«از تبار لرستانم و با کمال افتخار به این کهن سرزمین و نیک مردمانش عشق می‌ورزم».
 لرستان سرزمینی است کهن با قدمتی چندین هزار ساله که از هزاره‌های بسیار دور تا سپیده‌دمان تاریخ جزو یکی از مهم‌ترین سکونت‌گاه‌های بشر با مردمانی سربلند که همیشه در گذار دوران‌ها، حماسه‌ساز و مقتدر بوده‌اند‌، می‌باشد.
بومیان لرستان که به نام قوم کاسی یا کاسیت‌ها شناخته شده‌اند را باید وارثان هزاره‌های پیشین و ساکنان نخستین این دیار دانست که نه از جایی به این دیار آمده‌اند و نه با قوم مهاجر دیگری در آمیخته‌اند.
آندره گدار باور دارد که کاسی‌ها از جمله ساکنان منطقه زاگرس‌اند که پیش از آغاز تاریخ در این قسمت از آسیا بوده‌اند و آنها را از جمله گروه‌های آسیایی «Asianiques ‌» می‌داند که در این منطقه زیسته و دگرگونی‌های عمده تمدنی و هنری به وجود آورده‌اند. دیاکنف روسی گذری بر پیشینه تاریخی قوم سرافراز لر و  سرزمین کهن لرستاننیز معتقد است‌؛ کاسیان از دورانی دیرین که کسی آغاز آن را به یاد ندارد در همین سرزمین که اینک لرستان نام دارد می‌زیسته اند و با عناصر نژادی هند و اروپایی هیچ رابطه‌ای نداشته‌اند. البته مدارکی شامل کتیبه‌ها و مهرهای یافت شده از کاوش‌های باستان‌شناسی نیز این نظریه را تائید می‌کند.
کاسیان همزمان با قدرت‌های مهم و برتر روزگاران کهن، یعنی سومری‌ها‌، بابلی‌های و آشوریان توانستند به حیات خود ادامه داده و به جهان‌گشایی بپردازند و سرزمین استراتژیک و مهم بابل را در نیمه قرن هجدهم قبل از میلاد به تصرف خود درآورده‌، به مدت 570 سال در آن دیار با اقتدار تمام حکومت کنند و ارتباط خود را با سرزمین اصلی و مادری خویش نیز حفظ کنند. 
آنان همچنین در هنر فلزکاری برتری و مهارت ویژه‌ای داشتند به طوری که با ساختن افزار و تندیس‌های مفرغی و تنوع هنری در خلق و ابداع آن‌ها توانستند لرستان را به نخستین گهواره پیدایش و پرورش هنر منحصر به‌فرد مفرغ‌سازی معرفی نمایند که اینک از هر نظر باید این آثار را جزو میراث ارزشمند بشری و جهانی دانست. به عقیده دیاکنف با توجه به آثار مفرغی به جای مانده، نباید درباره نفوذ تمدن بابلی در ساخت و خلق این آثار به اشتباه رفت زیرا کوشش کاسیان لرستان در حفظ آثار هنری خود اعجاب انگیز است. 
قوم کاسی حتی در سوارکاری نیز از دیگر اقوام هم عصر خود چالاک‌تر و ماهر‌تر بودند. به گفته استرابن آنان برای رویارویی با دشمن تا 13 هزار کماندار در اختیار داشته‌اند که گاهی آن‌ها را نیز در اختیار عیلامی‌ها (‌که احتمالاً نسبت خویشاوندی با هم داشته‌اند) گذارده‌اند. از دیگر دستاوردهای مهم قوم کاسی می‌توان به ظهور و اهلی کردن اسب اصیل و ساخت ارابه را برای نخستین بار اشاره کرد که در این راستا ویلیام کالیکان باستان‌شناس استرالیایی باور دارد که همین قوم کاسی بود که نژاد اسب اصیل را برای اولین بار به بین‌النهرین آورد که از اسب‌‌های نژاد سومری نیز بهتر بود.
کاسی‌ها در همه دوران‌های تاریخی بویژه از دوره هخامنشیان تا ساسانیان توانستند قدرت و اصالت خویش را در سرزمین مادری خود حفظ کرده و از دوره پیدایش اسلام تا کنون احتمالاً به خاطر پایتخت‌شان «لور» نام لر را بر آنها اطلاق کرده‌اند. در این راستا باید اشاره کرد که نخستین کسی که در تاریخ عهد اسلامی واژه لر را بکار برده است، مورخ نامدار نیمه نخست سده چهارم هـ. ق ابوالحسن علی مسعودی است. او در کتاب (معتبر التنبیه و الاشرف) زیر عنوان: ذکر طبقه دوم از ملوک ایران قدیم از آنان با عنوان لریه نام برده است که منظور پدران لرهای امروز بوده‌اند او سکونتگاه‌شان را فارس اصفهان و سرزمین جبال(لرستان) و ماهان یعنی ماه کوفه و ماه بصره و ماسبذان  ذکر کرده است و در‌باره نسب‌شان می‌نویسد:
  اول آن‌ها منوشهر (منوچهر) بود که 120سال پادشاهی کرد و ایرانیان او را سخت معتبر دانند و چیزها از او گویند و معجزه‌ها یاد کنند‌. منوچهر از فرزندان ایرج پسر فریدون بود و هفت پسر داشت که نسب غالب مردم ایران و طبقات ملوکشان بدان‌ها می‌رسد...
آن‌چه که در این نوشتار بدان اشاره شد گذر کوتاهی بود بر پیشینه سرزمین لرستان و ریشه نژادی ساکنان آن‌‌، هرچند که پرداختن به این همه شکوه و عظمت تاریخی و فرهنگی این سرزمین در یک یا چند صفحه همانند قطره‌ای است از دریا. تلاش ما بر این بود که در این نوشتار کوتاه در مورد پیشینه قوم لر و اصالت و ریشه آن سخن به میان آوریم تا شاید پاسخی باشد به اشخاصی که در جامعه از شهرت خاصی بر خوردار بوده اما چون از گذشته و اصالت خود آگاهی دقیقی ندارند در اجتماع امروز در میان جوسازی و تبلیغات منفی برخی در مورد قوم لر‌، ساکت مانده و یا اصالت خود را کتمان می‌کنند.
جای بسی تاسف است که ما در عصر انفجار اطلاعات، از پیشینه تاریخی و فرهنگی خود بی‌اطلاع بوده و همین موضوع سبب می‌شود تا در میان جامعه به جای تکیه بر افتخارات گذشته و پیشینه فرهنگی خود، اصالت و هویت خویش را فراموش و یا بدتر از آن کتمان نماییم. ازینرو با افتخار بیان میدارم من از تبار لرستانم اهل فرهنگ و تمدن، هنر و تفکر.
سرزمینم در ژرفای تاریخ نامی بس بلند و پرآوازه دارد با مردمانی که هرگز در مقابل زورگویان و گردنکشان تاریخ‌، سر تعظیم فرو نیاوردند و هماره تا ابد همچون کوه‌های سر به فلک کشیده‌اش، سربلند خواهند ماند.
ما نیز به عنوان وارثان و بازماندگان قوم سرافراز کاسی و فرزندان فریدون جهاندار که از هزاره‌های پیش از تاریخ تا کنون داعیه‌دار فرهنگ و تمدن و هنر هستیم، با عشق به سرزمین مادری‌مان "‌لرستان" و ریشه نژادی‌مان "لر‌" در راستای بالندگی و شکوه جاودانه این کهن سرزمین و فرهنگ و تمدن آن صادقانه بکوشیم.
مریم  ثنایی‌مقدم
کارشناس ارشد باستان‌شناسی / دورود
این مطلب آذر 93 در ضميمه روزنامه اطلاعات (ویژه شهرستان دورود) منتشر شده است
_____________________________________
منابع:
1-         مشیرالدوله پیرنیا. تاریخ ایران باستان.
2-         حمید ایزدپناه‌. لرستان در گذر زمان و تاریخ‌. انتشارات اساطیر
3-         رمان گیرشمن‌. ایران از آغاز تا اسلام‌. ترجمه دکتر معین
4-         دیاکنف‌. تاریخ ماد‌. ترجمه  کشاورز.
5-         ویلیام کالیکان‌. ماد‌ها و پارسی‌ها‌. ترجمه گودرز اسعد بختیار