کردند.
چندی پیش وقتی برای تهیه گزارش به این منطقه عزیمت نمودیم با تعطیلی مزارع پرورش ماهی، شاهد کشت چندین هکتار چغندر و هندوانه در بستر این تالاب بودیم! چغندرها گندیده و رها شده، هندوانهها دانهای صد تومان، مزارع پرورش ماهی تعطیل و ... یعنی اشتغالزایی براي صفر نفر و توسعه اقتصادی در حد برگ چغندر! دستگاههای مربوط و برخي افراد بانفوذ برای رسیدن به منافع شخصی با این تالاب چه کردند، بماند! ديدن اين منظره که اشک هر انسان خداجوی عاشق طبيعت لرستان را در به خصوص اگر وضعيت قبلي اين منطقه پيش از اتفاقات دهه 80 را ديده باشد، میآورد.
امید است روزي عاملین این فاجعهي زیستمحیطی در درگاه خداوند پاسخگو باشند بلکه سرانجام اقدامات نادرست خود را ببینند.
بعد از پیگیریهای متعدد و مذاکرات با کارشناسان، آنها این گونه اعلام نمودند که در صورت خارج نمودن متصرفین و متخلفین و آزادسازی اراضی و تخریب زهکشها و کانالها، احتمال حیات مجدد این تالاب خشکیده شده بسیار زیاد است و تا 50 درصد آن ظرف مدتي كه چندان از تخريب آنها نميگذرد قابل احیا میباشد.
دو سازمان محیط زیست و منابع طبیعی که در ابتدای دهه 80 که یک روز چشمشان را بر روی این تخریبها و فجایع زیستمحیطی بستند تا امروز شاهد این اقدام فجایع باشیم اما متوليان كنوني اين نهادها امروزه میتوانند تا حدودی جبران بیتفاوتیهای گذشته را نموده و به فرمایش مقام معظم رهبری مبني بر اين كه «حفاظت از محیط زیست یک وظیقه همگانی است» با استفاده از قوانین موجود لبیک گویند.
حال وقت آن رسیده در زمانی که سازمان محیط زیست بدون توجه به کنوانسیون رامسر (میثاق بینالمللی حفاظت از تالابها) اجازه ویرانی این تالاب را میدادند امروز به دنبال جبران باشند تا دوباره شاهد پرواز هزاران پرندهي مهاجر و بومی و غیره در این تالاب خشکیده شده باشیم.
ما مردم دورود و علاقهمندان طبيعت، از دو دستگاه مرتبط با موضوع، خواستار پاسخگویی روشن به افکار عمومی و بیان علت عدم پیگیری جدی در احیای این تالاب ارزشمند و زيبا هستيم
حمیدرضا کاویانیچگنی و علي دالوند
فعالين محیط زیست / دورود
دیدگاهها
ما طبیعت را از پدرانمان به ارث نبوده ایم بلکه امانتی س برای فرزندامان