در شرايط امروزي كه بحث اقتصاد مقاومتي مطرح است، سوالاتي در خصوص عملكرد برخي مسوولان استان و كشور پيش ميآيد بر اين مبنا كه اولويتهاي كاري خود را در اين سال بر چه اساسي انتخاب كردهاند؟
در اين خصوص به يك نمونه اشاره ميكنيم: استان لرستان حدود ۲۸ هزار کیلومتر مربع مساحت و يك ميليون و 800 هزار نفر جمعيت دارد. آيا وجود 2 فرودگاه در چنين استاني لازم است؟!
اولين فرود هواپيما در خرمآباد به بيش از 90 سال قبل توسط نظاميان باز ميگردد و اگر چه چند سال بعد از آن باندهاي مخصوص فرود در اطراف خرمآباد احداث شد اما فرودگاه كنوني هنوز زيرساختهاي لازم براي بينالمللي شدن را ندارد و با اقداماتي كه اخيراً صورت گرفته اين فضا در حال آماده شدن است.
حال آيا هزينههاي احداث يك فرودگاه جديد در نقاط ديگر لرستان و نيز سود و زيان احتمالي آن براي استان برآورد شده است؟! وزير راه و شهرسازي در يكي از مصاحبههايش گفته كه احداث فرودگاه جديد در لرستان صَرفه اقتصادي ندارد. جالب است كه برخي مسوولان و نمايندگان مجلس انتظار دارند اعتبار و هزينه پروژه فرودگاه جديد از بودجه دولتي تامين شود، اما آيا پروژههاي بلاتكليف استان بهخصوص آنها كه در منطقه احداث فرودگاه جديد قرار دارند از اين پروژه كمارزشتر هستند؟! كدام ضرورت در اين برهه زماني باعث شده كه چنين تصميمي گرفته شود؟!
عباس آخوندي وزير راه و شهرسازي در مورد وضعيت فرودگاههاي كشور در آخرين اظهار نظر خود گفته است: در حال حاضر 67 فرودگاه كشور وجود دارد كه 54 فرودگاه از بين آنها فعال هستند. اين يعني 13 فرودگان تعطيل كه آمار مناسبي براي توسعه خطوط هوايي به شمار نميرود.
خبرگزاري مهر خردادماه امسال در مطلبي با عنوان «اينجا اراك؛ فرودگاه صنعتيترين استان كشور پر!» آورده است: سال 1366 كار مطالعاتي احداث فرودگاه اراك از طريق استان مركزي و با نظارت سازمان هواپيمايي كشوري در شمال شرقي شهرستان اراك و در قسمت كوير ميقان، همجوار با اكوتوريسم درياچه نمك ميقان در اراضي به وسعت 470 هكتار آغاز و در شهريور 1378 با اتمام كار عمليات احداث ساختمانهاي اداري و جانبي و باند پروازي توسط رياست جمهوري وقت افتتاح شد.
اين در حالي است كه با توجه به مشكلات موجود تا اسفندماه 1384 به جز پروازهاي اختصاصي، هواپيماهاي آموزشي و سمپاشي، از سرمايهگذاري 7 ميليارد توماني صورت گرفته در فرودگاه اراك بهرهبرداري چنداني نشده بود. پس از آن با پيگيري مسئولان استاني پروازهايي در مسير اراك به مشهد و كيش به صورت فصلي انجام شد كه اين پروازها كجدار و مريز برقرار بود.
مهر در گزارش دوم خود با عنوان «اينجا همدان؛ برج مراقبت تعطيل است»! نيز آورده است: اما اوضاع فرودگاه همدان در ميان فرودگاههاي تعطيل و نيمهتعطيل در نوع خود جالب است، فرودگاهي كه تنها نام بينالمللي را يدك ميكشد! در اين گزارش آمده كه بيش از 80 سال از عمر فرودگاه همدان ميگذرد و در طول دو سال اخير 34 ميليارد تومان در اين فرودگاه هزينه شده است.
حال با شرايط ذكر شده باز هم نياز فرودگاه دومي در استان لرستان ضرورت دارد؟
مگر غير اين است كه به عنوان الگوي اقتصاد مقاومتي بايد به بنگاههاي اقتصادي بزرگ و كوچكي كه سالهاي متمادي تعطيل هستند توجه كرد و چه بهتر به جاي پروژههايي كه صَرفه اقتصادي ندارند و اتلاف وقت و انرژي هستند، تمركز خود را به اقتصاد مقاومتي معطوف كنيم و پروژههاي نيمهتعطيل در شهرستانهاي استان را دنبال نماييم.
قطعاً كسي مخالف پيشرفت شهر يا منطقهاي در استان خودش نيست، ولي بايد توجه داشت كه احياي برخي صنايع در همان شهرها ميتواند از هوس داشتن فرودگاهي كه به احتمال زياد سرنوشت فرودگاههاي اراك يا همدان به دليل فاصله كم با تهران را پيدا ميكند، واجبتر است.
معيارهاي اقتصاد مقاومتي بايد در تمامي زمينهها مد نظر قرار گيرد و در شرايطي كه عبور آزادراه سراسري تهران- جنوب با فشار افكار عمومي براي نزديك شدن به شهرهاي مختلف در لرستان (خرمآباد و بروجرد) وجود داشت، در كل باعث نفي فلسفه احداث اين بزرگراه به منظور كاهش هزينهها بر اثر كاهش مسافت ميشود، در حالي كه در ساير شهرها نظير اراك يا قم نيز با احداث كمربنديهاي جديد اين موضوع حل شده و حال 2 يا 3 كيلومتر دورتر يا نزديكتر فرقي به حال مردم خرمآباد يا بروجرد نخواهد داشت.
يادآور ميشوم مقام معظم رهبري مؤلفهها، ضرورتها و الزامات تحقق اقتصاد مقاومتي را تبيين كردهاند و بر مسوولان ماست با توجه به فرمايشات ايشان در مسير تحقق اهداف اقتصاد مقاومتي حركت نمايند.
اميد است مسئولان توجه ويژهاي به كارخانجات تعطيل و نيمهتعطيل استان لرستان داشته باشند تا هر چه زودتر احيا و به چرخه اقتصادي برگردند.
علی محمدی/ پايگاه خبري يافته