مهرماه به پایان رسیده و بارانهای حیاتبخش آبانماه طراوت، نشاط و بوی زندگی را در خیابانها و کوچههای شهر گسترانیده و پاییز دلربا در آبان چهرهي زیبایش را به نمایش گذاشته است.
اگر چه برگهای سبز چناران کمی به زردی گراییدهاند، ولی هنوز خبری از سقوط آزاد بیشمار برگهای چناران شهر بر کف کوچهها و خیابانهاي خرمآباد خبری نیست و کارگران زحمتکش شهرداری فعلاً خیالشان راحت است!
تابستان گرم امسال نه در پایان شهریور که در پایان مهرماه از این شهر و دیار رخت بربست. این روزها پاییزِ تازه از راه رسیده در خیابانها و کوچههای شهر سَرَک میکشد، زیبائیهای خود را تمامقد نمایان میسازد و برکات بیکران خود را با اخلاص تمام برای مردم شهر به ارمغان میآورد.
اما دلیل اصلی خودکامگی و قدرتنمایی تابستانی که گذشت چه بود؟ چرا گرمای طاقتفرسای تابستان تا پایان مهرماه ادامه داشت و چرا سرمای پاییزی اینقدر دیر در شهرمان آغاز شد؟
دلیل بسیار اساسی گرمای منطقه را باید در واژهای به نام "گازهای گلخانهای" و به ویژه گاز کربنیک (Co2) جستجو کرد. این گاز مشکلساز کره زمین را در چنگال دردسرساز خود اسیر ساخته است. کارخانجات عظیم و مراکز صنعتی در سطح جهان، به ویژه در کشورهای صنعتی و توسعه یافته با استفاده از سوختهای فسیلی در کنار تولیدات جور وا جور روزانه میلیونها تن گازهای سمی و آلاینده را در هوا پراکنده میکنند. این گازهای سمی و به طور عمده گاز کربنیک در فضای لایتناهی پراکنده نمیشوند بلکه در جوّ زمین گرفتار و ماندگار میشوند. این پدیده خطرناک را "اثر گلخانهای" مینامند.
به زبان سادهتر، اگر کره زمین را به یک اتاق بزرگ در بسته تشبیه کنیم و یک بخاری با سوخت فسیلی آرام آرام در داخل آن گاز کربنیک تولید کند، هم دمای اتاق افزایش خواهد یافت و هم ساکنین آن با خطر مرگ روبرو خواهند شد. این سرنوشت شوم گریبان بشریت را گرفته و زندگی و حیات را روی این کره خاکی با خطری بسیار جدی مواجه ساخته است.
اگر نوع بشر فکری اساسی و تدبیری متفکرانه برای رفع و رجوع پدیده شوم "اثر گلخانهای" نیندیشد، کره خاکی خود دست به کار شده و متجاوزین، جاهلان و تمامی انسانها گناهکار و بی گناه را در آتش خشم خود خورد و خاکستر خواهد کرد.
طی 50 سال گذشته "اثر گلخانهای" دمای کره زمین را کمتر از یک درجه یعنی 0.76 درجه افزایش داده است. ولی همین افزایش ناچیز باعث ذوب شدن تدریجی یخهای قطبهای زمین شده، زندگی حیات وحش قطبها را مختل ساخته و موجب بروز سیلها و طوفانهای خانمانسوز در اقصینقاط جهان شده است. این مصیبتهای محیط زیستی و خشم طبیعت تنها هشدارهای اولیه "اثر گلخانهای" میباشند و با ادامه روند گرمایش زمین، خشم و غصب سختتر و مهلکتری به انتظار بشریت خواهد بود.
در حالی که دمای کره زمین کمتر از یک درجه گرمتر شده است، ولی اقلیمهای کوچکتر مثل منطقه زاگرس و استان لرستان افزایش دمای بیشتری را نشان میدهند. نيم قرن پیش شهر خرمآباد دارای تابستانهای خنک و فرهبخشی بود. بسیاری از مردم شهر حتی نیازی به استفاده از پنکه هم نداشتند. حال پس از 50 سال، تابستانهای خرمآباد چنان گرم و طاقتفرسا شده است که فقط کولرهای گازی چارهساز بوده و گرمای وحشتناک تابستان را قابل تحمل میسازند.
البته، بجز "اثر گلخانهای" و تولید وحشتناک گازهای سمی و مهلک توسط بیشمار کارخانجات عظیم صنعتی؛ تخریب و نابودی جنگلها و پوشش گیاهی یکی دیگر از دلایل اصلی گرمایش منطقه به شمار میآید. از ویژگیهای حیاتی درختان پهنبرگ عمل فتوسنتز است، با این ویژگی خارقالعاده برگهای درختان گاز کربنیک (Co2) هوا را جذب کرده و به جای آن اکسیژن (O2) حیات بخش تولید نموده و در هوا پراکنده میسازند. این پدیده خدایی و تبدیل احسن معجزهآسا ضمن پالایش نمودن هوا، موجب کاهش گازهای سمی شده و هوا را تلطیف و دما را کاهش میدهد. بنابراین زمانی که بیرحمانه و بیمهابا جنگلهای لرستان را به نابودی میکشانیم و به خاطر چند گونی زغال درختان کهن و قطور بلوط را قلع و قمع میکنیم، در حقیقت زندگی و حیات خود و فرزندانمان را با خطر جدی موجه میسازیم، طبیعت جاندار نیز واکنش نشان میدهد و با گرمای طاقتفرسا، بحران کمآبی، آلودگی هوا و گاهاً با بروز سیلهای خانمانسوز به ساکنین زمین هشدار میدهد.
بنابراین گرمای بیش از اندازه تابستانهای خرمآباد و کوتاهتر شدن فصول پاییز و زمستان و کاهش بارشها به صورت برف به دو دلیل اصلی پدیدار شدهاند:
نخست به دلیل "اثر گلخانهای" که یک پدیده جهانی است و سپس به دلیل "نابودی جنگلها" که یک مصیبت منطقهای محسوب میگردد.
بدون شک قطع گسترده درختان بلوط جنگلهای لرستان مصداق بارز فساد در روی زمین است. طبیعت جاندار با گرمای طاقتفرسا، خشک شدن یا کم آب شدن رودخانهها، بروز سیل و آلودگی هوا هشدار میدهد. اگر چه صبر طبیعت بسیار است ولی دیرگیر است و سختگیر. فرصت چندانی برای آشتی با طبیعت باقی نمانده است. به خاطر فرزندان و نوههایمان و به خاطر نسلهای آینده دست از دشمنی با طبیعت برداریم.
با نابودی ثروتهای طبیعی و جنگلهای لرستان، آبی در سفرههای زیرزمینی نمانده و کشاورزی نیز به نابودی کشیده میشود. دیری نخواهد پایید که لرستان زیبا به کویری برهوت تبدیل شده و ما بر سر دو راهی مرگ و یا مهاجرت سرگردان خواهیم شد.
سيد محمد قاسمي