پیشگفتار: در طول تاریخ، بشر همواره برای بیان احساسات فرو خورده خود ( عشق، نفرت، اعتراض، عصیان و... ) و رسیدن به کمال انسانی ( به عنوان نتیجه غایی توسل به هنر ) دست به دامان انواع هنر و مخصوصاً در معنای خاص آن هنر نمایش و تئاتر شده تا آن جا که در سراسر جهان افراد دغدغهمند به مقتضای ظرف وجودی، فرهنگی، اجتماعی و.. خود به برپایی و اجرای این هنر والا پرداخته و با گذشت زمان همچنان شاهد پرداخت نوگرایانه و خلاق به این هنر ریشه دار هستیم.
آنچه که در این هنر بیشتر از بقیه انواع دیگر آن جلب توجه مینماید مسأله تنوع و کثرت شکل اجرا و برگزاری آن میباشد زیرا با کمی تحقیق و پژوهش میتوان شاهد اقسام گوناگون این هنر در سر تاسر جهان بود که هر کدام متمایز از هم، به حیات خود ادامه دادهاند و در طول زمان به تکامل رسیده و با شرایط روزگار خود را آدابته نمودهاند، از نمایشهای صحنهای کلاسیک یونان باستان تا پرفورمنسهای پست مدرن اروپای مدرن و تئاترهای خیابانی غربی تا نمایشهای تخت حوضی و تیتال بازی ایران، همهشان نشان دهنده پتانسیل بالای این هنر جهت نیل به فطرت حقیقی انسان است پس شایسته نمود مینماید که با تعمیق در حقیقت وجودی این هنر و نگاهی پژوهشی به اصل و اساس آن به شناخت دقیق، قابل ارائه و مستندی از این گزاره و مفهوم رسید.
...
در این مقاله سعی بر آن شده ضمن تحلیل و تفسیر تئاتر کمدی، به معرفی و بیان تام و تمام ویژگیهای هنر نمایش تیتال به عنوان بخش مهمی از سند هویتی و مشخصه فرهنگی مردمان زاگرس نشین نگاهی تحلیلی_پژوهشی داشت.
ویژگیهای نمایش کمدی:
نمایش در تعریفی کلی به معنی تقلید از اعمال و کردار محیط پیرامون نوع بشر برای اصلاح امور اجتماعی است باید گفت از نظر تاریخی، کمدی دومین شکل از اشکال هنر نمایش پس از تراژدی میباشد ریشه آن از اصطلاح یونانی ( کمدیا ) مشتق شده و میتوان وجه افتراق آن با تراژدی را در پرداخت متفاوت در لحن و محتوا و پایان خوش آن در روایت اثر هنری دانست درون مایه هنر و نمایش کمدی بر خلاف تراژدی که بر مضمونهای حماسی و آرمانی تکیه دارد بیشتر با زندگی روزمره، واقعیتها و چالشهای آن آمیخته شده است.
کمدی محصول تفکر انتزاعی انسان و تقلید او از اعمال مذموم اجتماعی است که گاه برای سرگرمی و گاه نگاهی اصلاحگرایانه و انتقادی به روابط اجتماعی نوع بشر دارد.
کمدی هجوآلود، کمدی دسیسه، کمدی موقعیت، کمدی خلق و خو، کمدی رفتار، کمدی رمانتیک و مضحکه با صورتک و تقلید هزلآمیز (پارودی) از انواع نمایشهای کمدی است که هر کدام بنا به مضامین خاصی نوشته شده و به اجرا درمی آیند.
در ایران به دلیل ادبیات غنی داستانی و وجود آثار فراوانی از جمله دیوان"عبید زاکانی"، "گلستان سعدی"، "دیوان شمس" مولوی و " کلیله و دمنه" میتوان بر اینامید بود که نمایشنامهنویسان جوان با الهام از ادبیات غنی کهن ایران و دست مایه قراردادن ساختارهای نمایشنامهنویسی کمدی اقدام به تولید آثاری با مشخصههای تئاتر کمدی ایرانی کنند.
وجود شخصیتهای کمدی در نمایشهای ایرانی نظیر "تلخک"، "حاجی فیروز"، "سیاه" و "کچلک"، و بذله گوییهای دلقکها و تلفیق آن با ادبیات داستانی، حماسی میتواند در تولید آثاری کمدی با هویت ایرانی مؤثر واقع شود.
معنای لغوی تیتال:
تیتال در لغت به معنای چابلوسی، فریب و نیرنگ میباشد اما در ادبیات فولک و تخصیص خورده مأخذ آن یعنی زبان کردی، لکی و لری ( استان کرمانشاه، ایلام، لرستان ) به عنوان خاستگاه
وجودی آن به معنای خوشمزگی، شوخی و بذله گوییهای فکاهی گونه از آن یاد شده که گاه آمیخته با مسائل مبتلابه اجتماعی نیز میباشد.
از آن جا که کتب مرجع و قابل استناد زیادی جهت پرداخت به موضوع فوق الذکر موجود نمیباشد نگارنده بیشتر سعی بر تمرکز نقل سینه به سینه ریش و گیس سفیدان حوزه جغرافیایی مذکور داشته تا شاید از این محمل هر چه بهتر بتوان به سر منزل مقصود نیل کرد.
و پر واضح است که قویترین قلمها در مقابل سپیدی مو در قلمدان زمینگیر میشوند.
شناخت ویژگیهای هنر تیتال:
با عنایت به نظام ساختاری، تحلیل جامعه شناختی در هسته طوایف و تفکر ایلیاتی مردمان حوزه رشته کوه زاگرس، از گذشتههای دور تا کنون فرهنگ و ایدئولوژی توجه به هنر نمایش و خاصه نمایش طنازی و بذله گویی در میان این مردمان به وفور حضور و ظهور و بروز داشته به طوری که همواره در میان اقوام زاگرس نشین در هنگامهی انجام مراسمات سنتی، باستانی، فولک و حتی زندگی روزمره و روتین آنان رویکرد توجه خاصه به نمایش تیتالی، شادی و شوخ طبعی نمایان بوده و هست، گواه این مدعا را میتوان در دستمالهای رقصان سر چوپی در عروسیها، نوای نی چوپانان و مکتوبههای قشر روشنفکر این مردمان مشاهده نمود.
آن چه که مشخص نمود مینماید آن است که قدمای ما شخصی که به اجرای نمایش تیتال میپرداخته را " تیتال کَر " به معنای بازیگر تیتال و فعل انجام شدهایشان را " تیتالی " به معنای نمایش طنز نامگذاری کردهاند و میتوان به صراحت بیان داشت تیتال کَر در میان مردم ایل و تبار از احترام و جایگاه خاصی برخوردار بوده است تا بدان جا که بسیاری از تیتال کَرها عاقد عقد نکاح و طلاق و آمر مراسمات دفن میت نیز بودهاند نظر به اهمیت ویژه آداب و رسوم مذهبی و عقیدتی در میان مردم زاگرس نشین سپردن این امر به شخص و اشخاص تیتال کَر نشانگر ارج و قرب این افراد در میان قاطبه مردم بوده است.
در یک تقسیمبندی کلی میتوان تیتال بازی مردم زاگرس نشین را به دو قسم تقسیم نمود:
قسم یکم:
تیتال بازی که هدف از آن صرفاً شوخی، بذله گویی، فکاهه و به قول منور الفکرهای اروپایی کمدی صرف میباشد که منظور و مقصود خاصی ( به لحاظ جامعه شناختی، روانشناسی و.. ) را دنبال نمیکرده و تیتال کَرها تنها با پوشیدن لباسها، گریمهای اگزجره و بزرگ نمایی شده در مراسمات خاص همچون ضیافتها، عروسیها. ختنه سوری. چهارشنبه سوری، شب یلدا و اعیاد همچون نوروز، سیزده به در و از این دست مناسبتهای همه گیر به اجرای برنامههای شاد و بیان فکاهیهای دم دستی و همه پسند در میان عامه مردم میپرداختند که از این طریق به عنصر جدا نشدنی گردهماییهای ابا و اجدادی ما تبدیل شدهاند و خنده و گهگاه قهقهه را بر روی لبهای حضار مینشاندند که حتی تائید و تشویق خوانین زمان خویش را نیز به دست میآورند و این باعث میشد از صله و تحفه بزرگان بیبهره نمانند.
شبیه این افعال تیتال کَر خودمان را میتوان در نمایشهای سیاه بازی و تخت حوضی فرهنگ پارسی کشورمان نیز به وضوح مشاهده نمود.
قسم دوم:
تیتالگری که بیانگر دردها، زشتیها، آلام، نارسایی، کمبود و.. زمانه خویش بوده که اغلب توسط قشر روشنفکر جامعه مذکور یا لااقل توسط تیتال کَرهایی که سواد خواندن و نوشتن داشتند اجرا میشده به گونهای که شخص تیتال کَر به میانه ایل یا روستا آمده و با تهییج مردم شروع به بیان طنز تلخی از ناعدالتی، ناملایمت و حق خوری که در حق خود یا غیر شده میکرده آن هم بدون هیچ گریم، دکور یا هیچ آکسسوار خاصی و حتی به جرات باید عرضه داشت این عمل عاری از هرگونه وجهه یا هدف نمایشی بوده است اما به مرور زمان شکل نمایش و تیتال به خود گرفته است.
شاید بتوان گفت این فعل صرفاً یک بیان اعتراضی از حقی سرکوب شده بوده که در بیشتر موارد هم با سرکوب شدید عوامل خان، والی یا.. مواجه میشده و ادعای گزافی نیست اگر مطرح نمود که این نوع از نمایش را میتوان سر آغاز نمایش سبک خیابانی دانست که سالها بعد توانسته به حوزه نمایشی مملکت ما وارد شود.
سخن آخر:
در پایان باید عرضه کرد از دیدگاه نگارنده این مقاله اصولاً فرهنگ فولک هر دیار و مملکتی خاصه موضوع مورد بحث ( فرهنگ غنی زاگرس عزیز ) پر از نانوشتهها، ناگفتهها، ناشنیدهها و نادیدههای سحرانگیز میباشد پس بر هر صاحب تفکری رواست که به سهم خود بهشناساندن، طبقهبندی، رمز گشایی و انتشار این گنجینه لایتناهی بپردازد.
علیای الحال نگارنده این مطلب سعی بر آن داشته در حد اندوختههای خود به بیان درست و جامعی از مطالب فوق الذکر بپردازد.
امید که شرمنده قلم نشویم..
سعید مقصودی
پژوهشگر حوزه ادبیات کلاسیک و فولکلور