آب از سرچشمه گل‌آلود است و خانه از پای‌بست ویران. همچون سایر حوزه‌ها در زمینه رسانه نیز  مشکل از نوع نگاه و سیاست‌گذاری مسئولان است. با این تفاوت که در این عرصه، بی‌سوادی محض رسانه‌ای در نزد برخی مسئولان باعث شده است سیاست‌گذاری با خطای بسیار بیشتری انجام شود.
در مورد رسانه‌ها، سیاست‌گذاری اشتباه به انتخاب مسیر اشتباه منجر می‌شود و مسیر اشتباه به معنای برنامه‌ریزی‌ها و انتخاب‌های اشتباه است و طبیعتاً نتایجی که بر اثر اشتباهات مداوم به وجود می‌آید نتایج وحشتناک و غیر قابل جبرانی هستند.
واقعیت این است که نگاه مسئولان ما به رسانه و نقد، نگاهی آمیخته با ترس است. به همین دلیل آن‌ها رسانه‌ها را به جای این‌که فرصت ببینند تهدید می‌بینند؛ یعنی از نقد می‌ترسند! بنابراین از رسانه می‌ترسند. در این بین در برابر ترس باید دفاع داشته باشند و چه دفاعی بهتر از خود رسانه‌ها!؟
سنگ بنای این این اشتباه زمانی نهاده شد که رسانه‌ها به رسانه‌های همسو و خودی و منتقدان و غیرخودی توسط  برخی مسئولان تقسیم شدند که باعث به وجود آمدن پدیده‌های جدیدی در ادبیات رسانه، مانند بادیگاردهای رسانه‌ای و این اواخر شرخرهای رسانه‌ای شد.
هر گاه مسئولان و روابط عمومی‌ها از فضای نقد و انتقاد هراسی داشته باشند و از آزادی رسانه و بیان نگران شوند، به اشتباه تلاش می‌کنند که رسانه‌ها را به هر طریقی جذب کنند، آن‌هم صرفا برای ساکت کردنشان! در این میان رسانه‌هایی که هویت خود را حفظ کرده‌اند، وارد این فضا نمی‌شوند و خودشان را نمی‌فروشند و سرانجام این جستجو برای مسئولان ترسو می‌رسد به افراد بی‌سوادی که دو جمله متن فنی رسانه‌ای نمی‌توانند بنویسند و در عوض خروارها فحش و خزئبلات می‌توانند تولید کنند.
مسئولان محترم دقت کنید که حمایت را چگونه تعریف می‌کنید! حمایت از دولت، استاندار و فلان اداره و بهمان روابط عمومی... این نیست که یک عده بیایند تعریف کنند و پوشش دهند و ماست‌مالی کنند! حمایت واقعی آن است که رسانه‌ها به نمایندگی از مردم ناظر باشند بر عملکرد دستگاه‌ها که متعاقباً آن سلامت دستگاه را به وجود می‌آورد.
ما حمایت را بد تفسیر کرده‌ایم! حمایت تبدیل شده‌ است به یک فضای دشمنی، دروغ و لاپوشانی که حمایت را از این می‌بینند که ضعف‌ها، کاستی‌ها و دروغ را بپوشانند و از ین ابزار استفاده کنند برای ناراستی و ناکارآمدی و پوشش دادن ضعف‌ها؛ بنابراین در این خصوص آب از سرچشمه گل‌آلود است! در مقام سیاست‌گذاری است که مسئولان ما اشتباه می‌کنند. از مسئولان ارشد گرفته تا برخی از روابط‌عمومی‌ها، این فضا را به اشتباه تعبیر کرده‌اند و  باشناخت درست از هویت و رسالت اصلی رسانه فاصله دارند!
زمان آن است که تحولی در حوزه‌ی اطلاع‌رسانی و فضای رسانه‌ای استان از طرف استاندار و به تبع ایشان روابط عمومی استانداری، شورای اطلاع‌رسانی، اداره‌کل فرهنگ‌وارشاد اسلامی و بسیاری از روابط عمومی‌ها ایجاد شود. برای محقق شدن این مهم، رسانه‌ها هم می‌بایست شرایط و سازوکاری فراهم کنند که افراد منفعت‌طلب و سودجو را از فضای رسانه‌ای استان دور کنند.
در این موقعیت به‌خصوص رسانه‌ها فارغ از دیدگاه‌های اعتقادی و جهت‌گیری‌های سیاسی‌شان باید خط قرمزشان رسانه بودنشان باشد! این بی‌سوادهای رسانه‌ای که گمان می‌کنند خیلی کارشان درست است را باید از جمع خودشان ترد کنند. ذات و روح رسانه شجاعت و ایستادگی در برابر ناراستی است. رسانه یعنی مبارزه یعنی رسوخ ناپذیری، یعنی تلاش برای نمایاندن حقیقت، یعنی تلاش برای همراه کردن مردم، منزوی کردن اختلاس‌گران و رسوایی کسانی که جامعه را فاسد می‌خواهند...
 




امین جعفری/  کارشناس ارشد مطالعات فرهنگی و رسانه

پایگاه خبری یافته

این خانه ویران است...!






توجه: هرگونه استفاده از مطلب با ذکر منبع و نام نویسنده، نشانه‌ی احترام شما به تلاش آن‌ها است.