یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

چراغ نیم‌سوز فرهنگ لرستان رو به خاموشی است؛ دریغ از دستی که از آستین برآید و کاری بکند!
در سال‌های نه‌چندان دور، فرهنگ لرستان را رونقی بود و چراغی که محفل آن روشن و هنرمندان این دیار هر چند نه آن‌طور که شایسته‌شان باشد؛ اما حداقلی بود و شکر گذار همین حداقل بودیم.
اما این سال‌ها و این روزها نه خبری از انجمن‌های شعر و رونق شاعرانه محفلی در اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان و نه کارگاهی که داستانی در آن خوانده شود و نه جشنواره‌ای که جوانان هنرمند این دیار را گرد هم آورد.
روزگاری به‌واسطه داستان نویسان جوان این دیار جشنواره ملی داستان کوتاه در شهرستان خرم‌آباد برگزار می‌شد و وقتی دیگر کمانچه‌نوازان ایرانی با جشنواره ملی کمانچه‌نوازان در تالار شهید آوینی خرم‌آباد گوش ره‌گذران میدان کیو را نوازش می‌کردند؛ اما دریغ از این روزهای کسالت‌بار فرهنگ لرستان که گویا به خوابی نیمه عمیق فرو رفته و قصد بیدار شدن هم ندارد.
نمی‌دانم شاید برای ادامه این خواب باید از لالایی‌های مادربزرگ‌های قصه‌های قدیمی که در پای گهواره کودکان خوانده می‌شد استفاده کنیم و با هم بخوانیم لالایی، دلم لایی به خواب‌رفته، فرهنگ رویای.
یادش به خیر چند سال پیش توسط چند نفر از نویسندگان لرستان با همکاری مدیر کل وقت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی سال‌مرگ کتاب سال لرستانلرستان، “محمدباقر نظری” بنیان کتاب سال لرستان نهاده شد که این نهال نورس به درختی شش‌ساله تبدیل شد، ولی دو سالي هست که این درخت در حال خشک شدن است و اگر متولیان فرهنگی چاره‌ای نکنند این درخت هم خشک خواهد شد و شاهد سال‌مرگ آن خواهیم بود.
فرهنگ لرستان نیاز دارد تا نفسی تازه بکشد چرا که دچار تنگی نفس شده است...

عبدالرضا شهبازی
نویسنده و شاعر



دیدگاه‌ها  

#1 علی رضا 1395-04-29 16:58
برادر جان کمی انصاف داشته باش . همین چند روز پیش بود که عزیزان ارشاد از یکی از استوانه های علم واخلاق وپژوهش به خاطر کارهای سترگش توسط مدیریت محترم ودر حضور نخبگان قلم تجلیل کرد.چرا چنین تلاشی را نادیده می گیرید.
نقل قول کردن
#2 شهروند 1395-04-29 22:38
تنگ نظری ها باعث کسادی انجمن های ادبی شده
اینه که استعدادها آثارشون رو در انجمن های مجازی ارائه میدن
نقل قول کردن
#3 خرم آبادی 1395-04-30 09:04
ای دل در این سراچه تاری چه می کنی
درخانه ای که انس نداری چه می کنی

در مزرعی که نیست میسر به کام دل
تخم صفا و عاطفه کاری چه می کنی

آنجا که بلبلان خوش الحان باغ نظم
در کنج خانه اند حصاری چه می کنی

آنجا که اختران سپهر سخنوری
باشند ز اجتماع فراری چه می کنی

تشویق نیست سرزنش و بخل و کینه هست
گر بهره ای ز صبر نداری چه می کنی ....


روانشاد اسفندیار غضنفری امرایی
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا