حريم خصوصي در دانشگاه - يافتهانتشار مطلب "‌دانشگاه يا تنبل‌خانه شاه‌عباس" در يافته، واكنش‌هايي را در پي داشت، لذا نويسنده مطلب بر آن شد تا توضيحاتي تكميلي در اين مورد بنگارد:

ضمن عرض تشكر از تمامي عزيزاني كه براي مطلب "‌دانشگاه يا تنبل‌خانه شاه‌عباس" نظر گذاشتند، ذكر چند نكته را در اين خصوص ضروري مي‌دانم‌:

 برخي عزيزان ايراد گرفته‌اند كه "زير ابرو" برداشتن و يا داشتن موهاي "فشني" پسرها و پوشيدن لباس‌هاي بدن‌نما يا شلوارهاي پاره‌پاره‌ي دانشجوها (هر 2 جنس) كه بعضاً پارگي شلوارها به وضوح بخش‌هايي از بدن را نمايان مي‌سازد، امري شخصي محسوب شده و به كسي ربطي ندارد!

خدمت اين دوستان عزيز يادآور كنم محيط دانشگاه، محيط شخصي و خصوصي افراد نيست! نوع پوشش در برخي مكان‌ها مستلزم رعايت برخي هنجارها و اصول اخلاقي است. نوع لباس پوشيدن برخي دانشجويان ايراني را با ديگر دانشجويان سراسر دنيا مقايسه كرده سپس در خلوت خود نتيجه‌گيري كنيد كه حق با كيست.

در محيط دانشگاه، دانشجويي كه در هواي چند درجه زير صفر با يك تي‌شرت پاره‌پاره كه به قول خودش مد شده و او را باكلاس جلوه مي‌دهد، اما اندام آمپول‌خورده او را بيرون انداخته است تا ديگران را تحت تاثير بازوهاي كلفت و هيكل ورزشكاري‌اش(!) قرار دهد‌، باز هم حريم خصوصي محسوب مي‌شود‌؟

از اين كه آرايش و ابرو برداشتن در فرهنگ ايراني و اصيل ما بين مردها جايگاهي ندارد و امري نكوهيده به شمار مي‌رود، هيچ شكي نيست، اما گاه برخي با گرفتن ژست‌هاي روشن‌فكرانه از اين‌گونه رفتارها دفاع كرده و با مطرح كردن "حريم شخصي افراد" در صدد توجيه و دفاع از آن برمي‌آيند.

نقد نگارنده در آن نوشته، در مورد لباس پوشيدن شخص دانشجو بوده، نه ديگر افراد اجتماع. دانشجويي كه آينده‌ساز مملكت است، دانشجويي كه رفتار و كردارش زير ذره‌بين ديگران قرار دارد‌، دانشجويي كه مي‌بايست چشم و گوش و زبان افراد جامعه باشند.

اما در خصوص دانشگاه‌هاي بدون كنكور‌، بنده نيز مانند برخي منتقدان آن مطلب، قبول دارم كه برخي از دانشجوها كه بدون كنكور وارد دانشگاه مي‌شوند از توان علمي قابل قبولي برخوردار هستند، ولي به دور از احساس و با تعقل و تدبير. قبول كنيد كه اكثر دانشجوهايي كه بدون كنكور وارد دانشگاه مي‌شوند از دانش كم‌تري برخوردار هستند كه البته استثناها را بايد هميشه در نظر گرفت. هر چند كه در ديگر دانشگاه‌ها‌ نيز دانشجوهايي مشغول به تحصيل وجود دارند كه علي‌رغم قبولي در كنكور، تنبل و درس‌نخوان هستند.

در بخشي ديگري از نظرات، يكي از عزيزان نوشته بود: «چگونه فهميده‌ايد كه توان علمي دانشجوها پايين بوده است؟» قسم به قلم كه براي نويسنده شرفش محسوب مي‌شود، در مدت آن دو هفته كه ناظر امتحانات بودم، به شخصه سه پاسخ‌نامه را تحويل گرفتم كه دانشجو حتا يك كلمه ننوشته بود و ديگر دوستان ناظر هم چندين مورد اين‌چنيني مشاهده كرده‌اند‌.

همچنين برخي از دانشجوها در هنگام نگارش و پاسخ دادن، داراي غلط املايي بودند! دانشجوي مقطع كارشناسي كه به جاي جواب دادن به سوالات براي استاد نامه‌نگاري كرده و التماس‌نامه مي‌نويسد و به نيز جاي «سلام و عرض ادب» مي‌نويسد «سلام  و ارز ادب» و يا خانمي دانشجو كه به دليل برگزاري مراسم عقد‌كنانش نتوانسته حتا يك سوال را پاسخ بدهد، در چند خطي كه براي استاد توضيح داده، بارها غلط املايي به چشم مي‌خورد. (لطفاً ننويسيد چرا ورقه‌ي ديگران را مي‌خوانيد چون بايد آن‌ها را دسته‌بندي كرده و از نظر وجود تقلب هم بازبيني كنيم) يا در امتحان آمار، ساده‌ترين جمع و ضرب را نمي‌‌توانند پاسخ دهند، آيا اين نشان‌دهنده‌ي سطح نازل علمي برخي از دانشجوها نيست‌؟

بيچاره ملتي كه دل به دانش و تاثير برخي از اين قبيل دانشجوها بسته است!

نام محفوظ

 

مطلب "‌دانشگاه يا تنبل‌خانه شاه‌عباس" (كليك كنيد)