محرم که میرسد احساس میکنی حال دیگری پیدا میکنی. شاید از سال 61 هجری تا کنون پیامی که بیشتر از هر چیز دیگری در منابر و مجالس حسینی بر روی آن تاکید میشود تقوای الهی و رعایت اخلاق حسینی است.
با گذشت 50 سال از حکومت نبوی جامعه اسلامی از نظر اخلاقی آن چنان دچار انحطاط میشود که یک شرابخوار فاسق بر منبر رسول مهربانی و رحمت مینشیند و بر مسلمین حکومت میکند و آنچه بیشتر از هر چیز قلب مشتاقان اهل بیت و محبان خاندان عصمت و طهارت را رنج میدهد مظلومیت اهل بیت علیهم السلام است.
فرزند پیامبر (ص) در آن روزگار چه میبیند که برای اصلاح امت جدش حاضر میشود با زن و فرزند و عزیزانش خود را به قربانگاه کربلا ببرد. آری بیش از 1370 سال است که خون خدا با شهادتش مدرسه ی عشقی را باز کرده که عشاق سینهچاک آن حضرت از کلام ناب این معلم انسانیت و اخلاق خوشه بر میچینند و خود را به آستان دوست مقربتر میکنند.
و من زانوی غم در بغل گرفتهام و بر مصائب آن حضرت نالهها سر داده و اشک میریزم.
و من تنها نیستم که این چنین با آمدن محرم از خود بیخود شده و دیوانه میشوم. آری هر دلی که مرثیه غمبار محرم را بشنود و شبنم اشک غبار از دلش برگیرد ناخودآگاه دیوانه میشود و شور حسینی بر وجودش سایه میافکند.
در کوچه پس کوچههای شهر قدم میزنم تا کم سویی چشمانم را به نور محافل آن حضرت روشن سازم و از دریای معرفت و اخلاق حسین (ع) جرعهای برگیرم.
هزار سال است که بر هر کوی و برزن نام، یاد و پیام حسین (ع) بلنداست و من آنچنان غرق این زندگی فانی و گذرا شدهام که نمیتوانم قرار بیقراریام را از این واسطه فیض الهی برگیرم.
اعتراف میکنم که هل من ناصر ارباب بلنداست و دستان کرم و سخاوتش باز است تا ما را از آتش خشم و قهر الهی برگیرد و ما ...
گریه امانم نمیدهد . باید بگریم و خود را سبک کنم. باید بر دردهایی که روزگاران زیادی است بر گردنم آوار شدهاند فریاد بزنم. حسین (ع) کشتی نجات است و من چشم به راه این سفینه نجات ماندهام تا خود را از گرداب و منجلاب دنیا و دنیا پرستی برهانم.
از او مدد میگیرم تا در این مکتبخانه عشاق پای بگذارم و دل را به صفای کلامش جلا دهم.
آری جاده حسین (ع) با تابلوهایی آذین شده که مسیر انسانیت و بندگی را هموار میکند. اولین تابلوی این مدرسه تقواست و چقدر در مدرسه حسین (ع) این درس زیبا و عالمانه تدریس میشود که باید در خدای خود فانی شد و به غیر از دوست چیزی را ندید.
آزادگی و حریت درس دوم حسین (ع) است. او با ایثار جان، بهای آزادگی را پرداخت و تن به ذلت نداد.
امام حسین علیه السلام فرمود: مرگ با عزت بهتر از حیات ذلیلانه است. صحنه کربلا نیز جلوه دیگری از این آزادگی بود که از میان دو امر شمشیر یا ذلت، مرگ با افتخار را پذیرفت و به استقبال شمشیرهای دشمن رفت و فرمود:
بر ما گمان بردگی زور بردهاند
ای مرگ، همتی! که نخواهیم این قیود
از آزادگی در کربلا که بگذری پای در حلقه فتوت و جوانمردی میگذاری و باید بنشینی و در رکاب این استاد زانوی ادب بزنی و درس جوانمردی را از پسر ذوالفقار برگیری.
امام حسین (ع) در مکتب عاشورا فتوت و جوانمردی را به بهترین شکل به نمایش گذاشت و به جهانیان یاد داد که باید در برخورد با دیگران رسم فتوت و جوانمردی را به جای آورد و فرقی نمیکند که طرف مقابل شما دوست باشد یا دشمن.
شجاعت و وفاداری هم در میدان عاشورا از درخشش عجیبی برخواردارند. در شاهراه حقیقت حسینی هر چه بیشتر گام برمیداری با فضایل اخلاقی بیشتری آشنا میشوی و ای کاش از این سفر معنوی و روحانی بتوانی توشهها برداری و به محبوب نزدیکتر شوی.
با رشد و گسترش روزافزون ارتباطات در دنیای کنونی و پیشرفت تکنولوژی در در فضاهای مجازی باید شروع محرم را به فال نیک گرفت و از مکتب حسینی در اشاعه امر به معروف و نهی از منکر مدد گرفت. چه بسیارند نخبگانی که این روزها در فضاهای مجازی مطلب مینویسند و در بوته نقادی دیگران را به چالش میکشند تا شاید بتوانند در راه توسعه و اعتلای همهجانبه لرستان قدم بردارند.
زیباترین درسی که میتوان از عاشورا گرفت و چاشنی این فضاها قرار دارد اخلاقمداری و اخلاقگرایی است. توهین، افتراء، تمسخر در مکتب حسین (ع) جایی ندارد و باید آموخت که در مکتب اسلام باید به کرامت انسانها ارج نهاد و برای آنها ارزش قائل شد. زیرا مکتب حسین (ع) بیشتر از شورحسینی به دنبال شعور حسینی است.
علی قربانی/ خرمآباد
دیدگاهها