روزی حکیم انوری (‌از شاعران و دانشمندان ایرانی در دوران سلجوقیان) از بازار بلخ می‌گذشت. جمعیتی را دید. پیش رفت و سری در میان اندر احوالات هوای ابری برخی از نشریات لرستان/ سرقت ادبي در روز روشن!کرد.
مردی دید که ایستاده و قصاید انوری را به نام خود می‌خواند و مردم او را تحسین می‌کنند!
انوری پیش رفت و گفت: ای مرد! این اشعار کیست که می‌خوانی؟ 
مرد گفت: اشعار انوری.
گفت: تو انوری را می‌شناسی؟
مرد پاسخ داد: چه می‌گویی؟ انوری منم!
انوری بخندید و گفت: شعر‌دزد شنیده بودم، اما شاعر‌دزد ندیده بودم!
این حکایت که در کتب تاریخی ما نقل شده است، تشابه زیادی با اوضاع این روزهای برخی از نشریات استان دارد که شماري نيازمند حاضر در اين رسانه‌ها، در روز روشن مطالب و اخبار تولیدی دیگران را بدون ذکر منبع و نام نویسنده، به نام خود منتشر مي‌كنند!
ولی تفاوتی عمده‌ای که میان دزد اشعار انوری و نشریاتی که از مطالب دیگران سوء استفاده می‌کنند در این است که دزد اشعار انوری این شهامت را داشت كه اقرار كند این اشعار  متعلق به "انوری‌" است و  باعث نشد نام شاعر در اذهان عمومی گم شود، در حالی که این روزها متأسفانه شاهد استفاده از اخبار و مطالبی در نشریات لرستان هستیم که نام نویسنده واقعی آن درج نمی‌شود و اسم شخصی به عنوان خالق اثر چاپ می‌شود که تنها هنر و زحمتش، "کپی" مطلب و نگاشتن اسم خود به جای نگارنده اصلي بوده است.
نویسنده‌ای که با صرف وقت و با مطالعه و تحلیل، دست به خلق اثری می‌زند باید در حالی شاهد درج مطلبش در نشریات باشد که از نام خودش اثری نیست!
این رفتار برخی از رسانه‌ها بر خلاف فلسفه‌ي وجودی و رسالت خطیری است که در جهت اصلاح معضلات اجتماعی بر عهده دارند. این نشریات به سرقت‌هاي ادبي دست می‌زنند و بدون توجه به حقوق پدیدآورنده و عدم درج نام نويسنده يا منبع، آن را مصادره می‌کنند و با اين كار، نويسندگان و روزنامه‌نگاران توانمند را بزرگ‌ترین قربانیان عدم رعایت حقوق پدید آورنده مي‌نمايند.
پنجم خرداد‌ماه 1394 مطلبی با عنوان «گزارش یک جشن/ خودمختاری شرکت کنندگان، شیرینی جشن روز گلونی را تلخ کرد» به قلم دوست گرامي آقای "اسفند کرم‌الهی" از اهل قلم لرستان در "پایگاه خبری تحليلي یافته" درج شد که در زمره‌ی پر‌بیننده‌ترین مطالب سایت هم قرار گرفت. نویسنده در این گزارش جامع، برگزاری جشن مذکور را از زوایای مختلف مورد تحلیل قرار داده بود، اما در کمال تعجب نشريه "ن ... د" یکی از نشریات محلی استان، بعد از چند روز از انتشار این مطلب تحلیلی، آن را با همان تیتر و بدون اشاره به منبع و حتی نام نويسنده(اسفند كرم‌الهي) با ذکر نام نویسنده‌ای جدید به چاپ رسانيد!
اگر چه بعضاً شاهد درج اخبار و گزارشات تولیدی و یا استفاده از مطالب سایر رسانه‌ها بدون اشاره به منبع و نام نویسنده در نشريات لرستان بوده‌ و هستیم؛ ولی این بار شاهد جعل نام نویسنده‌ی یک گزارش پربازدید تحلیلی، آن هم از پربیننده‌ترين سايت خبري لرستان بودیم که بدين سبب، شهامت و اعتماد به نفس سارق محترم در نوع خود، بسيار جالب توجه است! البته شايد اين فرد و امثال وي به خوبي در يافته‌اند در اين بي‌نظمي حاكم بر مطبوعات، كسي نيست كه با تخلفات متعدد برخي رسانه‌هاي لرستان برخورد نمايد، ديگر چه رسد به دنبال كردن تخلف يك سارق ادبي!
جالب‌تر این که، کاملاً مشخص بود دست‌اندرکاران این نشریه حتی مطلب را به طور کامل هم نخوانده‌اند چرا که در متن منتشر شده، بخش مهم و نتیجه‌گیری آن به طور کامل حذف شده است! (احتمالاً به دليل اين كه فضاي چاپ براي انتشار آگهي نداشته‌اند، بقيه مطلب را حذف كرده‌اند)
شايد نگاشتن نام شخصی دیگري به جای نام خالق اثر، این نکته را به ذهن متبادر می‎‌کند که ممکن است هدف از این کار، شرکت در جشنواره‌های مختلف مطبوعاتی و یا پربار شدن رزومه روزنامه‌نگاری و کسب شهرت باشد که البته این ره نیز به ترکستان مي‌رود و به فرمایش شیخ اجل "سعدی":
 «نابرده رنج گنج میسر نمی‌شود                                مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد»
یکی از دلایل نوشتن مقالات، انتقاد و ارائه راه‌کارهایی است که از سوی صاحب‌نظران عنوان می‌شود. چه خوشایند می‌شد به جای استفاده‌ي بخشی از گزارش تحلیلی ديگران و مصادره‌ي آن به نام خود، مطلب فوق مورد نقد و بررسی سارق(ببخشيد نويسنده) تازه‌كار قرار می‌گرفت، چرا که استفاده از مطالب دیگران، آن هم بدون اجازه و مصادره‌ي آن به نام و به کام خود، قطعاً نمی‌تواند برای اهالی رسانه خوشایند باشد!
حال فقط كافي است در اين بلبشوي مطبوعاتي لرستان، چند نفر پيدا شوند كه سفت و سخت پي‌گير شكايت از اين قبيل سارقان ادبي گردند و آن‌ها را به دادگاه بكشانند؛ آن‌گاه سارقان بي‌چشم و رو به خوبي خواهند فهميد «يك من ماست، چقدر كره دارد» و به ازاي يك صفحه سرقت، چه اندازه خسارت بايد پرداخت كنند و چه مجازاتي در انتظار آن‌هاست. آن موقع است كه ديگر اجازه‌ي چنين سرقت‌هاي زشتي را به خود نمي‌دهند،اما افسوس كه چنين همتي در اكثر اهالي رسانه لرستان وجود ندارد ...
شوربختانه در کشور، موسساتی هستند که برای رسیدن به منافع و مطامع مادی خود، اقدام به انواع سرقت ادبی و دزدی محتوا و حتی خرید و فروش پایان‌نامه علمی می‌کنند که شایسته است، رسانه‌ها و مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسی و نهادهای نظارتی که به عنوان پرچم‌دار مبارزه با این معضلات اجتماعی فعالیت می‌کنند، شرایط را به گونه‌ای فراهم آورند تا در این زمینه فرهنگ‌سازی بیش‌تری امين جعفريصورت پذیرد، نه اين كه برخي اهالي رسانه نيز، خود پرچم‌دار سرقت و بي‌اخلاقي در جامعه شوند!
در خاتمه باید گفت در استانی که تعداد زیادی نشریه محلی و پایگاه خبری فعال دارد، جذب مخاطب و اثر‌بخشی مطالب ارائه شده در راستای توسعه استان، مستلزم رقابتی سالم، همراه با رعایت موازین قانونی و حرفه‌ای است که اهالی مطبوعات و رسانه می‌بایست بیش از هر زمانی به آن توجه داشته باشند.
 
امین  جعفری / خرم‌آباد