علم اقتصاد نخوانده‌ام و چندان هم از مسائل اقتصادي سر در نمي‌آورم اما يك چيز را خوب دريافته‌ام و آن اين كه اگر بيش‌تر از برخي پرداخت حقوق كارمندان دولت بر اساس "درصد" به جاي "مبلغ"، اختلاف طبقاتي ايجاد مي‌كند+ مثالمسوولان در اين زمينه اطلاعات نداشته باشم، به واسطه‌ي چند سال روزنامه‌نگاري و مطالعه‌ي مسائل مختلف اجتماعي و اقتصادي كشور، كم‌تر از برخي از آن‌ن‌ها نيز در اين خصوص نمي‌دانم!
در پي اعتراض‌هاي اخير فرهنگيان كشور به وضعيت حقوقي و معيشتي خود، سعي كردم با بيان مثالي كوتاه به مسوولان دولت بقبولانم كه اگر در كشور ما به جاي افزايش سالانه حقوق كاركنان و كارمندان بر پايه‌ي "درصد"، بر اساس "مبلغ" اين افزايش صورت گيرد، بسياري از مشكلات اقتصادي قشر كاركنان دولت حل مي‌شود.
از آن‌جا كه چند سال قبل قرار بود طرح نظام هماهنگ پرداخت حقوق تصويب و اجرا شود اما كارمندان برخي نهادها مثل شركت نفت به اين موضوع اعتراض كرده و مانع از اجراي طرح شدند (به درست و غلط بودن آن كاري نداريم و معتقديم همه مشاغل مثل هم نيستند لذا صحيح‌تر است كه متفاوت از هم البته نه با اختلاف بسيار زياد حقوق بگيرند)، لذا اين طرح اجرا نشد و كماكان حقوق كارمندان بر اساس افزايش درصد سالانه افزايش مي‌يابد.
مختصر و مفيد توضيح دهم:
فرض كنيد حقوق كنوني يك كارمند عالي‌رتبه شركت نفت 10 ميليون تومان در ماه است در حالي كه يك مدير آموزش و پرورش حدود 2 ميليون تومان در ماه دريافت مي‌كند. يعني اين دو نفر در سال 1389 حدود 8 ميليون تومان اختلاف دريافتي با هم دارند.
وقتي اعلام مي‌شود كه مثلاً در سال 1390 حقوق تمامي كارمندان 20 درصد افزايش مي‌يابد، لذا 20 درصد حقوق اين كارمند شركت نفت مبلغ 2 ميليون تومان مي‌شود و دريافتي او در سال جديد به 12 ميليون تومان افزايش مي‌يابد. حال 20 درصد كارمند آموزش و پرورش (فرهنگيان) تنها 400 هزار تومان خواهد بود و دريافتي وي به 2 ميليون و 400 هزار تومان مي‌رسد.
حال اگر هر ساله دولت مبلغ 20 درصد (البته در خوش‌بينانه‌ترين حالت) را به حقوق كارمندان دولت اضافه كنند، مطابق جدول زير ببينيد كه پس از چند سال چه اختلافي بين دريافتی يك كارمند شركت نفت و يك كارمند آموزش و پرورش ايجاد مي‌شود:

 

سال

(افزايش 20 درصدي)

كارمند

شركت نفت

كارمند

آموزش و پرورش

اختلاف

دريافتي

1391

14 ميليون 400 هزار تومان

2 ميليون و 880 هزار تومان

11 ميليون 520 هزار تومان

1392

17 ميليون 200 هزار تومان

3 ميليون و 576 هزار تومان

13 ميليون 624 هزار تومان

1393

20 ميليون 640 هزار تومان

4 ميليون 290 هزار تومان

16 ميليون 350 هزار تومان

1394

24 ميليون 770 هزار تومان

5 ميليون 150 هزار تومان

19 ميليون 620 هزار تومان

1395

29 ميليون 720 هزار تومان

6 ميليون 180 هزار تومان

23 ميليون 540 هزار تومان

 

با مشاهده جدول فوق ملاحظه مي‌شود در شرايطي كه سال 1389 اختلاف دريافتي دو كارمند 8 ميليون تومان بوده، با پرداخت و افزايش 20 درصدي سالانه حقوق كارمندان، اختلاف اين در يافتي آن‌ها در سال 1395 به مبلغ 23 ميليون و 540 هزار تومان رسيده است. (اگر چه اختلاف 5 برابري سقف حقوق تقريباً ثابت مانده است)
 با اين شرايط، هر سال كه بگذرد، اين اختلاف درآمد بين كارمندان نهادهاي با حقوق بالاتر نظير شركت نفت، علوم پزشكي و ... با نهادهايي كه حقوق پائيني دارند همچون آموزش و پرورش، ورزش و جوانان، فرهنگ و ارشاد اسلامي و ... بيش‌تر خواهد شد و در حقيقت اين موضوع باعث ايجاد اختلاف طبقاتي و شكاف اقتصادي در جامعه مي‌شود و بر این اساس، قدرت خرید کارمندان با حقوق پایین‌تر، کاهش می‌یابد.
اميدواريم دولت‌مردان به اين موضوع توجه كرده و از اين پس، هر ساله به جاي افزايش مثلاً 20 درصدي حقوق كارمندان، اعلام كنند به تمامي آن‌ها مثلاً  400 هزار تومان اضافه خواهد ش.
بهاين طريق، بار مالي پرداخت حقوق‌ها براي دولت نيز كم شده و فاصله‌ي حقوقي مناسب نيز بين كارمندان رعايت مي‌شود و آن‌جا كه يك كارمند شركت نفت 10 ميليون 400 تومان مي‌گيرد، يك معلم نيز در سطحي پايين‌تر 2 ميليون 400 هزار تومان خواهد گرفت.
لذا قادر است از حداقل رفاه و معیشت نسبت به ساير كاركنان دولت برخوردار شود و قدرت خريدي در حد متعادل در اجتماع داشته باشد.
 
رضا جايدري / خرم‌آباد
 
* توضيح: بديهي است افزايش 20 درصدي ارقام فقط براي نشان دادن ايجاد تفاوت حقوق به اين صورت اضافه شده و گر نه اين افزايش درصدي فقط شامل بندهايي از حقوق كارمندان (مثل حقوق مبنا و پايه و يا ضريب سختي كار و ...) مي‌شود و در حقيقت در اين مثال فقط با ذكر اعداد كلي، به بررسي موضوع پرداخت شده است.