پس از آن كه هفته گذشته متن خداحافظي خود (جايدري- مدير مسئول يافته) را منتشر كردم، بهتر آن ديدم حال كه از اين منصب كنار مي‌روم، برخي حرف‌هايي را هم كه سال‌هاست در دلم مانده بزنم.
اگر چه پس از انتشار متن خداحافظي‌، مسئولين محترم اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي از مدير كل و معاون گرفته تا روابط عمومي و رئيس دفتر مدير، جداگانه تماس گرفته و اعلام نمودند كه مديريت محترم براي برگزاري جلسه‌اي با مديران مسئول پايگاه‌هاي خبري استان لرستان آمادگي دارند، اما به راستي چرا تا زماني كه كارد به استخوان ما يا ديگر مردم لرستان نمي‌رسد، هيچ مسئولي حاضر نيست برابر وظايف قانوني‌اش عمل كرده و به صورت دوره‌اي، اقشار مختلف مردم، هنرمندان، خبرنگاران و ... را ببيند تا ناله آنان بلند نشود؟!
شنيديم قرار است هفته آينده مدير كل ارشاد با مسئولين پايگاه خبري استان جلسه‌اي برگزار نمايد، اما به راستی در چنين جلساتي، مشكلات مطروحه‌ي رسانه‌ها توسط مسئولين به طور كامل پي‌گيری و حل مي‌شوند يا چنين جلساتي مانند هميشه فقط با تنظيم صورت‌جلسه‌اي پايان می‌يابد و برگه‌ی صورت‌جلسه جزء عملكرد آقاي مدير و اداره بايگاني مي‌شود آن هم با اين مضمون كه در فلان تاريخ با اصحاب رسانه جلسه برگزار و حرف‌هاي آنان را گوش كرديم؛ جلسه‌ي خوبي بود؛ تمام؟!
ظرف اين سال‌ها، اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي لرستان كدام مشكل رسانه‌ها و هنرمندان استان را به صورت اساسي و ريشه‌اي حل كرده است؟ مگر همين يك روز خبرنگار را هم امسال تا حد يك جلسه‌ی "بفرماييد شام خانوادگی" تنزل ندادند به نحوي كه اكثر مديران رسانه‌هاي استان از ترس آبرو و اين كه نگويند نخورده‌ي شام هستند در اين مراسم شركت نكردند؟!
رسانه‌هاي لرستان ظرف اين سال‌ها در مقابل اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي و مسئولين استان بسيار آقايي به خرج داده‌اند كه با قلم‌شان آنان را به توپ نبسته‌اند و گر نه به كدام خدمت بارز و كدام وعده‌ي داده شده كه جامه‌ي عمل پوشيده باشد، از سوي آنان مي‌توان دلخوش بود؟!
 جماعت ارشادنشين ظرف سال‌هاي اخير حتي از ارسال نامه‌اي به ادارات ديگر مبني بر اعلام فهرست نشريات يا خبرنگاران ذي‌صلاح و داراي مجوز نيز عاجز بوده‌اند. آن‌ها عملاً نظارتي روي خبرنگاران و رسانه‌هاي لرستان ندارند و آنان را به امان خدا رها كرده‌اند؛ فقط موقعي شير مي‌شوند كه يكي از رسانه‌هاي عليه منافع اين نهاد يا يكي از مسئولين، مطلبي انتقادي بنويسد، آن وقت است كه شمشير را از رو بسته و براي ما "قانون قانون" يا "تذكر تذكر" كرده و تهديد به تعطيلي رسانه‌ها مي‌نمايند، آن‌چنان كه گويي قرار است ما را از گنجي كه روي آن خوابيده‌ايم دور نمايند!
***********
آيا تا كنون با خود انديشيده‌ايم كه اگر مديريت فقط صبح روزهاي دوشنبه با مردم ملاقات عمومي داشتن است و بقيه روزها حضور در جلسات اداري يا ماموريت رفتن و استراحت كردن، پس چرا مدير قبلي نيز كه همين كارها را انجام مي‌داد بركنار مي‌شود و يكي ديگر را به جاي او منصوب مي‌كنند؟ در حالي كه همان نفر قبلي نيز كار مدير جديد را مي‌كرد و ديگر نيازي به تغيير نبود!
پرواضح است كه به دنبال هر تغييري، انتظار و اميدي وجود دارد كه بالاترين مقام هر نهاد بايد با داشتن ايده‌هاي نو و تلاش چشم‌گير نسبت به نفر قبلي، انتظاراتي كه از سوي مدير پيشين برآورده نشده را پياده كند، اما متاسفانه مي‌بينيم در لرستان اين تغييرات با شعارهايي از قبيل چون مدير وابسته به جريان اصلاح‌طلب يا اصول‌گرا بايد در زمان روي كار آمدن دولت خود، به هر قيمتي منصبي در دست بگيرد، توانايي برخي افراد منصوب شده از همان ابتدا زير سؤال مي‌رود كه اين آقاي مدير يا معاون منصوب شده، نوچه و غلام فلان جناح بوده و به همين دليل او را منصوب كرده‌اند؛ وگرنه توانمندي خاصي ندارد!
از چنين مديري فردا چه انتظاري داريد زماني كه پس از مدتي مي‌فهمد كسي نظارت چنداني هم بر كار او نمي‌كند، زيرا منصوب دولت است و با اين بهانه، در همان مسير روزمرگي كاري مديران قبل از خود قرار مي‌گيرد و با سر دادن شعار هميشگي و كليشه‌اي «مديران دولت قبل ضعيف و بد بودند و ما خوب هستيم»، (شعاري كه به گوش خبرنگاران قديمي لرستان كه در اين دو دهه در جلسات مديران حضور داشته‌اند بسيار آشناست و زياد آن را از مسئولين دو جناح شنيده‌اند) دوران چند ساله‌ی مديريت خود را سپري مي‌كند بدون اين كه مردم، نبوغ خاصي از آن‌ها و مجموعه تحت مديريت‌شان ببينند و كارنامه‌شان نيز در استخدام‌هاي جناحي و طايفه‌اي خلاصه شده و اداره تحت امر خود را در باتلاقي كه قبلاً گرفتار آن بوده، بيش‌تر فرو مي‌برند.
با نگاهي به وضعيت لرستان در مي‌يابيم كه پياده كردن فرهنگ حمايت از طايفه و قوميت‌گرايي در ادارات از سوي برخي مديران منصوبي، خشت اول اكثر ادارات استان را طوري كج نهاده كه اين نهادها امروزه تقريباً به طور كامل فلج هستند و با وجود كثرت نيرو، خروجي و بازده كاري در حد 10 درصد آن نيروها را نيز ندارند.
علاوه بر معضل طايفه‌گرايي، ظرف دو دهه‌ي اخير با پررنگ شدن بحث جناح‌بازي و ورود اصلاح‌طلب و اصولگرا به عرصه‌ي سياست، طي اين ساليان رقابت حذفي نيز در دستور مديران ارشد لرستان قرار گرفت و به عنوان يك فورس‌ماژور، سرعت پسرفت نهادها را شتاب بيش‌تري بخشيد.
 در اين بين، بسياري از نخبگان لرستاني كه حاضر نشدند زير بيرق اصلاح‌طلب و اصول‌گرا قرار بگيرند و به نوعي آزادگي خود را در مقابل صاحبان قدرت اين دو جناح در لرستان حفظ كردند، براي هميشه بيرون گود مانده و كسي هم سراغي از آنان نگرفت كه البته همانا فرشتگان نجات لرستان در زمينه‌هاي مرتبط با تخصص خود بودند، چرا كه بدون تعصب كوركورانه نسبت به جناح، شخص يا طايفه‌اي، در انديشه‌ي خدمت راه نجات لرستان از چپ و راست نمي‌گذرد/ دعوت سران اصلاح‌طلب و اصول‌گراي لرستان به مناظره خالصانه به شهر، استان، كشور خود بوده و هستند.
آن‌چه در اين سال‌ها بازي اصلاح‌طلب چپ و اصول‌گراي راست بر سر مردم لرستان آورد به مثابه‌ي دو سنگ آسياب بود كه مردم و افراد نخبه‌ي بي‌طرف و عاري از وابستگي به جناح‌ها، بين اين دو سنگ له شدند؛ لاجرم آن‌ها كه راه نجات از اين بي‌توجهي را يافتند، از اين ديار مهاجرت نموده، به استان‌هاي ديگر رفتند که حنای این بازی‌های سیاسی آنجاها رنگ کمتری داشت و باقي كه تعلق خاطري به زادگاه‌شان داشتند، ماندند و فرياد زدند كه ما هم در اين بين حقي داريم؛ اما نه چپ و نه راست هنوز صدايي غير از خود و ژیروان سینه‌چاک‌شان را در لرستان نشيده‌اند و پس از در دست گرفتن قدرت، طوري برخورد كرده‌اند كه با بيرون كشيدن سريع پست و مقام‌‌ها از دست رقيب سياسي مخالف، انگار مشغول تقسيم غنائم جنگي هستند!
جالب اين كه از اين موضوع عار هم ندارند و در برخي رسانه‌هاي وابسته به جناح خود مدام فرياد مي‌زنند كه «فلان مدير، همسو با دولت ... نيست و بايد هر چه زودتر بركنار شود و به جاي او يك نفر نيروي وابسته (بخوانيد سرسپرده) به جناح ما قدرت را در دست بگيرد» و نمي‌گويند كه به جاي نفر قبلي بايد نيرويي توانمند برای خدمت به مردم منصوب شود.
با اين طرز تفكر كه نشأت گرفته از تعصب، ديد بسته و ‌کم‌سوادي چنین کسانی است، جناح جديد نيز همان راه قبلي‌ها را مي‌رود و اين دور تسلسل به همين شكل در ادارات لرستان در حال تكرار است و نخبگان و نيروهاي توانمند كه شايسته‌ترين‌ها براي تصدي مناصبي مديريتي هستند، همچنان بيرون گود، نظاره‌گر شعارهای آنان بوده و با خنده و تمسخر به دعواهاي كليشه‌اي و ادعاهاي پوچ آنان مي‌نگرند!
البته برخي از آن‌ها راه دوام در آن پست را هم خوب گير آورده‌اند و مي‌دانند حتي اگر هيچ كاري براي مردم نكنند، با برگزاري دو سه همايش پرهزينه و نيز تعريف و تمجيد از جناح خود كه سوار بر قدرت است و تخريب جناح قبلي، پايه‌هاي ميز مديريت آن‌ها مستحكم‌تر مي‌شود و ارزشيابي ديگري بر مديريت آن‌ها صورت نمي‌گيرد! اگر غير از اين است، مي‌بايد مشاهده كنيم كه وضع ادارات لرستان اين‌گونه وخيم و سياست‌زده نباشد.
 از كسي كه توانايي خاصي جز چسبيدن به سياسيون ندارد و به غير از سر دادن شعارهاي سياسي در حمايت از ولي‌نعمت خود كه پست و مقامي را به او داده است، بيش از اين نبايد انتظار داشت كه مدام در سخنراني‌هايش بگويد: «‌قبلي‌ها ضعيف بودند، اختلاس كردند و چه و چه و چه؛ اما ما خوب هستيم و تلاش‌گر و خادم مردم هستيم» لذا از مديران ناتوان و سياست‌زده جز اين، چيزي برنمي‌آيد!
غافل از اين كه روزي، نفرات بعد از آن‌ها نيز كه روي كار مي‌آيند، همين حرف‌ها را در مورد خود آن‌ها مي‌زنند و فعلاً چون كسي كه در موضع قدرت است، به خاطر رعايت حرمت يا پاره‌اي ملاحظات، هيچ وقت ديگران در مقام انتقاد از او بر نمي‌آيد و كسي اين ايرادها را نمي‌بيند يا به ناچار خود را به نديدن و نشنيدن مي‌زنند. اگر هم انتقادي از طرف يك روزنامه‌نگار يا يكي از مردم به كار چنين سياسيوني شود، ممكن است برخي كه منافع‌ و ميز رياست‌شان به خطر مي‌افتد، انگ سياه‌نما و ... به او زده و به قول لري خودمان "برايش پاپوشي درست كنند".

وَ اعتَصِمُوا بِحَبلِ اللهِ جَمِیعًا وَ لـا تَفَرَّقُوا

با اين اوصاف، فرشتگان نجات لرستان نه چپ و نه راست هستند(نه شرقي و نه غربي) بلكه امثال دكتر "حسين مهرداد"ها هستند كه با رفتاري شريفانه كار خود را مي‌كنند و به خاطر پست و مقام، خود را به هيچ حزب و جناحي آويزان ننموده تا نكند تاريخ، روزي در مورد شخصيت آن‌ها سؤال ناروايي مطرح نمايد.
حدود يك دهه قبل، روزي در محفل اهل قلم لرستان، يكي از مسئولين از دكتر "حسين مهرداد" سؤال كرد كه «آقاي دكتر، چرا شما و امثال شما وارد ميدان انتخابات مجلس نمي‌شويد تا امثال آقاي ... وارد اين عرصه نشوند؟!»
دكتر مهرداد پاسخ داد: «اين سؤالي است كه شما به عنوان يك چهره‌ي سياسي بايد جوابگوي آن باشيد زيرا شأن و جايگاه نمايندگي در لرستان به خاطر رفتار برخي از شما بعضاً چنان پايين آمده كه هر كس به پشتوانه‌ي طايفه يا جناح سياسي، خودش را داوطلب مجلس يا شوراي شهر مي‌كند!»
وي افزود: «من از طرف پدر و مادر وابسته به دو طايفه بزرگ (از نظر جمعيت) لرستان هستم و اگر در انتخابات شركت كنم، از پشتوانه‌ي هر دو طايفه بهره‌مندم، اما من به "مردمي" بودن افتخار مي‌كنم و زحمتي كه براي تحصيل علم و دانش كشيده‌ام نه به طايفه و جناح براي شركت در انتخابات! لذا شما بايد فرهنگ‌سازي كرده و جايگاه فكري مردم را بالا ببريد تا فرد اصلح را برگزينند.»
آن مسئول نيز تصديق كرد كه «حرف حق، جواب ندارد!»
************
 من و امثال من به شاگردي افرادي مثل دكتر مهرداد افتخار مي‌كنيم و پيرو چنين مكتبي هستيم. نشستن بر سر سفره‌ي پدر و مادري معلم به من آموخته نان را به نرخ روز نخورم. استادي به نام "علي‌پور" داشتيم كه مي‌گفت: «هيچ‌گاه به ادعاها، سخنان و شعار افراد توجه نكنيد، بلكه در عمل، هر كس را اين‌گونه يافتيد كه با كردارش مي‌گويد حق باشد و من نباشم، اين انسان را بهترين و شايسته‌ترين بدانيد و از شخصيت بزرگ او به سادگي نگذريد.» آيا به واقع وضعيت عدالت در انتصاب‌هاي ادارات استان لرستان چنين است كه اگر كسي حقش مديريت باشد اما جزء مريدان جناح صاحب قدرت نباشد، از وجودش استفاده مي‌شود؟! پاسخ با شما ...
مني كه جزء چپ و راست نيستم، آموخته‌ام اگر روزي منصبي داشتم كه براي استخدام بين برادرم و يك فرد غريبه كه هر دو شرايط مساوي دارند، بايد يك نفر را براي آن پست انتخاب كنم، شخص غريبه را برمي‌گزينم تا نگويند فلاني برادرش را انتخاب كرده است! آيا عدالت در استخدام‌هاي استان ما رعايت مي‌شود و مديران طايفه‌گرا و جناح‌پرست چنين هستند؟ اگر يكي را سراغ داريد آن را به ما هم معرفي كنيد تا مجسمه‌اش را از طلا بسازيم!
شايد حكايت حضرت علي (ع) و آهن‌پاره‌ى داغي كه در پاسخ درخواست برادرش "عقيل" براي بخششي از بيت‌المال و منصبي به او را، خوانده يا شنيده‌ باشيد. گويند روزى عقيل حكايت آهن تفتيده را در مجلس معاويه شرح داد. با اين كه حضار آن انجمن از دشمنان ديرين و كينه‌توز حضرت علي (ع) بودند، اما اين داستان طوري در آن‌ها اثر بخشيد كه چشمان همه لبريز از اشك گرديد. در پايان سخن، معاويه چنين گفت: «ديگر مادر روزگار، فرزندى مانند على پرورش نخواهد داد.»
اگر مديران منصوبي استان ما مسلمان و شيعه هستند، پس بايد مطابق دستورات دين و كردار بزرگان و ائمه رفتار كرده و از استخدام‌های طايفه‌ای و جناحی بپرهيزند و اگر چنين نكردند، نيازي به بررسي در مورد عملكرد آنان نيست و مشخص است كه با اسلام و اصول آن بيگانه‌اند و فقط براي برآوردن مقاصد شخصی، پست و مقام را به دست آورده‌اند و برابر قانون بايد اين افراد را محاكمه نمود.
چرا مديراني طايفه‌گرا و كم‌سواد بر نهادي گمارده مي‌شوند و تخلفات مكرر استخدامي بسيار آنان نيز اعلام مي‌شود اما همچنان كسي در صدد برخورد با تخلفات اين افراد حتي پس از دوران مديريت آن‌ها بر نمي‌آيد؟ نظارت مسئولين ارشد استان ما بر كار زيردستان‌شان در ادارات مختلف چگونه است و چند بار در رسانه‌ها تا كنون خوانده‌ايد كه مسئولي را در لرستان به خاطر استخدام‌هاي بي‌رويه يا تخلفات جناحی، توبيخ، تنبيه يا بركنار كنند؟!
البته لازم به ذکر است بسياري از اصول‌گرايان و اصلاح‌طلبان حقيقي و رامرد لرستاني نيز وجود دارند كه با كُشتن حس جاه‌طلبي در خويش، سر خدمت به مردم را دارند و امثال "محمدرضا صفي‌خاني"‌ها وقتي وارد ميدان مديريت و خدمت مي‌شوند، حتي افراد جناح مقابل نيز حاضرند كه از نظر درستي و پاكي، پشت سر آن‌ها نماز بخوانند، لذا در اين نوشتار نبايد اين نكته را از نظر دور داشت كه طرح كلي آسيب‌هاي امروز سياست‌‌زدگي در استان به معناي نفي كل آن يا زير سؤال بردن اشخاص يا فلسفه وجودي اين احزاب و جناح‌ها نيست.
*************************
از اواخر سال 1391 من با يافته آمدم و به دور از جناح‌بازي، "رسانه‌اي" براي احقاق حقوق مردم و استان لرستان راه‌اندازي كردم و ادعايي هم ندارم كه وكيل يا نماينده‌ي تمام جامعه هستم، بلكه تاكيدم اين است كه علاوه بر سركردگان دو جناح چپ و راست، مردم و نخبگاني هم در اين استان وجود دارند كه بايد سهمي در اداره‌ي اين استان داشته باشند كه لازمه‌ي توسعه لرستان حضور همين قشر فاقد تعصب است اما متاسفانه اين دسته، در هيچ دوره و زماني جزء آمار دولت‌مردان و سياسيون استان به شمار نمي‌‌آيند و گويي اصلاً وجود ندارند!
البته گاهي برخي مسئولان در انتصاب‌ها به منظور "برآوردن منافع شخصي"، با وجود اعتراض‌هاي شديد افراد جناح خود، حاضر شده‌اند از نيروهاي جناح مخالف يا از نزديكان و اقوام برخي صاحب‌منصبان جناح مخالف نيز در پست‌هاي مديريتي استفاده كنند، اما مردم به نيت آن‌ها پي برده و در آينده نيز حتماً در بررسي شخصيت فلان مسئول استان در كتب تاريخي يا قضاوت‌هاي اجتماعي اين موارد را لحاظ خواهند كرد كه عده‌اي چه خيانت‌ها براي بقاي بيش‌تر خود در مناصب مديريتي لرستان كردند ...
                                                               *************************
با نگاهي به تاريخ كشورمان در مي‌يابيم كه براي خدمت كردن به مردم، ميزان زمان مديريت يك شخص اهميت ندارد و بارزترين نمود اين موضوع، صدارت 2 ساله‌ی اميركبير در مقايسه با پادشاهي 50 ساله‌ی ناصرالدين‌شاه است كه آن يكي با وجودي كه صدر اعظم بود و بالادست داشت طي 2 سال چنان ايران را پيش برد كه گويا 20 سال جلو افتاده‌ايم و اين يكي كه بالاترين قدرت كشور بود در طول 50 سال پادشاهي، چنان كرد كه گويا قرن‌ها به عقب رانده شديم؛ لذا براي انساني كه واقعاً مدير است و مي‌تواند لرستان را از وضعيت فلاكت‌باري كه اكثر نهادهاي دولتي با آن دست به گريبان هستند، خارج كند فقط 3 ماه زمان كافي است تا با داشتن نبوغ، جمع كردن چند نيروي بدون تعصب و خدوم  متخصص، انقلابي در حوزه‌ي كاري خود و دستگاه تحت امرش ايجاد كند تا مردم و اهل قلم اين ديار را به تحسين وا داشته و همچون مرحوم "علي‌محمد ساكي" شهردار فقيد خرم‌آباد از او افسانه‌ها بسازند.
بعدِ مجنون، عَلَمِ عشق ز پا افتادست                    همتي كو كه كنم راست به بالاي كسي
كافي است كسي كه مدير مي‌شود در اولين قدم به منظور برخورد با فساد در ادارات اعلان عمومي بدهد كه از اين پس هر كس كوچك‌ترين اختلاس، رشوه يا ... در كارنامه كاري‌اش ديده شود بلافاصله از كار اخراج و در اختيار مراجع ذي‌صلاح جهت محكوميت قرار مي‌گيرد. كافي است به معاونان خود كه امين مدير به شمار مي‌روند تفويض اختيار كنيم كه هيچ ارباب رجوعي در شرايطي كه حق و با اوست، دست خالي و بدون گرفتن حاجت از درب اداره‌ي ما خارج نشود و در صورتي كه ناتواني فلان معاون اثبات شد، نفر ديگري را جاي‌گزين وي كنيم تا تلاش براي خدمت و پيدا كردن انگيزه با رقابت مثبت از اين طريق افزايش يابد.
نمي‌دانم حكايت تيمور لنگ و برقراري ضربتي امنيت توسط او را ظرف يك هفته در ايران شنيده‌ايد يا خير؟ عده‌اي به او معترض شدند از زماني كه كشور ما را اشغال كرده‌اي، از نعمت امنيتي كه قبلاً داشتيم محروم شده‌ايم. تيمور فوراً براي داروغه‌هاي شهرهاي مختلف پيغام فرستاد كه از اين پس هر گاه در قلمرو هر يك از شما دزدي شود، من گردن داروغه را مي‌زنم! به يك هفته نكشيده توسط داروغه‌هاي از بيم جان ترسيده، چنان امنيتي در كشور ايجاد شد كه تا آن زمان بي‌سابقه بود.
براي منِ نوعي، كاري ندارد كه همچون عده‌اي ملون، امروز خود را اصو‌ل‌گرا و فردا اصلاح‌طلب معرفي كنم و مخفيانه با چند كانديداي مجلس آينده بيعت نمايم تا يكي از مناصب اجرايي استان را در آينده‌اي نزديك به دست آورم، اما به اين فكر مي‌كنم كه هر كس با راهي ناصواب چيزي را به دست آورد، عملكردي هم ناصواب خواهد داشت و به فرموده‌ي حضرت علي(ع): «هر كس بدون كفايت بالا رود، بدون جنايت پايين نخواهد آمد
البته همان گونه كه ذكر كردم، علاوه بر مشكلات اقتصادي، طايفه‌گرايي و جناح‌بازي برخي مديران وضع لرستان ظرف دو دهه اخير را چنان كرده كه امروزه هر كارمندي خود را شايسته‌ و لايق پست و مقام مي‌داند! با هر كارمندي در ادارات لرستان صحبت كني، مي‌تواني به خوبي اين موضوع را در گفته‌هايش دريابي كه «من چه چيز از فلاني كم دارم كه براي آقاي ايكس جلسه انتخاباتي گرفت يا فاميل فلان شخص بود و مدير شد اما من نشده‌ام؟!»
چنين نگرشي عملاً اين موضوع را مي‌رساند كه ما اكنون در ادارات لرستان با عده‌ي زيادي از كساني مواجه هستيم كه به جاي تمركز خود روي خدمت به ارباب رجوع، با ديدن وضعيت بلبشوي سياسي بين چپ و راست، خود را در حد مديري ارشد مي‌دانند و ديگر حاضر نيستند مثل يك كارمند به مردم خدمت كنند! لذا سعي در برگزاري جلسات شبانه و لابي‌گري براي گرفتن پست‌ها با تخريب ساير مسئولين نهاد خود مي‌نمايند زيرا عملاً هيچ ساز و كاري و ملاك معيار معتبري براي انتصاب مديران و معاونان و پست‌هاي مهم دستگاه‌هاي اجرايي استان وجود نداشته يا اگر وجود دارد، اعلام عمومي نشده تا همه بدانند كه پدر جان! انتخاب مدير، حساب و كتاب دارد و فقط اظهار علاقه شما و گرفتن جلسه انتخاباتي در منزل شما براي كانديداها و دنبال چند آدم سياسي وابسته به جناح‌ها افتادن، ملاك اين كار نيست!
از شهيد چمران سؤال شد "تقوا" مهم‌تر است يا "تخصص"؟ پاسخ داد: «تقوا؛ اما اگر كسي در كاري تخصصي ندارد و كار و مسئوليت پيشنهاد شده را بپذيرد، قطعاً بي‌تقواست!» لذا به نظر مي‌رسد كساني كه قدرت اجرايي دارند بايد هر چه زودتر كميته‌اي در استانداري لرستان تشكيل دهند تا براي انتصاب مديران دستگاه‌هاي مختلف، ميزان امتيازات افراد از جمله اطلاعات و مقبوليت اجتماعي، دانش اقتصادي، ديد فرهنگي باز و ... آنان در كنار ساير معيارهاي گزينشي را ملاك قرار دهند، تا از اين پس هر كسي هوس مديريت به سرش نزند و بنا بر ميل و سلايق شخصي و با دو بار نشستن در محافل سياسيون، خود را بر سرنوشت مردم محروم لرستان سوار نكند!
در اين زمينه، اين‌جانب به عنوان نماينده‌ي بخشي از افكار عمومي و مردم لرستان از اين طريق، سران اصلاح‌طلب يا اصول‌گراي لرستان را كه ظرف دو دهه‌ي اخير در لرستان منصب داشته‌اند به مناظره در حضور اصحاب رسانه دعوت مي‌كنم تا در مورد ميزان استفاده‌ي آن‌ها از نخبگان لرستان در مسئوليت‌ها و نيز راه‌كارهاي ضربتي كه براي خروج استان از بحران بيكاري و مشكلات ديگر داشته‌اند به گفت‌وگو بپردازيم. مردم نيز پس از شنيدن اظهارات ما و آن‌ها، به قضاوت بنشينند.
محور و موضوع اين مناظره‌ها اين است كه مردم و نخبگاني كه جزء اصول‌گرايان و اصلاح‌طلبان نيستند، كجاي تفكرات و برنامه‌هاي مسئولين و مديران لرستان قرار داشته و دارند و چرا؟!
بنا به فرموده‌ي استاندار لرستان، ما و مردم، قصد مطالبه‌گري داريم. حال منتظر اعلام آمادگي سران اصول‌گرا و اصلاح‌طلب استان (به خصوص آن‌ها كه مسئوليت اجرايي دارند) جهت مناظره مي‌مانيم. در صورت عدم پاسخ‌گويي آن‌ها، مشخص مي‌شود كه سخنان سياسيون شعاري بيش نيست و اين قبيل مسئولين كماكان سرگرم بازي‌هاي سياسي و نشست‌هاي شبانه براي عزل و نصب مخالفان و موافقان خود بوده و براي من و شما مردم بي‌جناح، ارزشي قائل نيستند، لذا بايد راه‌كاري براي مقابله با حضور اين افراد در رأس مناصب اجرايي استان از طرف مردم و نخبگان پيدا شود؛ در غير اين صورت، مهاجرت از لرستان بهترين گزينه براي افراد فاقد جناح و تعصب خواهد بود.
                                                              ******************

ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ
* در پايان از تمامي عزيزاني كه به هر نحو ظرف هفته گذشته اين‌جانب(جايدري) را مورد لطف و محبت خويش قرار دادند تشكر نموده و اعلام مي‌دارم كنار كشيدن من از مدير مسئولي پايگاه خبري يافته به معناي دست كشيدن از نوشتن نيست. به مصداق حدیث امام جعفر صادق (ع) كه فرمود «‌مداد العلما افضل من دما الشهدا‌» (قلم دانشمندان بر خون شهیدان برتری دارد)، نوشتن و دفاع از حقوق مردم محروم لرستان را كماكان جزء وظايف اصلي خود مي‌دانم و از اين پس هر گاه لازم باشد، بنا بر وظيفه‌ي شرعي خود نشأت گرفته از "امر به معروف و نهي از رضا جايدري/ پايگاه خبري يافتهمنكر"، دست به قلم خواهم برد.
البته من نه دانشمند هستم و نه ادعاي باسواد بودن و روشنفکری دارم، اما مي‌دانم كه در مقابل 13 سال كسب تجربه در عرصه رسانه لرستان و هزينه‌اي كه در اين عرصه براي من شده، بايد به مردم استان اداي دين نموده و از حقوق آن‌‌ها به هر ترتيب كه مي‌توانم(از جمله نوشتن) دفاع كنم.

  رضا جايدري/ خرم‌آباد
 
 

براي مشاهده اطلاعيه خداحافظي مدير مسئول يافته اين‌جا كليك كنيد