و اینگونه بود که رسالتی بزرگ آغاز شد، رسالت نجات بشر از جهالت و حیرانی ضلالت. رسالتی که برای پیامبر بسیار طاقتفرسا و سخت بود تا جایی که قرآن موظف میشد تسلیت و دلداری خدا را به او ابلاغ نماید تا شاید کمی از بار او سبک شود.
همه دلسوختگان عاشورا گفتهاند حسین علیهالسلام برای دین به شهادت رسید، دینی که میرفت در حکومت اموی و یزیدی به ابزاری جهت خودکامگی عدهای بیدین بدل شود، حکومتی که در آن هر علف هرزهای دعوی خلیفه الهی در روی زمین را داشت، کفر به لباس ایمان درآمده بود و ایمان نفسهای آخرین خود را میکشید و نفاق یکهتازی میکرد.
فریادی که امام در کربلا بر آورد به این معنی نبود که بخواهد کسی در جنگ به یاری او بشتابد، اگر چنین میخواست که گروههای زیادی را شب عاشورا مرخص نمیکرد، بلکه در خواستش ناظر بر آینده بود و کسی را طلب میکرد که صدای او را به گوش مظلومان دنیا برساند و امام را در هدفی که از قیام خود داشت یاری نماید.
امام حسین برخلاف فرماندهان جنگ، چراغها را خاموش کرد و فرمود من بیعت خود را از سر شما برداشتم هر کسی میخواهد برود و حتی اسلحه خود را با خود ببرد، ایشان قصد این را داشتند که بگوید من قصدم از جنگ با یزیدیان بر سر قدرت نیست که شما بخواهید با اسلحه و پیکار مرا یاری کنید بلکه هدف این پیکار نابرابر، نجات امت از غرق شدن است و این فریاد را کسی جز اهل اخلاص نمیشنوند و صدای او جز گوش اهل ایمان را نمینوازد.
امام حسین تسلیم نشد و با خروش خود، سکوت را برای همیشه شکست و آیین گذشتگان خود را حیاتی تازه بخشید. پرچم سرخی افراشت که تا ظهور حجت خدا در اهتزاز خواهد بود، او با قیام خود، عاشورایی خلق کرد که تا قیامت خواب به چشم ظالمین نخواهد افتاد. عاشورا نمایشی از تقابل جهل و علم و همچنین آوردگاه حق و باطل بود که حسین و یزید در دو سوی آن ایستاده بودند. پشت سر حسین عاشوراییان بودند که حق را با تمام توان با گلوی خشک و تشنه خود فریاد زدند و پشت سر یزدید بدبختانی بودند که به خاطر مال و مقام رسوا شدند.
او با شهادت خود در سال ۶۱ هجری قمری ندایی سر داد که در همه عصرها تا ظهور منتقمش طنینانداز است. قیام عاشورا قیامی بود که با عزت آغاز شد، با عزت به انجام رسید و با عزت باقی ماند.
اکنون با گذشت ۱۳۷۷ سال از آن واقعه تمام مسلمان و آزادی خواهان جهان با عزاداری در ماه محرم ناله هیهات من الذله سرمی دهند و با آیینها و سنتهای خاص برای کاروان مظلوم کربلا مدیحهسرایی و عزاداری میکنند. درست است که از حادثهی عاشورا قرنها میگذرد اما عاشورا حادثهای جاری در تاریخ است، هر سال که عاشورا فرا میرسد لازم است که با یک سلسله پاسداریها و محاسبههای خاص به استقبال این موسوم شریف برویم، چرا که برای درک عاشورای هرساله مانند شب قدر، مراقبههای تازه و مخصوص آن لازم است، این امر با دمیدن روح جدید عاشورایی در جامعه تحققپذیر است.
در لرستان نیز نهضت حسینی طی آیینها و سنتهای خاص هر ساله با شور و اشتیاق اقشار مختلف جامعه بالأخص جوانان که از غیرت و شهامت اباعبدالله به خود میبالند، برگزار میگردد. آیینهایی چون عزاداری و مدیحه سزایی در سطح شهر، روضهها در منازل، چهلمنبر، تاسوعا و گل مالیدن در روز شهادت آن امام همام، با امام عصر ابراز همدردی میکنند. البته این آیین قرنهاست که در لرستان در حال برگزاری است و مردم این استان از دیرباز همواره از شیفتگان و رهروان سالار شهیدان اباعبدالله الحسین (ع) بودهاند.
امید است بتوانیم با زنده نگهداشتن ایام سوگواری سیدالشهدا، پاسدار حماسه خونین کربلا باشیم که فریاد آزادی و آزادمردی آن حضرت تا ظهور منتقمش مهدی فاطمه گوش ظالمین را بلرزاند.
مهدی زکیپور
دیدگاهها