در حال حاضر کشور ایران درصدد متحول کردن اقتصاد تک‌محصولی و مبتنی بر نفت است و به سمت و سوی عدم وابستگی نفتی پیش می‎رود و با توجه به ضرباتی که از سوی دشمنان وارد می‎شود راه این مهم، تحقق اقتصاد مقاومتی است و نقش کارآفرینان به عنوان عاملی در رشد و توسعه اقتصادی به خصوص در شرایط کنونی کشور نباید از نظر دور بماند.
همچنان که مقام معظم رهبری (ره) در فرازی ضمن تأکید بر جنبه ثروت آفرینی، ایجاد اشتغال و کارآفرینی را زمینه‌ساز به کارگیری گنجینه استعدادهای انسانی دانسته و می‎فرمایند: «ایران امروز بیش از هر زمانی دیگر به کارآفرینی نیاز دارد تا همچون عقابی تیز پرواز در فضای پیشرفت و آبادانی و افتخار اوج گیرد.»
مرور رویکردها و نظریه‎های مختلف در این زمینه نشان می‎دهد ایجاد فرهنگ کارآفرینی و بروز طرح‎ها و ایده‎های اشتغال‎زا برای اینکه از قوه به فعل درآیند نیازمند محیط و زمینه مناسب و توجه خاص به این امر است.
ایجاد شرایط بحران و تحریم‎ سال‎های اخیر و توجه به پنج اصل اقتصاد مقاومتی (مهار سوداگری و فساد، اتکای اقتصاد به توده‎های مردم، خوداتکایی، اولویت‌گذاری شرکا و فعالیت‎های اقتصادی و تقویت فرهنگ مقاومتی) و چارچوب‎های آن شاید بتواند فرهنگ تولید ملی و کارآفرینی را در کشور ترویج دهد.
اقتصاد مقاومتی را به طور خلاصه می‎توان اقتصادی عنوان کرد که در آن علاوه بر تعامل پویا با دنیای خارج و استفاده از امکانات تجارت آزاد، با آن امنیت اقتصادی کشور حفظ شده و نوسانات محیط بین‎المللی اقتصادی و تهدیدهای آن، کمترین تأثیر سوء را در روند بلندمدت متغیرهای کلان اقتصاد داشته باشد.
چنین اقتصادی مسلماً باید از تمامی توانمندی‎های خود برای استفاده حداکثری از ظرفیت‎ها استفاده کرده و تلاش کند تا بر روی منحنی امکانات تولید حرکت کند. ایران دارای ظرفیت و مزیت‎های بالقوه بالایی بوده که یکی از آن‌ها نیروی کار جوان و تحصیل‎کرده است.
سرمایه‎گذاری بر روی این مهم طی سال‎های پس از انقلاب یک فرصت است که در حال حاضر کشور ما می‎تواند از آن بهره‌برداری کند؛ لذا در اقتصاد مقاومتی باید تلاش شود ضمن توجه به متنوع سازی منابع از تمامی ظرفیت‎های اقتصاد استفاده شود.
در دنیای پر از رقابت امروز اگر جامعه‎ای خواهان پیشرفت و ترقی باشد باید از فعالیت‎های مولد و کارآفرینی حمایت کند. کارآفرینی از عوامل رشد و شکوفائی هر اقتصاد است و جامعه‎ای که در این جهت حرکت می‎کند پویا و فعال تلقی می‎شود. اگرچه کارآفرینی نیز از مشکلات و تحولات پیرامون مجزا نیست لذا استفاده از روش‎های نوین و اصول اقتصاد مقاومتی برای گسترش آن امری اجتناب‌ناپذیر است.
همچنین اگر نفرات محدودی سکان فعالیت‎های اقتصادی را در دست گیرند امکان سو استفاده و تأثیرگذاری بر روند جاری کشور فراهم می‎شود؛ اگر دولت متصدی همه امور شود ناگزیر ناکارآمدی و فساد، خواهد بود لیکن با محوریت نظم‎های جمعی میان فعالیت‎ها، آرمان مردمی سازی اقتصادی محقق خواهد شد و سطح پایداری و مقاومت اقتصاد در برابر تحریم‎ها افزایش می‎یابد که این همان تحقق اقتصاد مقاومتی است. جامعه‎ای توان مقابله و پایداری در مقابل فشار و تحریم‎ها را خواهد داشت که اتکای آن بر توده‎های مردم باشد و مردمی کردن اقتصاد جزء الزامات اقتصاد مقاومتی است. اگر قرار باشد کشور خوداتکا شود و وابستگی‎ها کاهش پیدا کند باید درآمدهای جاری جایگزین درآمدهای نفتی شده و کشور از صادرکننده محصولات نفتی به صادرکننده محصولات غیرنفتی تبدیل شود، قطع وابستگی و اقتصاد مقاومتی تنها با خوداتکایی محقق خواهد شد.
همچنین تا زمانی که جهاد فرهنگی صورت نگیرد و مفاهیم فرهنگی به شکل مناسب میان اقشار مختلف جامعه فرهنگ‌سازی نشود به نظر می‎رسد جهاد اقتصادی آن‌گونه که باید به سرانجام نمی‎رسد. در این شرایط طراحی یک الگوی مشخص از شیوه زندگی متناسب با عموم مردم ضروری است. سبک زندگی نیز باید متناسب با مقتضیات انقلاب در جامعه پررنگ شود و پایه آن بر اساس سرمایه معنوی افراد و جامعه استوار باشد؛ در این راستا نظام رسانه‎ای و تبلیغاتی می‎بایست به صورت هماهنگ و منسجم، مقتضیات زمانی را آموزش دهند.
در اقتصاد مقاومتی رویکرد جامعه به سمت ایجاد نهضت استعدادیابی، ظرفیت‌یابی و استفاده از فرصت‎های موجود مالی است، در این نهضت جایی برای رکود وجود ندارد بلکه همه نگاه‎ها به سمت بهره‌برداری و به‌کارگیری ظرفیت‎های درونی بوده و نگاه به سمت اعتلای کشور و مقاوم‌سازی اقتصاد در برابر هجوم دشمنان و یا شرایط اضطراری با کار و سرمایه ایرانی و حمایت از تولید ملی است.
 
دکتر سعید میر
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی لرستان