می‌گویند پیشینه زبان به هنگامه‌ای که انسان به تفکر کردن روی آورده است می‌رسد؛ یعنی پیشینه آن به درازای پیشینه آفرینش انسان. برخی زبان را «تفکر» می‌دانند ؛ و بر این باورند که زمانی که انسان به اندیشیدن پرداخت، زبان آفریده شد؛ و برخی باور دارند که زبان به عنوان وسیله‌ای برای ارتباط بین انسان‌ها به وجود آمده است.
حال جدا از اینکه زبان چه وابستگی به انسان دارد، می‌توان آن را به عنوان موجودی مستقل نگریست. زبان به همانند هر موجودی زنده دیگری در درازای زندگانی خود رشد کرده، گسترش یافته است.
زبان همچنین دیگر ویژگی‌های بارز هر موجود زنده‌ای را همانند پویایی، زنده‌بودن، تولد و میرایی دارا می‌باشد.
زبان ایرانی که خود از شاخه‌های زبان‌های هند و اریایی هست دارای ریز شاخه‌هایی فراوانی از جمله زبان‌های غربی است. زبان لری را یکی از زیرشاخه‌های زبان‌های غربی می‌دانند. توضیح جزئیات نمودار درختی زبان کاری تکراری و خارج از هدف این نوشتار می‌باشد.
زبان لری در استان‌های لرنشین سرزمینمان ایران، نیز با چندین لهجه متفاوت همچون لری خرم‌آبادی، بروجردی، بالاگریوه‌ای، پاپی، بختیاری، ممسنی و ... سخن گفته می‌شود، البته این تفاوت لهجه می‌تواند فرصتی مناسب برای انجام تحقیقات مفیدی در زمینه زبانشناسی، مردم‌شناسی و دیگر رشته‌های علوم اجتماعی باشد.
همان‌طور که اشاره شد از ویژگی‌های زبان، میرایی آن هست، به عبارتی اگر یک زبان رشد نکند و نتواند از خود نگه‌داری کند، خود به خود محکوم به از بین رفتن هست؛ و حال در این نوشتار به چند عامل از عوامل مرگ زبان‌ها را که می‌توانند در برگیرنده شرایط فعلی زبان لری باشند اشاره می‌شود.
۱. نبود آثار مکتوب را می‌توان مهم‌ترین عامل فراموشی یک زبان دانست. مکتوب بودن یک زبان باعث ماندگاری آن زبان برای نسل‌های بعد می‌شود و این از عوامل مهم ماندگاری زبان‌های زنده دنیا می‌باشد. آثار مکتوب ستون فقرات زبان می‌باشد؛ و وقتی‌که مکتوبات وجود نداشته باشد زبان در طول زندگانی خود به‌سرعت حالت اولیه خود را از دست می‌دهد و به حالت‌های گوناگون تغییر شکل خواهد داد. ما در جغرافیای زبان لری به‌ندرت به کتاب، نشریه، خبرگزاری یا سایت معتبر و دیگر رسانه‌های مکتوب بر می‌خوریم که با زبان لری نوشته شده باشد.
۲. عدم آموزش، باعث عدم حفظ و گسترش و ماندگاری هر زبانی است. در دنیای چند فرهنگی امروزه اگر خصیصه‌ای خاص از فرهنگ مردم آموزش داده نشود به‌مرور زمان آن خصیصه دچار فرسایش شده و رو به فراموشی می‌گذارد. لازم به ذکر هست که طبق اصل پانزدهم قانون اساسی آموزش زبان‌های محلی مجاز شمرده شده است.
۳. گسترش رسانه‌ها، ضمن اینکه فرصت‌های فراوانی آفریده است ولی تهدیداتی را به همراه داشته است. از هنگامه‌ای که رسانه‌ها جای پای خود را در میان مردمان باز کرده‌اند زنگ خطر برای زبان‌های غیررسمی به صدا درآمده است. هر چند رسانه‌های جمعی مختص جغرافیای زبان لری مانند شبکه‌های تلویزیونی استانی و روزنامه‌های محلی به وجود آمده است باز به دلایلی در این رسانه‌ها زبان غالب، زبان رسمی _ فارسی_ است.
۴. خود کمتر بینی، یا همان احساس حقارت، زمانی که در یک اجتماع شکل می گیرد دارای تهدیدات و مضرات فراوانی است. جدای از اینکه این احساس منفی از چه عاملی به وجود آمده باشد. شوربختانه این احساس در حوزه زبان لری باعث شده است که مردمان دارای این احساس خود را در نقاب زبان رسمی پنهان کنند و حتی از مواجهه فرزندان خود با زبان مادری خودداری کنند.
۵. تغییر بافت جمعیتی، از دیگر عوامل مرگ یا تغییر در زبان هر سرزمینی است. این تغییر بافت می‌تواند از عواملی چون مهاجرت، توزیع نامناسب امکانات در یک محدوده جغرافیایی، مشکلات اقتصادی و ... شکل بگیرد. در این عامل زبان محلی یک منطقه با هجوم زبان‌های مردمان تازه‌وارد مواجه می‌شود که در صورت نبود استحکامات کافی به‌مرور تغییر شکل داده و رو به زوال می‌گذارد.
۶. عدم تولید لغات نو، نشانه‌ای از عدم پویایی یک زبان می‌باشد. هر زبان باید بتواند در برابر کنش‌هایی که برای او روی می‌دهد واکنش‌های مناسبی از خود نمایان سازد. در غیر این صورت او مغلوب شده و محکوم به نابودی است. اگر زبان نتواند برای رویارویی با اتفاقات نو مانند ورود کالاها و خدمات نو به محدوده خود دست به خلق و یا بازتولید کلمات و عبارات جدید بزند و خود را ایسنا و منفعل نشان بدهد محکوم به تن دادن به رشد روزافزون کلمات و عبارات خارج از چارچوب خود می‌باشد. هر چند که مردمان حوزه زبان لری سعی کرده‌اند با ایجاد تغییراتی در لحن و اواهای کلمات و اسامی تازه وارد به بازتولید زبان کمک کنند متأسفانه این کوشش نمی‌تواند مانعی محکم در برابر تغییرات و ورود لغات خارجی باشد.
لازم است گفته شود که پذیرفتن برخی از کلمات جدید در هر زبانی نشانه زنده‌بودن و گسترش آن زبان هست ولی اگر زبانی در برابر ورود بیش از حد این کلمات واکنش مناسبی ارائه ندهد و به بازتولید خود نپردازد دچار مشکل شده و عواقب جبران‌ناپذیری را باید پذیرا باشد.
 
احمد مومنی/ کارشناس ارشد کتابداری