رسمها و آئينهاى نوروزى از روزگاران كهن برجاى مانده و از نسلى به نسل بعد به ارث رسيده است و با دگرگونى شيوههاى زندگى، تكنولوژى بدون آن كه هويت خود را از دست دهد تحول يافته است. از آداب و رسوم كهن پيش از نوروز بايستى از پنجه، چهارشنبه سورى و خانه تكانى ياد كرد كه در واقع پيش درآمد آماده سازى فضاى جشنهاى نوروزى است.
به گزارش یافته به نقل از سمتا، يك هفته قبل از نوروز مردم خود را براى عيد آماده مىنمايند و به قول خودشان «كاردُرِسى» مىكنند. در طول اين هفته به خانه تكانى مشغول مىشوند و در و پنجره و ديوارهاى خانه را گردگيرى و تميز مينمايند. البته اين كار بيشتر به وسيله زنها و دختران انجام مىشود.
يكى ديگر از آئينهاى قبل از نوروز، آئين چهارشنبه سورى است. در لرستان دو آيين چهارشنبه سورى برگزار مىشده است. يكى چهارشنبه آخر ماه صفر كه از اول شب چهارشنبه نوجوانان هر خانه كوزه مىشكستند و بر پارهاى از شكسته آن مقدارى اسپند و چند سكه به عنوان دفع شر و بلا و مرض در كوچهاى رو به قبله و در تاريكى آن را پرتاب مىكردند و بدون آن كه پشتسر را نگاه كنند از آن محل دور مىشدند.
در برخى از خانهها هم فال كوزه انجام مىشد. به اين صورت كه شب چهارشنبه هر كسى به نيتى مهره يا دكمه فلزى در كوزه مىانداخت و كوزه را شب زير يك ناودان رو به قبله مىگذاردند و فرداى آن شب همه مرادمندان جمع شده و كوزه را دخترى در دامن پنهان مىكرد و دانه دانه مهرهها را از كوزه بيرون آورده در دست مىگيرد كه كسى نبيند و يك نفر براى آن صاحب مهره يك فرد شعر از اشعار محلى مىخواند و صاحب مهره بايستى قصد و منظور خود را خوب يا بد از آن بيت شعر درك كند. فال گوش ايستادن هم يكى از كارهاى اين شب بوده است. روز چهارشنبه پيش از برآمدن آفتاب، زنان با چادر و روى پوشيده به دباغخانه مىرفتند و اعمالى انجام مىدادند به نيت كسب محبت شوهر و يا شوهر دادن دختران (بختگشايى).
يك چهارشنبه سورى ديگرى نيز در اين استان انجام مىگيرد كه اين آيين با آئينى كه تقريبا در تمام ايران انجام مىشود يكسان است. همچون ديگر نقاط ايران، اين جشن در لرستان در روز چهارشنبه آخر سال برگزار مىگردد.
شكوه برگزارى اين شب رنگ و حال ديگرى داشته و دارد. زيرا همگان در آن شركت دارند حتى در روستاها. در اين شب فضا پر از صداى ترقه مىشود و آتشافروزى در همه كوچهها و خانهها انجام مىشود. از روى شعله پريدن و گاهى رقص و پايكوبى در كنار شعلهها مرسوم است.
در مراسم آتش بازى كه بيشتر، بچهها و جوانان در آن شركت مىكنند، حلقههاى آتشى درست كرده و از سر آن مىپرند و از آتش سرخى آن را طلب مىكنند و زردى و ضعف را نثار آن مىكنند.
در چهارشنبه سورى حاجىفيروز پيام آور نوروز و بهار، نشاط و سرورى به جشن مىدهد. نواختن سرنا و دهل در روستاها و هم در شهرها در اين روز معمول بوده است. قاشقزنى يكى از مراسم اين شب بود.
كاشتن سبزه نوروزى از ديگر آيين قبل از نوروز است. از نيمه اول اسفند دانههاى گندم، عدس، باقلا، تخمه سفيد و كنجد را براى سبزه عيد خيس مىكنند و يك هفته بعد آنها را در ظرفهاى چينى يا مسى با سليقه و گاهى هم به اشكال هندسى مثلاً چهارترك يا شش ترك در اطراف و دايره (باقلا) در وسط، مىكارند و هر يك از تركهاى آن نيز گندم يا عدس مىباشد.
كوزه سبزى هم معمول است. به اين صورت كه كوزه را با پارچهاى پنبهاى مىپوشانند، سپس تخمه سفيد يا كنجد را در آب خيس كرده و بر روى كوزه به طور يكنواخت مىكشند و يك روز آن را مىگذارند تا بچسبد، پس از آن كوزه را پر آب مىكنند به طورى كه آب موجب ريختن دانهها نشود. از نفوذ آب از ديواره كوزه و به تدريج دانهها سبز مىشوند.
گاهى بر گرههاى چرخى چوب قليان نيز گندم مىكارند. مادر بزرگهاى خانواده نيز به تعداد و به نام كودكان خانواده و براى نوادگان گندم خيس شده را در پوسته تخم مرغ مىريزند و سبز مىشوند و پيش از تحويل سال آنها را به كودكان مىدهند كه بر سفره هفتسين خودشان بگذارند.
از جمله كارهاى پيش از آيين نوروزى، دو شب ويژه مردگان است كه هر خانوادهاى در اين شبها براى شادى و آمرزش مردگان خود آيينى برگزار مىنمايد. كه اين شبها بدين قرارند:
1. شب جمعه آخرسال يا آخرين پنجشنبه شب سال، كه مردم بعد از ظهر روز پنجشنبه به گورستان رفته و بر مزار مردگان خود دعا مىكنند و خرما و حلوا پخش نموده و يا بر آنها شمع مىافروزند.
2. يك شب قبل از شب عيد كه آن را الفه [عَرَفه] مىنامند، نيز همگان به گورستان مىروند و براى گذشتگان خود طلب آمرزش مىكنند و خيرات مىكنند. اگر دو شب جمعه آخر سال و الفه پى در پى هم باشد هر دو شب برگزار مىشود.
در شب الفه يا يك شب پيش از شب عيد، در هر خانواده پس از بازگشت از گورستان، به ياد مردگان حلوا مىپزند و نكته جالب آن است كه به هنگام پختن حلوا وقتى روغن كاملاً داغ شد، به نام هر يك از مردگان يك مشت آرد در روغن مىريزند و نام آن مرده را هم بيان مىكنند.
پس از آماده شدن حلوا آن را بين همسايگان پخش مىكنند و اعتقاد دارند كه در آستانه سال نو ارواح مردگان به خانهها مىآيند تا بدانند آيا به ياد آنها هستند يا نه؟ گاهى هم به نام و تعداد آنها در سقاخانه و اماكن مقدس شمع روشن مىكردند.
تهيه شيرينى نوروزى نيز يكى از مراسم جشن عيد نوروز است. خانوادهها در گذشته اقدام به تهيه چند نوع نان شيرينى مىكردند كه هنوز هم اين روش و سنت برجاست.
از آن جمله نوعى نام شيرينى به نام «كاك» است كه خمير آن از آرد گندم است با آب شكر يا قند، كه اين خمير با روغن گرم شده مالش (يا ورز) داده مىشود تا روغن كاملاً جذب خمير شود. پس يك ساعت يك بانو كه در پختن كاك مهارت دارد و اصولاً به كاك پز هم مشهور است و يك نفر از اهل آن خانه در كنار آتش و ساج نان پزى به پختن و تا كردن كاك مشغول مىشوند.
كاك پز «چونه» را بر پشت مجمعه مىگذارد و با چوب مخصوص (لله) آن را نازك مىكند و آن را بر ساج يا «تابه» داغ مىاندازد. زن ديگرى نيز پس از پختن آن را بر روى ساج، چهارگوش جمع مىكند و يا آن را به شكل لوزى مىبرد و بر روى آنها با آب زعفران كلمه «مرگ من نشكن» همچنين كلوچههاى مختلفى از جمله خرمايى، آردى و برنجى نيز مىپختند. امروزه بسيارى از خانوادهها هنوز هم كاك عيد را ميپزند و پختن آن را به عنوان بخشى از جشن نوروزى خود مىدانند.
همان طورى كه در همه جاى ايران معمول است، در لرستان نيز چيدن سفره هفتسين از مهمترين آيينهاى نوروزى است. حالا چه بر طاقچه و چه بر كف اطاق، به شكلى مفصل يا ساده چيده شود.
در شهر از قديم سمنو، سپند، سير، سبزه، سكه، سماق و سرمه بر سفره مىنهادند ولى امروزه با امكان دستيابى به سنبل و سيب و ساير سينها تغييراتى داده شده است. سفره را رو به افتوزنو يا آفتاب زنان يا مشرق و يا رو به جنوب پهن كرده و بر بالاى آن آيينه، در وسط يك كاسه چينى آب در ميان بشقاب كه يك يا دو ماهى كوچك در آن انداخته شده مىگذارند و بعد اطراف آن ظرفهاى محتوى (سين) به تعداد افراد خانواده شمع، كتاب آسمانى، گلاب پاش و ديوان حافظ گذاشته شده و ظرف سبزى و يك بشقاب تخممرغ پخته رنگآميزى شده و چند شاخه شكوفه يا بيدمشك، يك بشقاب نان شيرينى و كوزههاى سبزى آرايش شده و نارنج نيز از جمله چيزهايى است كه بر سفره مىگذارند.
در كنار سفره در قديم كه برق نبود، يك لاله يا يك لامپا از چند ساعت قبل از تحويل سال يا سه روز يا بيشتر بايستى روشن باشد. امروزه از برق استفاده مىشود. از دقايقى پيش از تحويل سال و در هر ساعت از شبانهروز اعضاى خانواده با لباس نو در كنار سفره هفتسين مىنشينند، و در گذشته بزرگ خانواده دعاى تحويل سال را مىخواند، و به انتظار مىنشستند تا توپ تحويل شليك گردد. سپس كوچكترها دست بزرگتران را در همان كنار سفره مىبوسند و به عنوان دشت نخستين سكه يا پول كه قبلاً لاى قرآن گذاشته شده بر مىدارد.
اين نكته قابل ذكر است كه اگر خانوادهاى عزادار باشد سبزه مىكارند اما هفتسين را براى سال اول نمىچينند و ديد و بازديد نمىروند. ولى اگر يك نفر از خانواده در سوگ خويشاوند خود سياهپوش باشد حتما به هنگام تحويل سال جامه خود را عوض مىكند و پس از يك ساعت دوباره سياه بر تن مىكند.
شام عيد
در لرستان دو شب عيد يعنى شب اول و دوم سال نو پلو مىپزند و بسته به اين است كه جشن خانواده و سنت ديرين چه باشد. مثلاً در يك خانواده حتما شب اول باقلاپلو و شب دوم چلو و خورش سبزى مىپزند و مىگويند جشن هر سال ما اين است و كسى ديگر نوعى ديگر. اما حتما در هر دو شب برنج پخته مىشود. در برخى مناطق استان غذاهاى مخصوص اين شب عبارتند از: آش دوغ، لى لى پلو، و... .
تهيدستان در جشن نوروز فراموش نمىشوند. خانوادههاى توانا شام عيد همسايه يا افراد تهيدست را به صورت خشكه يا پخته در اختيار آنها مىگذارند.
اگر دختر و پسرى نامزد و يا عقد كرده يكديگر باشند، از خانه داماد در شب عيد يك مجمعه شام مخصوص عروس با يك خوانچه محتوى يك بشقاب سبزه و هداياى نوروزى و شيرينى به خانه عروس مىفرستند و عروس بايد شام خود را از آن صرف كند.
ديد و بازديد نوروزى از ديگر آيينهاى جشن نوروز است كه با آغاز سال نو آغاز مىشوند.
آغاز ديد و بازديد بسته به ساعت تحويل سال است. اگر در نيمروز يا قبل از ظهر باشد در همان وقت و اگر ديرگاه يا نيمه سال باشد از بامداد روز بعد ديد و بازديد آغاز مىگردد.
نخست به ديدار روحانيون برجسته شهر براى گفتن مباركباد مىروند و هر يك از روحانيون به ديداركنندگان يك سكه عيدى مىدهد و با شيرينى از بازديد كنندگان پذيرايى مىشود. آن گاه هر كس با خانواده به ديدار بزرگ خاندان مىروند و رعايت احترام بزرگتران لازم و حتمى است.
آنها كه در طول سال با هم كدورتى داشتهاند به وساطت بزرگترها، كينهها را از دل بيرون كرده با هم آشتى و روبوسى مىكنند و مىگويند همان طورى كه خانه تكانى شده بايد دل تكانى و سينهتكانى هم بشود و كينهها و دشمنىها را نيز به دور ريخت.
در روستاها و مناطق عشاير نشين در روز اول فروردين همه مردان دسته جمعى به خانه مسنترين و معتمدترين فرد آبادى مىروند و پس از صرف چاى و شيرينى به صورت گروهى تمام خانههاى ده را مىگردند و عيد مباركى مىگويند. عيد مباركى زنان در روستاها و مناطق عشايرى پس از مردان آغاز مىشود.
شنبه به در و سيزده به در
مردم اولين شنبه سال را از بامداد يا بعد از صرف ناهار به باغ و صحرا مىروند. در اين روز اغلب زنان و دختران در مكانهاى نظر كرده و مورد احترام «ننو» كوچكى به نيت بختگشايى و حاجت روايى مىبندند. اگر پس از ساعتى باد خاشاك يا پَر كاهى در آن مىريخت نشانه آن بود كه حاجت روا خواهد شد. مردان به ورزش و دختران به تاب بازى مشغول مىشوند تا روز به پايان برسد.
در لرستان مراسم سيزده بدر را در روز چهاردهم فروردين برپا مىدارند و اعتقاد دارند كه اولين روز نوروز روز ويژه است و سيزده روز پس از آن را بايد حساب كرد و آيين سيزه به در را انجام داد.
به همين خاطر سيزده به در را چهاردهم فروردين انجام داده و به آن چهارده بدر مىگويند و سيزده بدر رسمى كشور را سيزده بدر غريبهها ناميده و چهارده بدر را سيزده لُرها گفته و به صحرا مىروند.
البته در برخى از نقاط استان نيز سيزده به در در روز سيزدهم نوروز برگزار مىشود. مردم برخى شهرهاى استان در اين روز به مكانهاى سرسبز رفته و روز را در آنجا سپرى مىكنند.
در اين روز مردم گياهان سبز را به هم گره مىزنند و نيت مىكنند كه سال خوب و خوشى را در پيش رو داشته باشند.
آئين سيزده به در در لرستان همانند ساير نقاط ايران يك جنبش و حركت عمومى و نمايش زيباى سنت ايرانى است كه مردم از بامداد و بعضى قبل از برآمدن آفتاب به باغ و صحرا مىروند.
عدهاى به باغهاى نزديك و گروهى كه وسيله نقليه داشته باشند به جنگلها و دشتهاى اطراف مىروند، و جالب است كه باغداران براى رفاه مردم، درهاى باغهاى پرشكوفه خود را به روى مردم مىگشايند.