26 اردیبهشتماه امسال دومین جشن روز "گلونی" در خرمآباد برگزار شد، جشنی که به گفتهي برگزار کنندگان، قرار است برای اعتلای فرهنگ لرستان و ماندگار شدن عناصر این فرهنگ و معرفی آن به ایران و جهان، همهساله و در این روز در خرمآباد و شاید چند شهر دیگر برگزار شود.
اما باز هم داستان علاقهي سیریناپذیر برخي از ما به حاشیه و ترجیح دادن آن بر متن، باعث شد فلسفهي وجودی و میزان موفقیت این برنامه در رسیدن به اهداف، به بوتهي فراموشی سپرده شده و تنها واکنشهایی در مورد ظاهر و نحوهي برگزاری مراسم، در بین مردم و مسوولین نشان داده شود.
واکنشهایی متناقض و در عین حال بسیار متنوع که هر کدام از منظر و دیدگاه خود به آن پرداخته و هیچ کدام سعی در دستیابی به دیدگاهی کلی و جامع در خصوص موضوع برای شناسایی و معرفی همه ابعاد این برنامه فرهنگی نداشتند.
اگرچه وجود نظرات و دیدگاههای مختلف و متعدد در خصوص موضوعات اجتماعی امری بدیهی و عادی است، اما اختلاف عمیق و کاملاً متناقض بین دو دیدگاه کلی در مورد این مراسم که یکی آن را یک افتخار تاریخی و نقطه عطف در برنامههای فرهنگی استان و دیگری آن را ننگی غیر قابل بخشایش و توهینی به زنان لر میداند، در نوع خود جالب به نظر میرسد.
از دیدگاه جامعه شناختی نیز این شکاف عمیق نشاندهندهي عمق اختلاف نظر دو جبهه فکری حاکم بر کشور در خصوص مسائل فرهنگی و شیوه پرداختن به آن است، که در جای خود میتواند مورد بررسی و کنکاش قرار گیرد. اما گذشته از موضعگیریها و نظرات مختلف، جشن گلونی را میتوان از دو منظر تحلیل کرد:
1. شکل و ظاهر مراسم:
یکی از نقاط ضعف برنامههای فرهنگی کشور را به جرأت میتوان ضعف در شکل و قالب اجرای این برنامهها دانست که متاسفانه در مواردی همین ضعف موجب عقیم ماندن بسیاری از محتواهای عالی و تأثیرگذار فرهنگی شده است. جشن گلونی نیز علیرغم داشتن اهداف فرهنگی متعالی و تلاش بیدریغ برگزار کنندگان برای تأثیرگذاری و همچنین موفقیت در جذب مخاطب و تأثیر بر افکار عمومی، در ساختار ظاهری نتوانست آنگونه که باید، انتظارات همه اقشار و تفکرهای رایج در استان را برآورده نماید.
متأسفانه چربش عناصر فرهنگ غیربومی بر مولفههای فرهنگ بومی حتی در جشن گلونی هم خودنمایی کرده و استفاده همزمان از روسری سنتی لری با شلوارهای جین و مانتوهای کوتاه و عدم توجه به جنبههای زیبایی شناختی لباس لری، ترکیب ناهمگون و نازیبایی میسازد که باعث میشود حتی به این عنصر فرهنگی صدمههایی نیز وارد شود.
این در حالی است که برگزار کنندگان میتوانستند با دقت در نحوه اجرا و پیش بینی تمهیداتی از جمله جانمایی افرادی با لباس کامل لری، ضمن تجلیل از بانوانی که هنوز از این لباس استفاده میکنند، زیباییهای گلونی و سایر اجزاء این لباس را به عنوان یک بسته کامل پوششی، بازتاب دهند.
نکته دیگر رعایت نشدن برخی معیارها و ارزشهای اسلامی در نحوه پوشش شرکت کنندگان در این جشن است، که اکثر انتقادات مطرح شده در چند روز اخیر مخصوصاً از سوی نهادهای رسمی و دولتی و برخی اقشار مذهبی متوجه این موضوع بوده است و اجرای برنامههایی نظیر تواشیح به دلیل عدم همخوانی با محتوا و چسبانده شدن آن به مراسم نتوانست در این جهت کمکی به برگزار کنندگان نماید.
هر چند این نقیصه را نمیتوان مختص این مراسم دانست و همه ما بارها شاهد حضور افرادی با اهداف و پوششهای خاص در سایر عرصههای اجتماعی و حتی مناسک مذهبی بودهایم، اما مسوولین مراسم میتوانستند با کنترل و دقت بیشتر و با اقداماتی همچون تفکیک میهمانان رسمی با پوشش اصیل لری از تماشاچیان صرف، تا حدودی این نقیصه را نیز برطرف کنند.
اگر چه جشن روسری لری(گلونی) را تا حدود زیادی میتوان جشنی مردمی دانست که نهادهای دولتی از جمله سازمان میراث فرهنگی دخالتهای کمی در آن داشتهاند اما عدم کنترل برگزار کنندگان بر روند اجرا و رویدادهای داخلی مراسم و خودمختاری شرکت کنندگان و دخالت آنها در نحوهي برگزاری، به نوعی جشن را به مراسمی افسار گسیخته بدل میکند که این امر ضمن این که میتواند موجب افزایش مشارکت مردمی در اجرای آن شود، در برخی لحظات باعث بروز مشکلاتی نیز میگردد که این مسأله میتوانست با تدارک تیم اجرایی قوی و پر تعداد به راحتی مرتفع گردد.
فقر برنامههای روی سن متناسب با موضوع را نیز میتوان یکی از نقاط ضعف این همایش فرهنگی دانست، به طوری که اگر برنامه اجرای موسیقی لری از برنامه حذف میشد تقریباً برنامه دیگری برای شناساندن ابعاد و اهداف همایش وجود نداشت.
دکورسازی یا به بهتر بگوییم بنر پسزمینه هم از نظر رنگ و تناسب با موضوع همایش و بهرهگیری از نمادهای بومی در سطحی بسیار پایین قرار داشته و در القای فضای سنتی و بومی موفق عمل نمیکند.
در مقابل، استفاده از موسیقی لری و اجرای زیبای گروه استاد فرج علیپور یکی از نقاط قوت برنامه است که در کنار صحنه زیبای قلعه فلکالافلاک موجب ایجاد شور و نشاط فراوان و خلق خاطرهای زیبا در اذهان میشود.
2. اهداف جشن گلونی:
جشن گلونی را میتوان ایدهای فیالبداهه و نشأت گرفته از قریحهي میهنپرستانه جمعی از علاقهمندان به فرهنگ اصیل لری دانست که متاسفانه باید گفت تا قبل از آن مورد بیمهریهای فراوان قرار گرفته بود و از این نظر تلاش و کوشش دستاندرکاران این مراسم قابل تقدیر و تحسین است. لیکن باید گفت صرف برگزاری چنین مراسمی بدون داشتن اهداف و چشماندازهای بلند، کوتاه و میانمدت نمیتواند مؤثر بوده و به نتیجهای مطلوب ختم شود.
در مجموع میتوان دو نوع هدف عمده را برای برگزاری اینگونه برنامههای فرهنگی متصور شد. اول تقویت فرهنگ بومی و ترغیب عموم به استفاده از عناصر این فرهنگ و دوم شناساندن المانهای فرهنگی به سایر نقاط کشور و جهان و ثبت آن در مبادی و سازمانهای ثبت آثار و میراث فرهنگی.
در خصوص هدف اول باید گفت: متأسفانه میزان گرایش جامعه لرستان به سبک زندگی حوزه مرکزی ایران و به اصطلاح "تهرانی" در سایهي بیتوجهی نهادهای فرهنگی استان، به حدی است که بعید به نظر میرسد برگزاری چنین همایشهایی آن هم یک روز در سال بتواند تأثیری بر این روند داشته باشد و دیر یا زود شاهد از بین رفتن بسیاری مولفههای فرهنگ بومی در مواجهه با سبک زندگی جدید و شبه مدرن خواهیم بود و برگزاری جشن گلونی تنها میتواند جرقهای باشد برای یادآوری این موضوع که عناصر فرهنگی ما در حال اضمحلال و جایگزینی با فرهنگ دیگر نقاط کشور و یا حتی جهان هستند.
اما در مورد هدف دوم باید گفت جشن گلونی با وجود نوپا بودن، توانسته است در این جهت به موفقیتها و پیشرفتهای قابل ملاحظهای دست یابد و بازتاب برگزاری آن با توجه به هزینههای پایین صرف شده، در برخی نقاط کشور بسیار خوب بوده است.
نکتهای که نباید از آن غافل شد نقش رسانههای رسمی مانند صدا وسیما در بازتاب این مراسم و اهمیت آن در شناخته شدن این جشن به عنوان رویدادی رسمی و ثبت شده است و نه یک گردهمایی مردمی که تنها از طریق شبکههای غیر رسمی مانند گروههای اجتماعی منتشر میشود.
به نظر می رسد برای انعکاس هر چه بهتر این مراسم میبایست شرایطی فراهم گردد تا ضمن مردمی و خودجوش ماندن آن، از همه ظرفیتهای رسانهای و مزایای انواع وسایل ارتباط جمعی برای اطلاعرسانی و تبلیغ آن بهره جست.
اگر چه شاید تأکید عوامل اجرایی این برنامه بر مردمی بودن، به دلیل رهایی از الزامات و چارچوبهای محدودکنندهي دارات و نهادهای رسمی و دولتی تا حدودی منطقی به نظر برسد، اما نمیتوان از ظرفیتهای موجود این بخش و همچنین لزوم جلب توجه آنان برای استمرار روند برگزاری آن چشمپوشی کرد.
در مجموع میتوان گفت "جشن گلونی" اگر چه با کاستیهایی همراه بود که شاید بتوان تا حدودی آن را به نوپا بودن و این که جامعه لرستان تا پیش از این تجربهای اینچنینی نداشته است ربط داد، اما تلنگری بود برای مسوولین فرهنگی استان تا با تحلیل بهتر جامعه و علایق آن، نسبت به برنامهریزی بومی در جهت تقویت بنیانهای سبک زندگی محلی در این خطه همت بگمارند.
بیشک آسیبشناسی جامعهشناسانه در حوزهي فولکلور و شناخت چالشها و فرصتهای پیش روی فرهنگ ایرانی- اسلامی وظیفهای همگانی است که تنها با عزم عمومی و رویکردی علمی قابل دسترسی است و پرداختن به مقوله فرهنگ از منظر سیاسی و جناحی با اغراض و سوگیریهای شخصی سرانجامی جز بیراهه و هدر رفت منابع مالی و انسانی نخواهد داشت.
امید که دستاندرکاران فرهنگی استان و کارشناسان این حوزه بتوانند با برطرف نمودن ضعفها و افزودن به نقاط قوت اینگونه برنامهها و تکرار آن در سالهای آینده، الگویی مناسب برای تقویت بنیانهای اعتقادی ملی و محلی در مقابل هجوم فرهنگی بیگانه خلق نمایند.
اسفند کرمالهی / کارشناس ارشد مدیریت رسانه
دیدگاهها
______________________________
يافته: سلام. قبلا نيز در اين زمينه توضيحاتي توسط برخي روحانيون در بخش نظرات داده شد. در زمان قاجار و قبل از آن، خبري از ماهواره و ساپورت و ... نبوده است. لذا بايد بر اساس عصر حاضر موضوع حجاب را در نظر گرفت تا جامعه دچار تهديد نشود.
ولی ما باید هوش و حواسمونو کامل جمع کنیم بهانه دست این عده ندهیم
دوست عزیز سردبیر محترم سایت
سایت خوبی از نظر محتوای خبری دارید. منتها به نظر می رسد در ویرایش متن بسیار ضعیف عمل می کنید. در همین متنی که در بالا آورده اید لطفا توجه بفرمایید که چقدر مطلب دشوار به نگارش درآمده؟
مثلا: دیدگاههای متنوع و متناقض
یا مثلا: از منظر و دیدگاه
یا: دیدگاهی کلی و جامع
یا: شکل و قالب
یا: فقر برنامههای روی سن متناسب با موضوع را ......؟
من این گزارش را بسیار بد می دانم که حیفم آمد به شما یادآوری نکنم.
www.salamatnews.blogsky.com
رعایت موازین اسلام هرگز نباید نادیده گرفته شود و گرنه این جشن پایدار نخواهد ماند
.
برای من اول فرهنگ لری و ایرانیم مهمه و بعدش هم سلامتی ایرانیهای اصیل و خیلی خوشحال میشم اگر لباسهای عربی از فرهنگ ایرانی حذف بشن