من بودم و هشت سال آمد و رفت استانداران دولت مهرورزی از"ثانی" تا "صابری" و "زابلی‌زاده‌ی پاکدست" به لرستان! هشت سال بر ما گذشت و پایان آن روزه‌های سخت، در نشریه "سیمره" نوشتم: "هشت سال، بازی بر زمین سوخته!"
دو سال از پی آن هشت سال گذشته است و من اگر بخواهم دوباره بنویسم خیلی راحت باید بنویسم: "ده سال، بازی بر زمین سوخته"
اما شب که می‌شود و چراغ "بام خرم‌آباد" روشن می‌شود یاد استاندار "ده‌مرده" می افتم! از این ده سال سیطره‌ی اصول‌گرایان، "ده‌مرده" را هر بار مرور می‌کنم!
اما از من نخواهید از این دو سال چیزی بنویسم، از این دو سال "حاشا و کلا" که چیزی بنگارم، من می‌ترسم! بر من خرده نگیرید! فقط دوست دارم از "ده‌مرده" بگویم! چرا که رو در رویش می‌ایستادم و انتقاد می‌کردم ولی"روز خبرنگار" ما را نیز فراموش نمی‌کرد!
ما عادت داریم رو به روی اهل قدرت، قلم برقصانیم و پشت سر، بشورانیم اما من امروز از "ده‌مرده" می‌گویم که فرسنگ‌ها از ما دور و این روزها دولت از کف داده است!
من فقط از "ده‌مرده" می‌گویم همانی که وقتی این‌جا بود منتقدش بودم. یادش به خیر حبیب‌جان!
«از طلا بودن پشیمان گشته‌ایم، مرحمت فرموده ما را مس کنید»
ده‌مرده اصول‌گرا بود! اما او رای مردم را "حق‌الناس" می دانست! ده‌مرده شناسنامه داشت، در دستش پرچم اندیشه‌ی اصول‌گرایی بود! روزی چند بار نام ولی‌نعمتش را زمزمه می‌کرد! به مدیرانش می‌گفت: "آهاااای مدیران دولت مهرورز! دولت احمدی‌نژاد را پاسبانی کنید! نمک خورده‌اید و نمکدان را نشکنید! ده‌مرده بدهکار ما هم نبود، ما از ایشان انتظاری نداشتیم، او به اعتبار اصول‌گرایی استاندار شده بود و حد خود را می‌دانست، نشريات اصول‌گرایان را تقویت می‌کرد. از ما نمی‌ترسید جار می‌زد: «من کارگزار دولت مهرورزم!»
دکتر ده‌مرده، پیش از این که استاندار لرستان شود، استاندار استان‌هاي دیگری بود، اصلاً و ابداً که با خود کس دیگری آورده و اصلاً و ابداً حبيب‌الله دهمرده استاندار سابق لرستانکه مدیران را از آن استان‌ها وارد استان لرستان کرده باشد!
ده‌مرده تنها آمد، دل به مدیران وارداتی نبست و به نیروهای اصول‌گرای لرستانی اعتماد کرد! ده‌مرده خیلی دوست داشت خبرنگاران او را دوست داشته باشند! اما ازآن ها نمی‌ترسید و به هيچ‌كدام از آن‌ها پست نداد! با آن‌ها گفت و گو می‌کرد!
اصلاً ندیدم روابط عمومی استانداری ده‌مرده، در نشست‌های استاندار با خبرنگاران، به تک تک خبرنگاران زنگ بزند که فلان پرسش را از استاندار داشته باشید! درست است که به پرسش‌ها جواب نمی‌داد اما هرگز از پرسش خبرنگاران نمی‌ترسید!
یادش به خیر! به هیچ اصلاح‌طلبی پست نداد! به هیچ اصلاح‌طلبی نان به قرض نمی‌داد! حتی به اصول‌گرایان هم نان به قرض نمی‌داد. او به دنبال درست کردن حاشیه‌ی امن نمی‌رفت! پاک و بی‌باک بود و کار درست، همان بود که او می‌کرد!
دکتر حبیب‌الله ده‌مرده "رفیق‌سالار" نبود! حاشا و کلا که به خاطر رفیق شفیقش، مصالح یک استان را به بازی بگیرد! بارها می‌گفت: با هیچ‌کدام از مدیران عهد اخوت نبسته‌ام! او در بین اصول‌گرایان "شایسته‌سالاری" می‌کرد! به وحدت اصول‌گرایان می‌اندیشید و هم‌گرایی ایجاد می‌کرد! اصلاً و ابداً بین اصول‌گرایان تفرقه بیندازد تا حکومت کند!
ده‌مرده، وقتش را "وقف" مردم کرده بود، یادش به خیر! با هیچ‌کس وارد معامله بر سر رای مردم نشد!
حبیب‌الله ده‌مرده را همه می‌شناختند وقتی به کسی باور نداشت، یک ساعت امانش نمی‌داد! معاونش در روز انتخابات لغو ابلاغ و شاید هم استعفا شد! حتی به سه فرماندارش رحم نکرد! چگونه یادش نکنم کار او کار "بوالعجبی" بود! بهترين انتخابات طول انقلاب در لرستان را برگزار کرد. نمی‌گویم ایده‌آل، می‌گویم بهترین بود!
یادش به خیر! شعار او توسعه و آبادانی نبود اما: آزادراه "اراک‌– خرم‌آباد" که حتی در نقشه نبود را این مرد بزرگ، به جریان انداخت! راه‌آهن "دورود‌- خرم‌آباد‌- اندیمشک" را ایشان زنده کرد و "بام خرم‌آباد" یادگار بي‌همتاي اوست. ده‌مرده خود را "مرد کارهای بزرگ" می‌نامید!
و اما...
چقدر او را قبول نداشتم ...
مرد زابلی‌زاده‌ی پاکدست را دوباره مرور کردم! آن که روزی منتقدش بودم، اما دیدم صدایش بوی سادگی روستاهای زابل می‌داد و پشت علي گودرزيان (ع – پايدار)نگاهش هیچ خنجری پنهان نبود، پیشینه‌اش روشن بود و پرچمي در دست داشت.
دلم به حال خودمان می‌سوزد!
ما چقدر اینک مظلومانه بد شدیم تا به یاد خاطرات کسی افتادیم که روزگاری بدش می‌دانستیم! نه بابا! ده‌مرده، مرد بود!
والعاقبه للمتقین
 
علي گودرزيان (ع – پايدار)