مطلبي كه در پي ميآيد يك نوع درد دل با اهالي رسانه، مسوولان و مردم لرستان است؛ كساني كه شايستهي بهترينها هستند اما به دلايلي از دستيابي به آنها محروم ماندهاند.
شايد ذكر نكاتي چند كه در پي ميآيد، باعث شود كساني كه تا كنون نسبت به آنچه كه در زير ميآيد بياطلاع بودهاند، آستين همتي بالا بزنند و چارهاي بيانديشند تا چنانچه تعمدي در اين ناآگاهي در كار نباشد، آنها كه ميتوانند از همين فردا دست به كار شوند و اگر از موارد مطرح شده در اين مطلب مطلع هستند و اقدامي نميكنند، ديگر كاري از دست كسي بر نميآيد و بايد منتظر ماند تا روزي، كسي به جاي آنها منصوب شود كه قدر فرصتها و لحظات و ظرفيتها را ميداند و اينگونه ميشود همچون مرحوم عليمحمد ساكي - شهردار فقيد خرمآباد- نامي نيك تا ابدالدهر از خود در تاريخ خرمآباد و لرستان بر جاي ميگذارد و افراد خنثي نيز با گمنامي اين سراي فاني و موقت را ترك ميكنند و پي كار خويش ميروند.
بحث بر سر رسانههاي لرستان است و اين كه چه اندازه توان خدمت دارند و اين كه ما در لرستان تا چه حد از اين توان بهره ميبريم؟! آيا واقعاً اين همه نشريه و سايت به فراخور نوع مجوزي كه دريافت كردهاند، توانستهاند در حال روز لرستان و لرستاني اثرگذار باشند يا فقط به منافع خود انديشيدهاند و در راستاي اهداف خويش حركت كردهاند؟
مسوولان چطور؟ آيا توانستهاند زير پر و بال رسانهها را بگيرند تا از توان آنها براي توسعهي فرهنگي، اجتماعي، اقتصادي و زمينههاي ديگر براي اين استان محروم كاري كنند؟
يكي از همكاران رسانهاي نقل ميكرد سال گذشته راديو لرستان در برنامهي صبگاحي، اخباري از پايگاههاي خبري محلي نيز انتخاب و اعلام ميكرد، اما در پسرفتي نسبتاً هميشگي كه در برنامههاي صداوسيماي مركز لرستان ديده ميشود، امسال به جاي بوميگرايي، مليگرايي كردهاند و چند خبرگزاري كم بينندهي سراسري را جايگزين رسانههاي بومي استان نمودهاند!
جالبتر اين كه برخي اخبار اعلام شده از قول همين خبرگزاريها در راديو لرستان، اخبار يا مطالبي هستند كه روزهاي قبل در پايگاههاي خبري بومي لرستان منتشر شدهاند و مسوولان راديو، بدون توجه به اين موضوع يا شايد هم از روي عمد، به جاي كمك به ظرفيتهاي استاني، مرغ همسايه را غاز دانسته و منبع خبر را خبرگزاريهاي سراسري اعلام ميكنند و با نوعي ترس و واهمه نسبت به خبرگزاريهاي داراي مجوز استان رفتار مينمايد؛ به طوري كه برخي شنوندگان اين برنامهها نيز از اين قبيل اخبار تأخيري دسته دوم اعلام شده از راديو، خندهشان ميگيرد كه اينها چطور بعد چند روز، خبر جايي ديگر را به نقل از جاي ديگري اعلام ميكنند و تلاش بسياري دارند تا نامي از رسانههاي بومي استان در مقابل خبرگزاريهاي سراسري كه برخي يكدهم سايتهاي خبري استان نيز بيننده و مخاطب ندارند، برده نشود!
اين رفتار، سفارشي بودن انتخابها را براي مخاطبان تداعي ميكند و يا اين كه مثل هميشه دوريگزيني صداوسيماي مركز لرستان از خوديها و پايين كشيدن آنها در مقابل غيربوميها؛ كاري كه در ساخت برنامههاي تلويزيوني اين شبكه نيز به خوبي ميتوان نمود آن را دريافت، مي رساند.
با وجود گذشت حدود 13 سال از اين راهاندازي اين شبكه، به جز يكي دو برنامهي مرتبط با تاريخ لرستان ساختهي سيد محمد سيفزاده كه مردم اين خطه بسيار به آنها علاقهمند بودند، مسوولان صداوسيماي مركز لرستان همواره از ساخت برنامههاي تاريخي طفره رفته و با برنامههاي طنز به قول خودشان فاخر و به قول مردم اكثراً بينمك، سعي در منحرف كردن افكار عمومي از سمت و سوي توجه به سنتها و تاريخ لرستان به سمت و سوي ديگر مينمايند. به همين دليل است كه امروزه هر كس يك گوشي هوشمند ميخرد، از جمع تماشاچيان شبكه افلاك خارج ميشود و مخاطبان اين شبكه تقريباً به قشر محروم جامعه محدود شدهاند، چرا كه تنها رسانهي در دسترس آنها تلويزيون و شبكهي افلاك است؛ چون نه ماهواره دارند، نه كامپيوتر و اينترنت، نه گوشي هوشمند و نه نشرياتي كه بتوانند در اوقات فراغت، به جاي تماشاي برنامههاي غيرمرتبط با تاريخ و فرهنگ لرستان، وقت خود را با آنها صرف كنند.
بگذريم، در تيتر مطلب به عدم استفاده از ظرفيت پايگاههاي خبري لرستان اشاره كرديم و قصد داريم در اين زمينه نيز مطالبي بنويسيم تا آنها كه بايد بخوانند، مطلب را مطالعه نموده و آنها هم كه بايد بدانند، كاري انجام دهند، البته اگر كنندهي كار باشند!
از نيمه دوم سال 1391 كار اعطاي مجوز پايگاههاي خبري در كشور، آغاز شد و پايگاه خبري يافته، به عنوان سومين پايگاه خبري داراي مجوز كشور (كه اينك شمار آنها به بيش از 400 پايگاه رسيده) از هيأت نظارت بر مطبوعات كشور مجوز نشر گرفت.
ظرف 2 سال و چند ماهي كه آغاز به كار اين سايت خبري تحليلي ميگذرد، اگر چه جاي خود را بين مخاطبان هماستاني در جاي جاي كشور و حتي جهان به باز كرده و امروزه پربينندهترين سايت خبري استان لرستان شده است، اما در مقابله با مشكلات، آن طور كه مد نظر گردانندگان آن بوده، هنوز پيشرفتي نداشته است. اما چرا؟!
اجازه دهيد به برخي از مزيتهاي پايگاههاي خبري نسبت به سرپرستي خبرگزاريهاي سراسري در استانها بپردازيم:
1- انتشار مطالب ارسالي مردم و نقشآفريني مستقيم آنها در عرصه رسانه با منتشر كردن مقالات و نوشتههاي عموم مردم (امتيازي كه خبرگزاريها از آن بيبهره هستند)
2- خروج از محدوديت مسوولگرايي در اخبار خبرگزاريها: در شرايطي كه خبرگزاريها اكثراً به انتشار اخبار ادارات و مديران مبادرت ميورزند، پايگاههاي خبري، با تحت پوشش بردن بسياري از رويدادهاي اجتماعي كه مردم عادي نيز در آنها نقش دارند، به نوعي تعادل را بين مسوولان و مردم در اخبار برقرار ميكنند و از پرداختن صرف يا عمده به اخبار ادارات و مديران پرهيز مينمايند؛ به همين دليل مردم، بيشتر به سمت آنها تگرايش پيدا ميكنند. (اخباري كه به زعم سموولان خبرگزاريها ارزش خبري ندارند، اما مردم به اين قبيل اخبار و اطلاعات علاقه دارند)
3- امتياز استفاده از اظهار نظر توسط مردم در بخش نظرات سايتها و پايگاههاي خبري: با توجه به اين كه مدير مسوول خبرگزاريهاي سراسري در پايتخت حضور داشته و قادر نيست تمامي نظرات ارسالي از استانهاي مختلف را رصد كند و در صورت لزوم به آنها پاسخ دهد، همچنين به دليل محدوديتهاي خاص خبرگزاريها از انتشار اكثر نظرات ممانعت به عمل ميآيد، اما بخش نظرات پايگاههاي خبري، محلي براي بيان نقطهنظرات مردم است كه مسوولان استان نيز گاه آنها را مطالعه كرده و مشكلات مردم را حل ميكنند. همچنين چون مدير مسوول پايگاههاي خبري در داخل استان حضور دارند، دستشان براي انتشار نظرات نسبت به خبرگزاريهاي سراسري بازتر است. (البته نظراتي كه در چارچوب قانون نوشته شوند)
لذا پايگاههاي خبري ظرفيتي مطلوب و مهم در عرصهي اطلاعرساني براي لرستان به شمار ميروند كه در صورت توجه بيشتر، ميتوان در آينده شاهد بود حرف اول را در عرصهي رسانههاي استان بزنند، زيرا محدوديتهاي خبرگزاريها و صدا و سيما را در رعايت تعيين خطوط كاري كلي توسط مديران بالادستي نداشته و همچنين از لحاظ سرعت و ظرفيت انتشار اخبار و مطالب نيز از نشريات بسيار جلوتر هستند.
بايد به اين نكته توجه داشت كه دادن مجوز پايگاههاي خبري به افراد واجد شرايط در استانها جهت فراهم كردن رقابت بين بخش خصوصي و دولتي در عرصهي خبر و اطلاعرساني است. هر چند كادر خبرگزاريها معمولاً از امتياز اعطاي حقوق ماهانه، دفتر رايگان (با حمايت خبرگزاري مركزي)، تلفن رايگان (يا پرداخت هزينه توسط مسوولان خبرگزاري مركزي)، خودرو جهت نيروها براي حضور در نقاطي كه براي تهيه خبر لازم است آنجا اعزام شوند، دوربينهاي عكاسي پيشرفته وگرانقيمت و ... بهره ميبرند، اما پايگاههاي خبري، خصوصي بوده و تمامي اين هزينهها از جمله خريد دامنه و هاست و نيز طراحي وبسايت ، هزينه اياب و ذهاب جهت كسب خبر و ... بر عهدهي صاحب امتياز و مدير مسوول و حتي خبرنگاران آنهاست، لذا عدم حمايت از سوي نهادها و شركتها، امكان رشد و توسعه كارشان را فراهم نميكند.
متأسفانه مسوولان فرهنگ و ارشاد اسلامي لرستان نيز از ظرفيت بالاي پايگاههاي خبري غافل هستند و هنوز نتوانستهاند بستري براي استفاده از اين رسانهها فراهم آورند. با وجود مراجعه و تماس مكرر مديران چند پايگاه خبري استان به مديران و كاركنان اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي جهت لزوم حل مشكلات سريع اين قشر، هنوز مسوولان اين نهاد يك جلسه نيز در اين خصوص برگزار نكردهاند.
با رويهي كنوني، بعيد است مسوولان فرهنگ و ارشاد اسلامي كه حتي قادر نيستند جلسهاي براي حل مشكلات پايگاههاي نوپاي خبري استان برگزار كنند، در صورت برگزاري جلسه نيز توانايي حل بخشي از مشكلات آنها را داشته باشند، لذا پايگاههاي خبري لرستان همچنان با سردرگمي و با حداقل توان مشغول برآوردن خواستههاتي مخاطبان و مردم هستند با اين اميد كه روزي مسوولاني پيدا شوند كه به جايگاه واقعي آنها پي برده و اقدامي جهت تسهيل رقابت در عرصهي اطلاعرساني در لرستان فراهم آورند.
بايد منتظر ماند و ديد بالاخره چه كسي به اين حوزه ورود پيدا ميكند و به مشكلات مردميترين رسانههاي استان رسيدگي خواهد كرد.
دیدگاهها