امروز تلگرام در حالی به عنوان یکی از فراگیرترین وسایل اطلاعرسانی مطرح شده است که به موازات تشدید این فراگیری حوزه اطلاعرسانی نیز با پیامدهای مثبت و منفی این فراگیری مواجه شده است.
تلگرام میتواند در حوزه اطلاعرسانی با دارا بودن شاخصه آنلاین بودن و خبررسانی فوری در حوزه اطلاعرسانی بهعنوان رسانهای پیشتاز حتی فراتر از صداوسیمای که ملی است اما گاهآ میلی عمل کند اما همین رسانه نوظهور که امروزه یکی از پیشتازترین و منبع اطلاعرسانی در بین افکار عمومی است خود پیامدهای نیز برجای گذاشته است که یکی از این پیامدها ظهور برخی افراد در قالب فعالان مجازی تلگرامی و مدیران کانالهایی است که خود را کانالهای فراگیر خبری عنوان میکنند ولی درکی از حوزه اطلاعرسانی و مؤلفههای موردنظر آن ندارند.
در استان لرستان نیز تلگرام تبعات خاص خود را به دلیل تشکیل و راهاندازی برخی کانالهای تلگرامی برجای گذاشته است به نحوی که برخی غیر رسانهایها که از هیچ رزومه و شاخصی که بتواند آنها را در زمره خبرنگار یا رسانهای فعال قرار دهد برخوردار نیستند امروز با راهاندازی کانالهای تلگرامی در قامت فعال رسانه و خبرنگار ظاهرشدهاند.
این افراد در کانالهای تلگرامی خود که آمارهای آنها غالباً غیرواقعی بوده و بهوسیله خرید member و ترفندهای مجازی برای کانالهای خود عضو خریدهاند سعی میکنند با طرح مطالب جهتدار به نحوی حرکت کنند که هم در سطح جامعه خود را به عنوان پایگاه یک جریان سیاسی مطرح کنند و هم با مطالب انتقادی و گاهی مخرب در صدد ایجاد فشار به مدیران برآیند.
رسانههای مجوز دار در قالب روزنامهها و هفتهنامهها و گاهنامه و مجلات و فصلنامه چون در توليد محتوا مشاركت میکند در حالی امروز با چالشی به نام کانالهای تلگرامی بی مجوز مواجه شدهاند که صحت و سقم برخی از اخبار این کانالها جهتدار بوده و صحت ندارد و از آنجا که بهوسیله برخی اشخاص غیرحرفهای و مبتدی در امر رسانه اداره میشوند از هیچ کوششی برای تخریب یک جریان سیاسی و یا مدیر و مسئولی در سطح استان فروگذار نمیکنند زیرا هم خود را بلندگوی یک جریان قلمداد میکنند و هم سعی میکنند از این راه برای خود یک کاسبی رسانهای راه بی اندازند که برای استان لرستان در حوزه اطلاعرسانی یک چالش جدی به شمار میرود.
معمولاً عينيتي كه در مطبوعات محلی و خبرگزاریهای استان وجود دارد در اين کانالهای تلگرامی وجود ندارد و این کانالها گاهی مشاهده میشوند که در حوزه اطلاعرسانی از مطالب خبرگزاریها و پایگاههای خبری و نشریات محلی استان بدون قید و درج منبع نیز استفاده میکنند. برخی کانالهای خبری و شبکههای مجازی استان امروز نمیتوانند در زمره رسانه محسوب شوند زیرا نه بهوسیله افراد حرفهای اداره میشوند و نه در حوزه صحتوسقم مطالب قابل استناد هستند و به همین دلیل باید در ظهور و بروز برخی از این کانالها که امروز خود را کانالهای فراگیر و پرمخاطب نیز قلمداد میکنند تأمل کرد که چگونه اصل بیطرفی رسانهای را به بوقچی جریانات و افراد ذینفوذ زیر پا گذاشته و در پی نهادینه کردن فرهنگی غلط هستند که حوزه اطلاعرسانی لرستان را هدف قرار داده است.
روایتهای غیرحرفهای یکی از عمدهترین چالشهای فعالیت برخی کانالهای تلگرامی است که عمدتاً همین روایتهای غیرحرفهای و فشار گونه فعالیت مدیران استان را نیز تحت شعاع قرار داده و ملاحظه میشوند برخی مدیران برای فشار از هجمههای باج خواهانه برخی از این کانالها در پی رهایی از این هجمهها بوده و سعی میکنند به نحوی از انحا از جمله باج دادن به دستاندرکاران این کانالها خود را در حاشیه امنی قرار دهند.
اگر بپذیریم که روايت يك عنصر ساختاري در حوزه اطلاعرسانی است و در ژورناليسم حرفهای نیز دارای قانون و قواعد است باید گفت روايت غیرحرفهای با نظرات افرادی تلفیق شده است كه ژورناليست نيستند و ممكن است بهگونهای روایت کنند که درست نیست و جهتدار است و همین جهتدار بودن خود جامعه را با مخاطراتی مواجه میکند که اولین آن ناامیدی و یاس خواهد بود.
بر اساس این تعریف حرفهای از علم روزنامهنگاری باید گفت امروز برخی از کانالهای تلگرامی بی مجوز عرصهای برای مجادلات کلامی و تخریبهای گسترده علیه اهداف تعیینشده و همچنین محل کسبی برای کاسبانی است که از عرصه سیاست برای خود نام و نانی نساختهاند و میخواهند در عرصه رسانه این خلأ را جبران کرده و هم برای خود نام بسازند و هم نانی دست و پا کنند.
معمولا رسم است که رسانهها در اطلاعرسانی منبعی دارند یا خبرنگاران آن رسانه در نشست و جلسهای حضور داشته و یا از نزدیک دارد موضوعی را روایت میکند و یا اگر در نشست یا روایتی حضور ندارند برای خبر و اطلاعرسانی خود منبعی دارند و این برآمده از یک رویکرد حرفهای به عالم اطلاعرسانی است اما این امر در نحوه فعالیت برخی کانالهای تلگرامی صدق نمیکند و این کانالها هیچگاه روایت حرفهای از رسانه نداشته و در اطلاعرسانی قائم به فرضیاتی هستند که میخواهند به خورد جامعه بدهند و اگر از رسانهای هم خبری درج میکنند سعی میکنند چنین جلوه دهند که منبع و ناقل آن خبر خودشان بودهاند.
امروزه جامعهای به عنوان یک جامعه توسعهیافته محسوب میشود که در کنار شاخصهای اقتصادي مانند درآمد سرانه، توزيع ناخالص ملي و نرخ مرگومیر بتواند بر معيار آموزش و اطلاعات و در حقيقت عنصر دانايي اجتماعي حرفهایی برای گفتن داشته و متمرکز باشد و بر همین اساس باید گفت در جوامع توسعهیافته، مطبوعات با توليد و توزيع مطلوب اطلاعات، نقش زيادي در بالا بردن آگاهیهای گوناگون ضروري به عهده میگیرند که این نقش در استان ما نیز باید از سوی رسانهها ایفا شود.
بیشک نقش مطبوعات لرستان در همه عرصهها انکارناپذير است اما در این بین، این حوزه با چالشها و مسائلی مواجه است که رفع آنها در راستای تولید فرهنگ و نیل به توسعه اجتماعی و فرهنگی مهم به نظر میرسد. یکی از این چالشها فعالیتهای بی دروپیکر غیر رسانهایهای بیاطلاع از عنصر رسانه و اطلاعرسانی در قامت فعالان مجازی است که حیات فعالیتهای حرفهای اطلاعرسانی در حوزههای مکتوب و غیر مکتوب را هدف قرار داده و جامعه را نیز با مخاطره مواجه کردهاند.
نقش مطبوعات به عنوان يکي از پارامترهاي مهم توسعه فرهنگي در استان محروم لرستان ضرورتی انکارناپذیر است. مطبوعات به عنوان رکن چهارم دموکراسي با کارکردهای خود به توسعه همهجانبه کمک میکند و توسعه جامعه در يک رابطه ديالکتيکي به رشد و توسعه مطبوعات ياري میرساند. واقعیتی که در استانهای محروم ما امروز ه مشهود است بیانگر آن است که اولاً بسیاری از مدیران به اهمیت خبرنگاری و روزنامهنگاری در توسعه استان گاهی و بینش چندانی ندارند و سعی میکنند برای رهایی از برخی ضعفها از رسانهها فقط انتظار پوششی برای پنهان کردن ضعفها داشته و در قبال برخی رسانههای انتقادی دست به دامن افراد غیر مرتبط با رسانه در عرصه مجازی بروند که از عنصر شناخت از مقوله اطلاعرسانی بیبهره هستند و این در کنار گرو کشی فعالان رسانهای بهقصد کاسبی، به عنوان دومین چالش در این حوزه به شمار میرود.
تقویت شاخصه بیزینسنگرانه ( business- بازاریابی اینترنتی) به مقوله رسانه، نهادینه شدن فرهنگ مصرفگرایی وبی توجهی به علمگرایی در مطبوعات محلی بهعنوان سه مقوله آسیبزای مطبوعات لرستان به شمارمی روند که در این عرصه فعالان رسانهای فعال و حرفهای را آزار میدهد، البته تلاش و تکاپوي گستردهای در فضاي عمومي رسانهای استان آغاز شده است و گرایش به ايجاد و توسعه کمي و کيفي مطبوعات بهعنوان پدیدهای در خور توجه و اميدبخش در ميان سطوح مختلف فکري و فرهنگي جامعه تجلي يافته است اما نباید فراموش کرد که امروز مطبوعات ما پیش از آنکه خود پشتوانهای برای افکار عمومی باشند، نیازمند حمایت هستند و این حمایت باید به شکلی باشد که رسانه بهعنوان حیات خلوت مدیران ضعیف و جریانات قلمداد نشوند و از هر مسئلهای که باعث خدشهدار کردن حوزه رسانه است جلوگیری شود.
شبکههای مجازی در قالب تلگرام و واتساپ و اینستاگرام و به عنوان رسانههای جايگزين در برابر رسانههای جريان اصلي ظهور پیدا کردهاند و کمتر کسی پیدا میشود که از این رسانهها استفاده نکند و شاید این امر به عنوان یکی از پتانسیلهای شبکههای مجازی یاد شود که میتوانند رسانهها از آن در جهت کاربرد و کارکرد مثبتش بهرهمند شوند.
مردم در شرايطي كه جریانهای اصلي رسانهها از جمله صداوسیما و مطبوعات محلی و خبرگزاریها نتوانستند اطلاعرسانی كنند يا ملاحظاتي براي اطلاعرسانی داشتند بهطور قطع تلگرام و شبکههای مجازی را تبديل به رسانههای جايگزين کنند و از آن به سبب پارهای شرایط بهره میبرند.
رسانههای مجازی امروز به عنوان سرمنشأ سوژههای ژورنالیستها در نزد افکار عمومی جایگاه ویژهای باز کردهاند که نمیتوان بهراحتی آثار آن را از بین برد و یا نقشش را کتمان کرد. اين شبکهها در حالی باعث ارتباط مستقيم با مخاطب میشوند كه بهطور مستقيم از طريق كانال میتوانیم با مخاطبان ارتباط برقرار كنيم. از اين رو، سایتها، روزنامهها و خبرگزاریهای سطح استان باید بتوانند براي خود رسانههای اجتماعي ایجاد کرده و در این محیط بیشتر از محیط واقعی فعالیت کند و اجازه ندهند برخی عناصر غیر مرتبط با حوزه رسانه از این فضا استفاده کرده و جایگاه فعالان شاخص و حرفهای رسانهای را مخدوش نمایند. نباید غافل شد که براي ارتباط با مخاطبان ناگزير به استفاده از شبکههای مجازی هستیم و چهبهتر که ما برای جلوگیری از سیطره کاسبان مجازی خود پیشقدم شده و در این عرصه نیز فعالیت کنیم.
عباس دارایی
این مطلب در شماره 309 شهاب آسمانی منتشر شده است