مرحوم علي‌محمد ساكي شهردار فقيد خرم‌آبادغلام همت آن رند عافیت‌سوزم

که در گدا‌صفتی کیمیا‌گری داند


همشهریان عزیز!

اینک که پس از 6 سال و 7 ماه از افتخار خدمت‌گزاری شما محروم گردیده‌ام، واجب می‌دانم مراتب سپاس و حق‌شناسی قلبی خود را از مساعدت‌ها و گذشت‌های بی‌دریغ مردم شریف و وطن‌پرست خرم‌آباد تقدیم دارم.

راه دراز و پر فراز و نشیب شهرسازی در همه‌ی شهر‌های کوهستانی به‌ویژه درّه‌ای چنین کم‌عرض و محصور و استثنایی به‌گونه‌ای است که برخورد عقاید و آراء را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد.

بازی زیبای طبیعت با طراحی شگفت‌انگیز ارتفاعات و چشمه‌سازهای مختلف درون درّه، همراه با شرایط مناسب اقلیم؛ وظیفه‌ای دشوار را در برابر هر فرد متعهد و مسوولی قرار می‌دهد، زیرا بر چنین طبیعت فریبایی کار مشاطه‌گری آسان نیست و ایجاد هر نوع ناهماهنگی و زشتی، گناهی محسوب می‌گردد.

در چنین کیفیتی طرح‌هایی چون تخریب منازل و تعریض کوچه‌ها و خیابان‌ها و تفکیک اراضی و پافشاری در اعمال حاکمیت شهرداری، برآشفتگی‌هایی را سبب می‌شود و جوانه‌های کینه و خشم در دل‌هایی می‌نشاند.

این‌جانب لرستانی و هم‌زبان و هم‌دل و هم‌نژاد با اکثریت عامه و در برابر مواهبی که از آن‌ها بهره‌مند گشته‌ام، مسوولیت و رسالت دیگری را احساس می‌کردم و منطقی است که به‌واسطه‌ی طول خدمت در شهرداری و اجرای طرح‌های گوناگون و اصرار در انجام ضروریات شهری، موجبات آزردگی گروه بیش‌تری را فراهم کرده باشم.

خوشبختانه با تمام دشواری‌هایی‌ که در مدیریت شهرداری وجود دارد، خداوند این سعادت را ارزانی فرمودند که در دوره‌ی‌ صعود بر‌ق‌‌آسای اقتصاد کشور و کمک‌های مؤثر دولت و ارشاد و هدایت و مراقبت جنابان استانداران، مصدر خدمت در این ناحیه از میهن عزیز بشوم.

کار این خدمت‌گزار در سال 1350 با بودجه‌ای اندک و بار گران وام‌ها و بدبینی عمومی آغاز شد.
تقارن این روز‌ها با برنامه‌های عمرانی کشور و توجه دولت به بهبود کار شهر‌ها بسیاری از مشکلات را برطرف کرد و پیش‌رفت تکنیک شهرسازی و مساعدت فنی جوانان تحصیل‌کرده‌ای نظیر برادرم مهندس والیزاده و همگامی همه‌جانبه‌ی مردم و پشتیبانی صمیمانه و تو‌أم با حسن نیت اعضای انجمن شهر، فرصت گران‌بهایی را در اختیار گذاشت و تلاش شبانه‌روزی کادر زحمت‌کش شهرداری و صداقتی که در مورد شهرداران منتخب و بومی دارند، کفایت و کارایی و توانایی شهرداری را در سال‌های اخیر سبب گردید.

نتیجه‌ی آن‌چه انجام گرفته است در جداولی که برای مقایسه‌ی کار‌های قبل از سال 1350 و بعد از آن به ضمیمه‌ تقدیم می‌شود، مندرج و اعداد و ارقام از گویاترین الفاظ و تبلیغات پربانگ‌تر و اثر‌بخش‌ترند و به آسانی می‌توان بررسی را آغاز و از ارزیابی‌های عاطفی و شتاب‌زده احتزار کرد.

آن‌چه این خدمت‌گزار و شهرداری خرم‌آباد را هدف تیر‌های ملامت عیب‌جویان قرار می‌داد، صرف‌نظر از عقده‌های خاص و اغراض فردی و سودجویی و کوته‌بینی اقلیتی ورشکسته‌ی اخلاقی که حسابی جدا از مردم عزیز و شریف شهر دارند، مربوط به شرایط اقتصادی کشور و رشد سریع شهر با جهشی که در طی 2 دهه‌ی آماری جمعیت‌اش را از 37 نفر هزار نفر به قریب 110 هزار نفر نفر رسانیده است؛ هجوم مهاجران و مهمانان ناخوانده‌ی روستا‌های اطراف که با زندگی شهری بیگانه‌اند و سیستم آلونک‌سازی که ارمغان چنین تهاجمی است، دشواری‌هایی را نمایان ساخته است.

عکس‌العمل شهرداری و شتابی که برای جلوگیری از زشتی چهره‌ی در حال تکوین شهر صورت می‌گرفت با توجه به فرهنگ عمومی مهاجران روستاها، برخوردهایی را سبب شد. عدم رضایت ناشی از مقاومت شهرداری در مسائل تفکیک بی‌رویه‌ی زمین و حفظ فضای سبز و اصول شهرسازی موجبات گله‌مندی‌هایی را فراهم کرد.

سرانجام معدودی که مترصد فرصت بودند به حربه‌ی افتراء متوسل گردیدند و برای برانگیختن برادران روستایی، زمانی از مزایا و حقوق گزاف شهردار سخن گفتند و گاهی اعمال حاکمیت شهرداری را در رعایت شهرسازی به‌خاطر منافع این و آن توصیف کردند؛ ولی این‌جانب از سال 1350 بعد از کرایه‌ی منزل با احتساب پاداش و عیدی‌های دریافتی 4 ميليون و 772 هزار و 924 ریال دریافت داشته‌ام و متوسط ماهانه‌ی دریافتی به‌طور کلی بالغ بر 61 هزار و 191 ریال می‌گردد. (يعني حقوق ماهيانه حدود 6 هزار و 120 تومان)

در اوج اقدامات عمرانی، بنا به اعتقاد و ایمان راسخ‌ام در ایجاد فضای سبز و ضرورت آن برای شهرهایی که به‌تدریج صنعتی می‌شوند، تبلیغات بی‌پایه صورتی دیگر گرفت و با اغتنام از فرصت، شهردار خرم‌آباد را ثروتمندی رؤیایی معرفی کردند که اموال شهرداری را تصاحب و مالکیت خانه‌هایی چون کوچه‌های خیالی آسمان در نقاطی تخیلی دارد.
خوشبختانه گذشت چند ماه، چراغ دروغ را بی‌فروغ ساخت و باز هم الطاف عمومی همشهریان متوجه این خدمت‌گزار گشت و خانه‌های خیالی چون آرزوهای بی‌پایه‌ی مغرضان در هم فروریخت.

اینک که زادگاه مألوفم را با سرافرازی ترک می‌‌گویم، آرزو دارم همه از زندگی معلمیِ ساده‌ام آگاه باشند، امید آن‌که افسانه‌سازان فرصت‌طلب و کم‌مایه‌ای که سعادت خود را در بدبختی و بازی با حیثیت دیگران می‌بینند، زمانی نیز وجدان خویش را به داوری برگزینند و برای بی‌گناهی دیگر، از این حربه‌ها بهره نگیرند.

برای حسن ختام ریز دارایی منقول و غیر‌منقول خود و خانواده‌ام را به تفصیل و بی‌کاستی و دروغ می‌نویسم. ضمانت صحت این نوشته، شرف و حیثیت شخص من و آینده‌ای است که روزي فرزندان جوان و بی‌غرض این شهر، خالی از کینه‌‌های زودگذر با روشن‌بینی، دفتر زندگی مدعیان خدمت را بررسی و رسوایی را نصیب دروغ‌گویان خواهند کرد.

آن‌چه می‌نویسم در آینده نمی‌تواند تغییر زیادی پیدا کند، زیرا خوشبختانه بستگان ثروتمندی ندارم که ارثیه‌ای بر اموال خود بیافزایم و ثروتمند‌ترین افراد خانواده‌ام باز هم خودم هستم. بنابراین اگر روزی ثروتی جز از راه حقوق و مزایای منطقی‌ام پیدا کنم، قطعاً از طریق ناصواب و کژی تحصیل شده است.

لوازم خانه 150000 ریال

فرش 7 تخته 900000 ریال

پس‌انداز بانک رهنی 340000 ریال

پس‌انداز حساب اعضاء خانواده 65000 ریال

پس‌انداز بانک رفاه کارگران 15000 ریال

ضبط صوت و سایر وسایل تفننی 150000 ریال

ارزش کتاب‌های کتابخانه 400000 ریال

حقوق و پاداش آخرین ماه شهرداری، وجه موجود در دفترچه‌ی حساب در گردش 200000 ریال.

بدهکاری‌ها عبارتند از:

۱- بانک ملی شعبه‌ی سعدی 340000 ریال

۲- بانک رفاه کارگران 40000 ریال

۳- بدهکار به یکی از دوستان 200000 ریال

۴- بدهی اقساط فرش 25000 ریال یعنی پس از کسر بدهی‌ها رقمی معادل با 1615000ریال

نتیجه‌ی 20 سال زندگی اداری این‌جانب است. داوطلبانه حاصل زندگی‌ام را اعلام کردم و آن‌چه علاوه بر این‌ها پیدا شود و دوستان و همشهریان عزیزم با یافتن و اعلام آن‌ها بر این بنده منت نهند، صرف‌نظر از آن‌که آن‌را به شهر خرم‌آباد اهداء خواهم کرد، از مایملک ناچیز ذکر شده در بالا هم جایزه‌ای به قدر همت تقدیم خواهد شد.

همشهریان عزیزم! متأسفانه من از نظر مالی بضاعتی نداشتم که صرف پیش‌رفت و تعالی شهر محبوبم کنم و میسرم نشد که از سرمایه‌ی شخصی منشأ کارهایی نیک‌فرجام شوم، اما مطالعات مختصر و نیروی جوانی را بر سر این آرزو گذاشتم.

اگر روزی بمیرم (که چون دیگر فرزندان آدم خواهم مُرد) برای من و فرزندانم این افتخار بسنده است که دیناری مدیون افراد و بیت‌المال نبوده و برابر دستمزدی‌ که به من داده شد، صادقانه و در حد شعورم تلاش کردم و ثمره‌ی کوشش خود را نیز دریافت داشته‌ام.

در پایان این دوران خدمت‌گزاری در کسوت فرهنگی و مدیریت شهرداری، بی‌هراس از آن‌که روزی کسی بتواند شرافت‌مندانه مدعی شود قدمی به نفع خود و خانواده‌ام برداشته‌ام، خداوند را از همه‌ی نعمت‌هایی که عطا فرموده است، سپاس‌گزارم و از درگاه احدیتش استعانت می‌جویم در ایام باقی‌مانده‌ی زندگی، از انحراف، خلاف، دروغ، ریا و خیانت بر حذر بمانم و چنان‌چه نتوانستم دعای خیر همگان را ذخیره سازم، لااقل واپسین ذکر خیر همشهریان موجب رحمت و مغفرتم گردد.

فاسئلک بعزتک ان لایحجب عنک دعائی سوء عملی و فعالی

یکم بهمن‌ 1356  علی‌محمد ساکی

 

 آن‌چه مطالعه كرديد متن نامه‌ي خداحافظي مرحوم علي‌محمد ساكي شهردار اسبق خرم‌آباد(1356-1350) به قلم خودش با عنوان "7 سال خدمت در شهر خرم‌آباد" بود كه در شماره "149 نشریه‌ی جامعه و اقتصاد" نيز بازنشر شد.
وي سحرگاه روز 22 خرداد 1373 درگذشت. روحش شاد كه در پاكي و سلامت كاري از سرآمد مردان روزگار و اين ديار بود.

تصويري از نشست خبري مرحوم علي‌محمد ساكي شهردار خرم‌آباد در دهه 50

تصويري از نشست خبري مرحوم علي‌محمد ساكي شهردار خرم‌آباد در دهه 50

عكس از كتاب: پيشينه ارتباطات و تاريخ مطبوعات خرم‌آباد (سيدفريد قاسمي)