از دیرباز، سوغات یكی از هنجارهای فرهنگی جاافتاده برای مسافرتهای ایرانیان است. این ویژگی آنقدر برای مردمان ایرانزمین اهمیت دارد كه گاه كاركردش از خود سفر فراتر میرود؛ به این مفهوم كه گاه انگیزه سفر سوغات و رهآورد آن میشود!
بیشتر مناطق و استانهای ایران را با یک محصول خاص از قبیل طبیعی یا مصنوعی میتوان شناخت. به عنوان مثال پسته دامغان یا رفسنجان، گز اصفهان، سوهان قم، ورشو و عسل و جاجیم لرستان و ...
از این بین، شاید بسیاری از مردم شهر و دیار خودمان با سوغاتیهای استان و زادگاه خود آشنا نباشند ولی قطعاً از هر کسی که ساکن لرستان خصوصاً شهر خرمآباد باشد بپرسید سوغات همسایهمان کرمانشاه چیست؟ بدون شک به سرعت پاسخ میدهد "نان برنجی و کاک"! از این دست میتوان به انجیر استهبان شیراز، گز اصفهان و ... اشاره کرد!
مدتی است خودروهای باری و وانتهایی با پردهای بدین مضمون «سوغات کرمانشاه» و یا «انجیر استهبان»، «تخمه آذرباییجان»، «گز اصفهان» و ... در همه ورودیها یا خروجیهای خرمآباد دیده میشوند. در همین ایام تعطیلات نوروزی فرصتی دست داد تا به همراه یکی از دوستان در یک مطالعه میدانی به سرشماری و کسب اطلاعات از آنها پرداختیم.
روز 11 فروردین در همهي جادههای منتهی به شهر خرمآباد تعداد 56 وانت با این مشخصات مشاهده شد که از این میان بیشترین تعداد یعنی حدود 39 مورد مربوط به فروش سوغات کرمانشاه، 8 مورد انجیر استهبان یا شیراز، 6 مورد مربوط به گز اصفهان و 3 مورد هم تخمه آذربایجان بود!
در این بین بیشترین تعداد در ورودیهای جنوبی خرمآباد، هم آزاد راه و هم نزدیک پلیس راه و پادگان بدرآباد با حدود 18 دستگاه وانت باری بود که 15 مورد باز هم مربوط به سوغات کرمانشاه که با فواصل منظم از هم قرار گرفته بودند مشاهده شد! در گفتگو با یکی از این هموطنان عزیز با گشادهرویی و برخورد دوستانه از میزان متوسط فروش وی پرسیدم که در جواب گفت: بستگی به مواردی از جمله ایام تعطیلی، تردد وسایل نقلیه، سردی و گرمی هوا و ... دارد اما در این ایام نوروز گاهاً تا 200 هزار تومان در روز هم فروش داشتهام و خدا را شاکرم.
حال پس از یک حساب میانگین و حداقلی از میزان فروش و ضرب در تعداد و ایام ماه به اعداد جالبی بر میخوریم از این قرار:
اگر متوسط تعداد این فروشندگان سیار را 50 خودرو در نظر بگیریم و متوسط فروش روزی 100 هزار تومان برای هر یک، جمعاً روزی 5 ميليون تومان و در ماه 150 میلیون تومان از درآمد و گردش مالی که میتواند در جیب مردم شهر و دیارمان که از قضای روزگار بیکارترین از نوع خود در کشور است باشد، را از دست میدهیم!
جالب اینجاست که این ماجرا از جنبههای دیگری هم قابل بحث میباشد و مواردی که بنده و سایر دوستان با آن برخورد داشتهایم مانند این که بسیاری از مردم و مسافران عبوری وقتی در پیشانی شهر سوغات کرمانشاه و سایر شهرها را میبینند، لرستان را دیاری فاقد هر گونه محصول برای عرضه به مسافران مییابند.
حال سوال از مسولین مرتبط اینجاست که آیا تا به حال این مورد بررسی و آسیبشناسی شده است؟ آیا اگر ماشینهای باری را در مدخل ورودی استانهای دیگر خصوصاً شهری مانند اصفهان با پرچم سوغات لرستان عسل، آن هم به تعداد زیاد ببینیم واقعاً به راحتی که این عزیزان در شهرهای ما مشغول فروش هستند میتواند انجام بگیرد؟! آیا اینک که درآمد نسبتاً قابل توجهی از اقتصاد و بازار نه چندان پررونق ما به جیب استان همجوار میرود، بهتر نیست در جهت ساماندهی این عزیزان چارهای اندیشیده شود؟
پیشنهادی که به به ذهن میرسد این است که اگر برنامهای برای این کار نداریم، حداقل از قرار دادن نام استان و شهرهای بالای این وانتبارها جلوگیری کنیم تا داغ دل برخی از شهروندان تازهتر از تازه نشود یا این که آنها را مجاب کنیم از محصولات و سوغات لرستان هم در کنار محصولات خود به فروش برسانند. محصولاتی از قبیل عسل، ماشته و ...
پیمان رجبی / خرمآباد