دفتر منطقهای به محلی اطلاق میشود که قابلیت راهبری مجموعه تحت نظر خود را مطابق برنامهریزی بلندمدت و کوتاهمدت نهاد و یا اداره مرکزی بر عهده داشته و در این راستا از اختیارات خاصی برخودار میباشد.
چند سالی است که استانهای مختلف کشور برای نشان دادن توان خود در عرصههای اقتصادی، سیاسی، گردشگری، صنعتی و ... به دنبال ایجاد زیرساختهای آن به تکاپو افتادهاند و در این بین استانهایی که از نگاه مثبت داخلی و بینالمللی برخوردار بودهاند در این راه بیشتر موفق شدهاند. مراکز استانهایی مانند تبریز اصفهان شیراز مشهد و همین کرمانشاهی که در همسایگی لرستان قرار دارد، توانستهاند بیشترین سهم را به خود اختصاص دهند.
با توجه به گستردگی جغرافیای کشور، وجود دفاتر منطقهای ادارات و نهادها در تمرکززدایی از تهران، نقشی بهسزا داشته و از رفت و آمدهای بیشمار به پایتخت جلوگیری به عمل خواهد آورد. گستردگی کشور را با ایجاد پنج قطب شرقی و غربی و شمالی جنوبی و قطب مرکزی میتوان تسهیل نمود.
اصفهان در مرکز کشور به خوبی این نقش خود را به اثبات رسانیده و حتی در سطح معاونتهای وزارتخانه هم پا پیش نهاده و در شرق کشور، مشهد؛ در شمال غرب هم تبریز این نقش را به خوبی ایفا میکنند و در جنوب نیز اهواز و شیراز بازیگران این سریال پردرآمد هستند. اما در غرب کشور رقابت بیشتر با چند استان است و لرستان نقش کمرنگ و تقريباً مي توان گفت منفعلي داشته و اين کرمانشاه، همدان و اراک هستند كه به ترتیب گوی سبقت از رقبای خود لرستان، ايلام و کردستان ربودهاند.
استان لرستان در مرکزیت غرب کشور قرار داشته و از نظر جغرافيايي موقعيت مناسب و مركزيتي بين استانهاي ياد شده دارد و از طرفي شاهراه ارتباطی شمال به خوزستان و اصفهان به غرب میباشد. این استان با توجه به چنين مزیتهاي بارزي میتواند نقش مهمتری در ارتباط بین استانهاي غرب کشور ایفا نماید.
اگر استانی همانند کرمانشاه که در مقایسه با لرستان از توان رقابتی بالایی برخوردار نبوده و به نوعی به دلیل فقط بافت جمعیتی صرفاً بالای شهر کرمانشاه توانسته است از مزیت ایجاد این دفاتر منطقهای سهم بالایی به خود اختصاص دهد، چرا شهر خرمآباد که از شهرهای مهم ترانزیتی کشور بوده و فقط به دلیل عدم سرمایهگذاری در سالهای گذشته از قافله توسعه عقب افتاده است نتواند اینگونه دفاتر منطقهای را به خود اختصاص دهد؟
با توجه به محدود شدن لرستان در مرکزیت غرب کشور و مجاورت با 7 استان، ایجاد این دفاتر منطقهای در شهر خرمآباد کاملاً توجیهپذیر بوده و جای هیچگونه ایراد و بهانهای وجود ندارد. چرا دفتر منطقهای برق باختر در اراک و یا دفتر گاز منطقهای در همدان و یا روزگاری آب منطقهای غرب در کرمانشاه باشد؟!
چرا بیشتر ارگانهای نظامی هتلهای مجلل و بیمارستانهای منطقهای خود را در کرمانشاه بسازند ولی استانی که بیشترین نیروی نظامی استخدامی را در غرب کشور دارد، چنین جایگاهی ندارد؟
در صحبتی که با یکی از بازنشستگان نیروی انتظامی داشتم خبردار شدم که برای کمیسیون پزشکی بازنشستگی بایستی نیروهای انتظامی لرستان به کرمانشاه بروند. چرا جوانان لرستان برای بعضی امتحانات کشوری باید به استانهای مجاور بروند و در استان خودشان حوزه امتحانی نداشته باشند؟!
به راستی چرا استانی که این همه استعداد بالفعل و بالقوه داشته، تحت حاکمیت و نظارت استانهایی که از توان کمتری برخوردارند قرار بگیرد؟! آیا این ضعف عملکرد حال و گذشتهي مسئولان استان را نمیرساند و اين كه اكثر مديراني كه براي دستگاهها انتخاب ميشوند، در مقايسه با همتايان خود در استانهاي ديگر فوقالعاده ضعيف عمل كرده و مردم لرستان حق دارند از آنها ناراضي باشند؟
اگر بدانید مجموعهي شركت برق منطقهای باختر که شامل استانهای لرستان مرکزی و همدان است برای اراک چه مزایایی به همراه داشته است هیچگاه مسئولان گذشتهي لرستان را نخواهید بخشید. یکی از زیباترین مجموعههای تفریحی در غرب کشور توسط شرکت ملی گاز در همدان ساخته شده است و یا یکی از مجهزترین استخرهای اراک متعلق به برق منطقهای باختر است. بیمارستان مجهز نیروی انتظامی در کرمانشاه، دفتر منطقهای پارکهای علم و فناوری زاگرس در کرمانشاه که ثبت اختراعات منطقهای را بر عهده دارد، راهآهن غرب، شرکت نفت و گاز غرب که چاههای نفت پلدختر لرستان زیر نظرش هستند، آزمایشگاههای منطقهای دانشگاههای غرب کشور، موزه منطقهای غرب و ... در کرمانشاه همه و همه دست خرم آباد و لرستان را از این مزیتها خالی گذاشتهاند ما همچنان معتقديم سرمايهگذار خصوصي بايد وارد لرستان شود تا تجربه تلخ هتل صخرهاي را اين بار در حريم قلعه تاريخي فلكالافلاك و باغ گلستان پياده نمايد!
این روزها صحبت از هر زیرساختی هست دم از بزرگترین در غرب، در شرق و ... ميزنند ولی در لرستان همچنان خبری از این رقابتها نیست! البته به جاي آن ما در لرستان ما بزرگترين قومگرايان و بزرگترين سياسيون را داريم كه در محافل شبانه اقدام به انتخاب مدير و مشاور از جناح و طايفهي خود مينمايند بلكه به جاي خدمت به مردم، خدمتگزار منافع خويش يا اطرافيانشان باشند. در اين بين به قول استاندار محترم لرستان دردا كه «مردم ما فرهنگ مطالبهگري ندارند»، لذا سودجويان سياسي و قومي هر استفادهاي كه بخواهند از آنان ميكنند.
چرا ما لرستانيها صاحب بزرگترینها در غرب و حتي در كشور نباشیم؟ چرا ما هم داعیهي راهبری چند نهاد و اداره مهم در غرب کشور نداشته و چرا ما هم نقش حاکمیتی براي برخي استانهاي غربي بازی نکنیم؟!
بحث این یادداشت حسادت به استانی خاص نیست بلکه بیدار کردن دیدگاه برخي مسئولینی است که خود را به خواب زدهاند و لرستان عزیز را که از امنیت بالایی برخوردار است، دستمایه حاکمیت استانهایی قرار دادهاند که از صلاحیت حداقلی براي برخي از اين مزايا نسبت به استان ما برخوردار هستند، اما از اين مزايا استفاده ميكنند.
خوشبختانه بارقههای امیدی در لرستان از جمله ايجاد سرپرستی بعضی بانکها و بیمه ها و ایجاد دفتر منطقهای سازمان زمینشناسی و شاید هم دانشکده محیط زیست غرب کشور در آینده نزدیک دمیده شده که نشان از قابلیت شهر خرمآباد و استان لرستان در پوشش این دفاتر منطقهای دارد.
این یادداشت تلنگری به مدیران استان است تا بدانند همچنان که با تلاش برخي لرستانيها ميزباني مسابقات مهم بينالمللي ورزشي را در خرمآباد شاهد بوديم، نهادهاي ديگر نيز میتوانند در تأسيس دفاتر منطقهای نقش مهمی ایفا کرده و لرستان به قافله توسعه نزدیک كنند. البته اگر قبيلهگرايان و سياستزدهها، فرصت و ارزشي براي لرستان و لرستاني قائل بوده و اجازه دهند به جاي برآورده شدن منافع شخصي و حزبي، همگان از شهد شيرين توسعه كه بدون شك در آينده نصيب فرزندان همين افراد نيز خواهد شد، بهرهاي برند ...
ارسال کننده:
میرحسین شیخیبهاروند
کارشناس ارشد روابط بینالملل
دیدگاهها
منم بااین یادداشت کاملا موافقم چرا که وجود این دفاتر باعث رفت و امدهای استانهای اطراف به خرم اباد میشه و مسئولان استانی برای حفظ شان خودشونم که شده سعی در برطرف نمودن کاستیهای شهر میکنن و در این بین سود خوبی عاید شهر خواهدشد
www.masoudiman.mihanblog.com
-------------------------
يافته: سلام
از دفتر زمانه فتد نامش از قلم/ هر ملتي كه مردم صاحب قلم نداشت
كسي جلوي شما را نگرفته، مثل اين دوستان در مورد منطقه زندگي خود مطلب بنويسيد و بفرستيد تا منتشر كنيم
به هر حال مردم برخي نقاط استان نظير خرمآباد و اليگودرز به يافته اعتماد بيشتري دارند و از طريق اين سايت مطالب خود را به اطلاع مسئولين استان ميرسانند
..................
با همین اسم دانشکده داروسازی معلوم شد که چه داغ بزرگی در دلت است . حتما شهر شما خبر مهمی در ان به وقوع نمی پیونده یا اصلا خبری درونش نیست اما مرکز استان و شهر خرم اباد شکر خدا رو به توسعه اساسی داره میره نکنه خیال دارید بیایم نمایندگی چند شرکت جهانی را بگیریم . به عنوان مثال نظرتان در مورد ایجاد نمایندگی شرکت بنز المان چیست یا بزرگترین نمایندگی شرکت جنرال موتر در خاورمیانه را در شهرتان بزنیم؟
دقیقا ! اشکالی که من گرفتم این است که از نام و نیاز شهرهای استان برای رفع مشکلات و رشد یک طرفه خرم آباد استفاده نکنید. نمی شود که مردمی زور بزنند دانشکده ای به استان بیاورند بعد شما بگوئید مال ما چون زورمان می رسد! تیم گهر دورود را که یادتان نرفته با همین مدل فکری تان به نابودی کشیدید. پتروشیمی و راه آهن و دهها مثال دیگر هم هست.
عزیزان هم استانی خرم آبادی، کسی با پیشرفت شهر شما مشکلی ندارد اما لطفا از توان و ظرفیت شهر و همشهریان خود استفاده کنید و یک رقابت عادلانه با شهرهای دیگر استان داشته باشید نه این که از مرکز استان بودن سو استفاده کنید. چرا آقای استاندار هتل و پارک را در بقیه شهرهای استان راه اندازی نمی کند و پول استان را صرف توسعه فرودگاه و راه آهن خرم آباد می کند؟!
متاسفانه همه مثالها و تحلیل هایی که اشاره کردم را اگر مرور کنید می بینید که همان مطلب اول می شود:
به نام لرستان به کام خرم آباد
چند سال قبل با رايزني برخي از خرم اباديها قرار شد دانشكده داروسازي اينجا تاسيس بشه.
روزي كه معاون وزير امد خرم اباد از بين نمايندگان استان فقط نماينده بروجرد در جلسه بود و يك روز قبل از عيد قربان .
در ان جلسه بحث دانشكده داروسازي خرم اباد مطرح شد. وقتي نوبت به حرف زدن نماينده بروجرد رسيد گفت معاون وزير قصد داره عيدي چي به مردم بروجرد هديه بده؟ بعد كه معاون وزير گفت شرايط و وضعيت دادن هديه نداريم ايشون گفت اين دانشكده خرم اباد را به بروجرد بدهيد و رئيس وقت علوم پزشكي هم كه ادم سياسي و محافظه كاري بود در مقابل اين ظلم اشكار به مردم خرم باد كه مدتي پيگير اين دانشكده بودن سكوت كرد و اسما شد مال بروجرد
اما بعد از چند سال وزارت فهميد كه اصلا بروجرد زيرساختهاي لازم براي اين دانشكده را نداره و قبل از وعده اون روز اين زيرساختها بخشيش در خرم اباد ايجاد شده بود لذا ان را پس دادند و به اين ترتيب چوب خدا صدا نداشت نذاشت حقي ناحق بشه
...
اقای محترم اول که دنشکده داروسازی از اول مال خرم اباد ولی نماینده شما می خواست با زرنگ بازی این حق خرم اباد رو ضایع کنه و دانشکده ای که مردم شهر خرم اباد سالیان سال برای ان زحمت کشیدند را به راحتي ببره برای شهری که اصلا زیرساخت ایجاد حتی رشته فوریت پزشکی هم نداره
دوما گهر درود را مگر ما بردیم که شما اینگونه سخن می گوید وقتی حتی یک بازی گهر هم در خرم اباد برگزار نشد . در ضمن شما از شهرستان عزیز دورود سواستفاده نکنید شما با تمام استان مشکل داری
سوما شما خیال دارید مرکز لرستان بعد از 50سال یک هتل نداشته باشه یا راه اهن و فرودگاهش توسعه نیابد تقصیر ما چیه که ما اگر پیشرفت می کنیم شما ناراحت ميشي
پیشرفت هم نمی کنیم زبان به تمسخر باز می کنید کمی انصاف و وجدان چیز بدی نیست
به نظرم شما به جز بغض کینه و حسادت چیزی نسبت به خرم اباد نداری و انتظار داری تمام امکانات استان را در شهر خودت برقرار شود..
1-ازاد راه و راه اهن و فرودگاه و پتروشیمی جزء طرح های ملی است و بودجه این طرحها خارج از بودجه استانی ردیف ملی اعتبار گرفته اند
2- هتل ساختن کار بخش خصوصیه و تمامی هتلهای خرم اباد مربوط به بخش خصوصی هستن
3- ساخت پارک جزء وظایف شهرداریهای همان شهر است و بودجه ان از درامد شهرداری تامین میشه
4- سقوط تیم گهر به این علت بود که مسئولین و مردم این شهر نذاشتن تا اماده شدن استادیوم دورود بازیها در خرم اباد یا بروجرد برگزار شوند و تیم گهر چه بازی رفت و برگشت رو در خانه حریف انجام میداد و در نتیجه از تشویق پرشور تماشگر لرستانی محروم شد و تیم خسته از این همه مسافرت برون استانی تن به باختهای مکرر داد و سقوط کرد و الکی گردن ما نندازید
5- ناسلامتی ما مرکز این استانیم نباید یه کم ابادتر باشه؟
6- مثل اینکه یادت رفته که خرم ابادهم از بودجه استانی سهیمه....
7- لابد اگه شب خوابت نمیبره حتما مقصر مرکز استانه...
این که بقیه هم استانی ها زبان به گله باز نمی کنند و فقط بروجردی ها اعتراض می کنند اولا نادرست است (سری به دنیای وب بزنید) و حتی اگر هم چنین باشد در اصل قضیه تغییری نمی دهد و اتفاقا باید گفت خدا را شکر که دست کم گروهی هستند که در مقابل حق خوری هنوز حساس هستند. بروجرد که تا بیست سال پیش از خرم آباد (که شما می گوئید کلانشهر است) پر جمعیت تر و توسعه یافته تر بوده و ترمزش را مدیریت استان کشیده تا بقیه برسند از این وضعیت ناخشنود باشد.
یادم هست که چند سازمان از جمله چند بانک اتفاقا به همین ترتیب در بروجرد دفاتر سرپرستی دو سه استان را داشتند که بعد مجبور استقرار در مرکز استان شدند. الان هم برخی شرکت های خصوصی و به ویژه شرکتهایی که در کار پخش کالا و مواد خوراکی هستند چون آزاد هستند دفاتر منطقه ای در بروجرد دارند.
حالا باز بحث را بین بروجرد و خرم آباد نکشانید لطفا. این مورد بالا را برای مثال گفتم. قبلا منظورم را واضح گفتم که وقتی چیزی را برای خرم آباد می خواهید از نام و امکانات و توان خرم آباد استفاده کنید وگرنه می شود همان که گفتم به نام لرستان و به کام خرم آباد.
بینید فقط در بخش بودجه چگونه حق خوری می شود: جمعیت شهرستان بروجرد 340 هزار نفر شهرستان خرم آباد 480 هزار نفر،
بودجه بروجرد 15 و نیم و خرم آباد 46 و نیم میلیارد! دقت کنید جمعیت شما حدود 30 درصد بیشتر است اما بودجه تان 300 درصد بیشتر !!! تازه بماند رانت های دیگر که به دلیل استقرار مدیران ادارات استان در اختیار دارید مثل گرفتن موافقت های اصولی و یا دستکاری در سهمیه های استخدامی ادارات!
بعد هم تا اعتراضی می کنیم هی می گویید شما ضد لر و ضد خرم آباد هستید و از این تهمت های نخ نما شده!
به هر حال متاسفانه سو استفاده از موقعیت مرکز استانی امری واقعی است که دارد در خرم آباد اتفاق می افتد. مصاحبه اخیر بروجردی را بخوانید و ببینید که اوضاع چقدر خراب شده که فرد محافظه کاری مثل او دهان به اعتراف در خصوص وجود یک جریان فعال در مرکز استان برای عقب نگه داشتن بروجرد گشوده است.
ولی با هدف امتیاز گرفتن برای خرم آباد و تا کنون هم کسی به این ادعا پاسخ درستی نداده است.
دوست عزیز نمونه بارز صحبتهای شما د خصوص شعار داده شده تغییر نام داروسازی لرستان و داملران بود که روزگاری و در بحبوحه جنگ به نام لرستان وارد بروجرد شدند ولی الان با تغییر نام هر دوی انها به کام بروجرد رسیدند!!
من تمام کامنتهای شمارو خوندم هی گفتم بزار دهنم باز نشه ولی مجبورم کردی این چند خطو بنویسم تا دیگه ادعاهاتو تکرار نکنی!! خرم ابادیا کاری با رشد بروجرد ندارند اما اجازه نمیدن به شهرشون در حد مرکز یه استان استراتژیک توهین بشه. والسلام