این روزها موضوع توسعه کلیدواژهي همهي مباحث و گفتهها چه در فضای مجازی و چه فضای حقیقی شده است. هرکسی عمل خویش را چنان توجیه میکند که در راستای توسعهي استان است و دیگری را نقد میکند که عملش در راستای توسعه نیست. به عبارتی توسعه و پیشرفت این روزها و شاید دهههاست که هم آرزو، هدف، سرگرمی، داور، وسیلهي توجیه و حتا ابزار جذب رای و ... شده است.
در این میان، مهندس بازوند با بسامد بیشتری واژهي توسعه را تکرار میکند و هدف خود را رسیدن به توسعهي لرستان ميداند. با توجه به اینکه بنده چند سالی است در زمینهي توسعه، دانشآموزی کردهام به خودم حق میدهم مسیر رفتهي مهندس بازوند را در استانداری لرستان بر حسب قول و عملش بازبینی نمایم و نکاتی را به امید تصحیح این مسیر اگر صلاح دانستند به عرض ایشان برسانم.
1- مهندس بازوند چنان که تحصیلات مهندسی و سوابقش که بیشتر حوزهي عمرانی بوده است، نشان میدهد فردی تکنوکرات است. تکنوکراتها افرادی هستند که با دید مهندسی و فنی به پدیدهها نگاه میکنند. این نگاه باعث شده که در بررسی پدیدههای چند بعدی اجتماعی و سیاسی و اقتصادی، آنرا تنها به بعد فنی تقلیل داده و کمتر پیچیدگیهای اجتماعی و فرهنگی را میبینند و آنها را در تصمیمگیریهایشان لحاظ نمیکنند. به این معنا که مهندسان به موضوعات بیشتر پروژهای و ارادهنگر نگاه میکنند. یعنی فکر میکنند چون در عالم عمل هرکاری را بخواهند پیاده کنند برای آن طرحی میریزند و آن طرح را پیاده میکنند.
در عالم اجتماعی و سیاسی هم چنین است در صورتیکه منطق اجتماعی گاهی فرایندی و یا دیالکتیکی است. یعنی برای رسیدن به هدفی گاهی شما باید فقط بستر را آماده کنید و منتظر بمانید تا خود عناصر در گیر برآیند تعامل نیروها، هدف شما را برآورده کنند. یا دیالکتیکی است. یعنی گاهی برای تقویت نیروی مورد نظرتان در جامعه باید نیروهای رقیب و متضاد آنها را هم کمک کنید تا در رقابت و تضاد آنها جامعه به پویایی برسد و به هدف خود برسید.
در نهایت میخواهم این نکته را بگویم که توسعه یک برنامه و پروژه با مراحل مشخص نیست. بلکه یک فرایند پیچیده و چند بعدی است و مدیران در عین حال که اهدافی را برای خود مشخص میکنند باید به زمینهسازی و بسترسازی و تعامل و تقابل نیروها و عناصر موجود در توسعه دقت کنند.
به نظر میرسد مهندس بازوند به خاطر دید تکنوکراتی كه دارد، متغیرهای موجود در توسعه را به مسایل فنی و اقتصادی تقلیل داده است و با این نگرش که بالاخره در عمل باید متغیرها را تقلیل داد سعی میکند با بازی با این متغیرهای محدود، راه توسعهي لرستان را باز کند در حالی که متغیرهای توسعه بیشتر از اینها هستند.
نظام بورکراتیک و اداری لرستان، نظام فرهنگی و اجتماعی، ساختار سیاسی استان همگی متغیرهای هستند که شما اگر گامی برای اصلاح و تغییر در آنها بر ندارید شما را زمینگیر خواهند کرد. چگونه میتوان مدعی این بود که میخواهیم سرمایهگذاران را به استان جذب کنیم در حالی که کمترین تغییری در سیستم اداری و بورکراتیکمان ایجاد کردهایم. وقتی در حدود نیمی از مدیرانمان اعتقادی به توسعه و جذب سرمایهگذار ندارند و حتا آداب برخورد مناسب فردی با همشهریان خود را نیز بهجا نمیآورند. چهطور از چنین کسانی انتظار دارید که ویترین مناسبی برای جذب سرمایهگذار خارجی و داخلی باشند؟!
بنابراین تا زمانی که ویترین مدیریتی شما در سازمانهای اداری مختلف افرادی هستند که متأسفانه از میانگین شاخصهای توانمندی در بین همکاران خود پایینتر هستند، انتظار اینکه دیگران شما را جدی بگیرند کار بیهودهای است.
2- جناب بازوند به نظر میرسد دید یکبعدی به توسعه دارند. برداشت ایشان از توسعه این است که با آوردن پول و سرمایه میتوان توسعه را برای لرستان به ارمغان آورد. ایشان خود نیک میدانند در این شرایط بد اقتصادی و با تأکیدی که بر خصوصیسازی میرود باید از سرمایه بخش خصوصی استفاده کرد و دولت کمترین کمکی نمیکند.
لرستان سرمایهگذار بخش خصوصی قوی ندارد و حتا انگشتشمار افرادی هم که در این سرزمین بودند چنان ترک این دیار کردهاند و به دلایلی مختلف که بعید میرود به این استان آنهم جهت سرمایهگذاری برگردند؛ بنابراین استاندار محترم تا تغییرات اداری و اجتماعی و فرهنگی در لرستان جهت جذب سرمایهگذار انجام ندهد.
هیچ سرمایهگذاری ریسک کار کردن در لرستان را به خود نخواهد داد حتا اگر بیاید فرار خواهد کرد. درست است که سرمایه رکن رکین توسعه است ولی این سرمایه در خلأ عمل نمیکند. وقتی عواملی موجب فرار سرمایهها و نخبگان بومی این جامعه هستند. وقتی افراد بومی دارند فوجفوج از این استان خارج میشوند. وقتی همه سعی میکنند جیب خود را در این استان پر کنند و مهاجرت کنند. چه امیدی است که شما میخواهید سرمایهگذار جذب کنید.
سرمایهگذار با این اوضاع اداری و سازمانی لرستان که لزوماً دستپخت استاندار کنونی نیست ولی ایشان هم در ایجاد این شرایط نقش دارند به این استان نخواهد آمد. جناب بازوند ابتدا بهتر است وظیفهي اصلی خود را که تحول در ساختار اداری و سیاسی استان است انجام بدهند بعد انتظار داشته باشند سرمایهگذار وارد استان شوند.
اصلاح اداری و سیاسی در لرستان کار بسیار بسیار سختی است و به مدیری نیاز دارد که هم اهل سواد و تخصص و نگاه سیستمی باشد و هم جسارت و اقتدار و کاریزمای مدیریتی داشته باشد. شاید به مذاق بعضی هم استانیها خوش نیاید ولی در لرستان مدیری که اقتدار و نفوذ هماهنگکننده نداشته باشد و زیر مجموعه از او حساب نبرد در رسیدن به اهدافش موفق نخواهد شد. نمیتوان با بخشنامه و سخنرانی و بدون نشان دادن اقتدار و کاریزما توسعه را به لرستان آورد.
3- جناب بازوند! یکی از موانع بزرگ لرستان مشکل فرهنگی و اجتماعی آن است. بحث فرهنگ به معنی خوبی و بدی هیچ جامعهای نیست. واقعیت آن است شرایط فرهنگی و اجتماعی لرستان با توسعه سازگار نیست. ضرورتاً باید تغییرات زیادی صورت گیرد تا این توسعه بتواند در این فرهنگ ریشهگیری کند. بنابراین شما فقط دارید مشکلات فرهنگ کار و فرهنگ مشارکت در این جامعه را سخنرانی میکنید و تصور میفرمایید با گفتار درمانی مشکلات حل میشود. خوشحال میشویم استاندار محترم بفرمایند تا کنون دولت تدبیر و امید چه کارهایی در راستای سازگاری این فرهنگ با توسعه انجام داده است. چقدر اهل علم و فرهنگ در این دیار را به مشورت گرفته است؟
4- اوضاع سیاسی لرستان به شدت سیاستزده است. در این فضا کار کردن بدون برخورد با دیوارهای سیاست، کاری سخت و دشوار است، ولی جناب استاندار تا چه حد در انتصابهای درون استانداری و در انتخاب مدیران استان این موضوع را مد نظر قرار دادهاند؟ چقدر مانع نفوذ نیروهای ذینفوذ و مداخلهگر سیاسی در امورات استان شدهاند؟ چه قدر حامی استقلال مدیران استان در مقابل نیروهای مداخلهگر و ذینفوذ بودهاند. من از تعامل قوا و نگرش و رویکرد استاندار در سطح کلان استان خبری ندارم ولی آنچه در بیرون بهعنوان یک ناظر بیطرف میبینم این است که جناب بازوند در انتصابهای خویش چه در سطح معاونتها و مدیریتهای زیرمجموعه خود، کمتر معیارهای تخصصی و مدیریتی را رعایت کردهاند.
کدام فرد جامعهشناس، روانشناس، اقتصاددان و علوم سیاسی و مهندسی خوانده در دانشگاههای معتبر در میان مدیران و معاونان استان وجود دارد؟ برای بررسی این موضوع کافی است شما مدارک تحصیلی و دانشگاه محل اخذ مدرک و رشتهي این مدیران و سوابق مدیریتی این افراد را مشاهده کنید تا ببينيد کمتر تناسبی بین پیشينهي آنها و جایگاه مدیریتی آنها وجود دارد.
کدام فرد جامعهشناس، روانشناس، اقتصاددان و علوم سیاسی و مهندسی خوانده در دانشگاههای معتبر در میان مدیران و معاونان استان وجود دارد؟ برای بررسی این موضوع کافی است شما مدارک تحصیلی و دانشگاه محل اخذ مدرک و رشتهي این مدیران و سوابق مدیریتی این افراد را مشاهده کنید تا ببينيد کمتر تناسبی بین پیشينهي آنها و جایگاه مدیریتی آنها وجود دارد.
دكتر مجتبي تركاراني
* اين مطلب در شماره 335 هفتهنامه سيمره با عنوان "مهندس بازوند و مسئلهي پيچيدهي توسعه در لرستان" به تاريخ چهارشنبه 15 مهرماه منتشر شد
دیدگاهها
ما باید به این نتیجه برسیم که برای افزایش سطح ارتقا فرهنگی باید از خودمون شروع کنیم که بتوانیم به خانواده انتقال دهیم و این خانواده است که باعث به وجود آمدن جامعه با فرهنگ می شود.
1-افرادي كه در موقعيت بالاتر ازخومان قراردارند رو قبول نداريم وفقط نقاط ضعف آنهار اميبينيم وبولد ميكنيم
2-مردم شهرهاي مختلف لرستان لرهاي ساير شهرها را لر نميدانند
3-مردم اقوام(طايفه ها)مختلف خودرا برتر وبالاتر از ساير طايفه ها ميدانندوملاك اين خود برتر بيني شاخص هاي قرون وسطايي است
4-مردم لرستان به اندازه 10 درصد مردم ساير استان ها كار وتلاش وپشتكار براي بهبود وضعيت خوشان انجام نميدهند بعد از مسئولين انتظار تغيير وتوسعه دارند
5-هميشه دوست داريم كوتاهترين و كم زحمت ترين راه رابراي پيشرفت انتخاب كنيم و... اين طرز فكر را دويست سال پيش سلاطين مزدور وبي كفايت قاجار وبعد از آن دورن پهلوي در ذهن مردم لرستان تزريق كردند زماني كه بودجه شهرهاي لرستان را قطع كردند وطوايف مختلف را به جان هم انداختند تا به زور وجنگ هزينه هاي خود را از ساير برادران خود بگيرند واين بود نتيجه سياست تفرقه بنداز وحكومت كن: عقب ماندگي لرستان سرفراز...
1-بیشتر به واسطه ی سخن و عملکرد افراد می توان گرایشات افراد (تکنوکراسی )را شناخت نه از روی مدرک تحصیلی و سمت های دولتی
2-تکنوکرات ها لزوماً با دید فنی به قضایا نگاه نمی کنند(فرض نویسنده را نمی توان اصل انگاشت)
3-عبارت "نگرش پروژه ای و اراده نگر مهندسان" هم بیشتر یک حدس به نظر می رسد تا یک واقعیت علمی
4- با وجودی که استاندار عالی ترین مقام اداری استان به شمار می رود، تغییرات در نظام اداری تنها منحصر به رای و نظر ایشان نیست. خیلی از فرآیند های متمرکز کشوری، در وضع فعلی نظام اداری استان موثرند که البته در راه ناهموار اصلاح، نیز می توان گام برداشت
5-بر اساس کدام تحقیق و چه مستندی می توان نیت خوانی کرد و نیمی از مدیران استان را فاقد اعتقاد به توسعه دانست؟
6- چند جمله ای که به راهکارها اختصاص پیدا کرده اند، اصلاحات زیرساختی در حوزه فرهنگ را به اعتراض به انتصابات مدیران و مشاوران تقلیل داده اند که جای خالی پیشنهادات کاربردی را بیشتر عیان کرده است.
شاید خود ما نیز باید جوانب مختلف را بسنجیم مبادا قضاوت ما بر اساس حدسیات باشد و باعث رنجش قشری خاص گردیم
جذاب نیست