یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

درخت‌ها قطع می‌شوند تا با چوب‌شان کاغذ بسازیم. علاوه بر آن هرساله هزاران تن هم کاغذ به کشور وارد می‌کنیم. اصلاً برای کاغذ روزنامه‌ها‌ یارانه وضع می‌کنیم! جوهر و رنگ که از صنایع پتروشیمی تأمین می‌شود و احتمالاً مقدار زیادی از آن هم وارداتی است. فیلم و زینک و برش و بقیه چیزها بماند.
این طرف هم سردبیران مشغول چانه زدن و حرص خوردن برای رسیدن مطالب هستند. نویسندگان و خبرنگاران خروجی چالش میان اندیشه‌های خود و دیگران را روی کاغذ می‌آورند تا بعداً در نشریات چاپ شوند. مطالب، گاه انتقادی هستند و گاه تحلیلی و گاهی هم اخبار و آگهی و... .
ظاهراً همه دارند کارشان را انجام می‌دهند تا رکن چهارم دموکراسی را عَلَم کنند؛ اما...!
اما گاهی باید ایستاد.? کمی باید از موقعیت دور شد. درست مثل یک غریبه که نمی‌داند فلسفه‌ی وجود این رسانه‌ها چیست و چرا هر روز چاپ می‌شوند و مطلب تولید می‌کنند؟
http://yaftenews.ir/images/stories/akhbar/akhbar91/sayer92/rooznamenegari.jpgچنین ناظری حتماً خواهد پرسید که نتیجه‌ی نوشتن و منتشر کردن این مطالب چیست؟ تأثیر این رسانه‌ها در روندها و فرایندهای جامعه چه خواهد بود که این همه وقت و انرژی و پول صرف آن‌ها می‌شود؟
بله کلمه‌ی مهمی است! «تأثیر»، در واقع پاسخ به این سوال است که مرز میان رسانه‌های موفق و ناموفق را ترسیم می‌کند.
اصلاً برای همین بود که دانشمندان علم ارتباطات به الگوی ارتباطی (چه کسی؟ چه می‌گوید؟ از چه مجرایی؟ و...) عبارت «با چه تأثیری؟» را هم اضافه کردند.
پاسخ به این سوال احتمالاً فلسفه‌ی وجودی خیلی‌ها را زیر سوال خواهد برد و عیار خیلی‌ها را مشخص خواهد کرد.
این مفهوم ما را به دنیای جدیدی از نویسندگی رهنمون خواهد ساخت. دنیایی به نام «موثر نویسی».
باید توجه داشت که موثرنویسی تنها در مورد متن‌های انتقادی بکار نمی‌رود. وقتی می‌خواهیم کسی را تشویق کنیم و یا از کسی تعریف کنیم هم باید موثر بنویسیم. متن خنثی به هیچ دردی نمی‌خورد. اگر نقدی نوشتیم و به کسی برنخورد و یا اگر از کسی تعریف کردیم و تعریف‌مان انگیزه و اشتیاقش را قلقلک نداد در واقع هیچ کاری جز تلف کردن وقت و پول و کاغذ و جوهر نکرده‌ایم.
متأسفانه این روزها فضای مطبوعات و رسانه‌های ما مملو است از متن‌های خنثی که نه به کسی بر‌می‌خورند و نه کسی را خوشحال می‌کنند. موثرنویسی هنری است که باید یاد بگیریم. آن وقت حتی یک تیتر هم بار همه‌ی متون خنثی را در رسانه‌مان خواهد کشید.
✍ پای صحبت هر رسانه‌ای که بنشینی ساعت‌ها می‌تواند از مقالات و مطالب تولیدی و تأثیرگذار خود و رسانه‌اش بگوید. واقعیت این است که آرشیو هر رسانه‌ای پر است از مطالب و محتواهای تولیدی که خالقان آن‌ها گمان می‌کرده‌اند که با بیان آن‌ها، جامعه را حسابی تحت‌تأثیر قرار داده‌اند، خیلی‌ها را متحول کرده‌اند و مسیر زندگی شخصی و کاری بعضی‌ها را هم تغییر داده‌اند.
 
واقعیت اما کمی با آنچه ما تصور می‌کنیم متفاوت است. ما معمولاً در حالت طبیعی آثار خود را کمی بیشتر از آنچه استحقاق دارند دوست داریم. تعصب ما نسبت به عقایدمان سبب می‌شود که نوشته‌ها و آثار خود را برتر از آثار دیگران بدانیم و این تصور یا بهتر بگویم این توهم در ما ایجاد شود که وظیفه‌مان را به خوبی انجام داده‌ایم.
واقعیت این است که در بازار به شدت رقابتی شده‌ی پیام‌های رسانه‌ای، ایجاد تأثیر کار بسیار دشواری است که از هر کسی ساخته نیست و پیام‌های ما در صورت نداشتن برخی ویژگی‌ها، گاه در لحظه‌ی تولد و اگر خیلی خوش‌شانس باشیم مدت کوتاهی پس از آن در فضا محو شده و بی هیچ تأثیری فراموش می‌شوند.
 
کلی‌گویی
یکی از دلایل خنثی‌نویسی، کلی‌گویی است. معمولاً ما خودمان را مصداق هیچ انتقادی نمی‌دانیم، حتی صاحبان پرصفر‌ترین فیش‌ها هم حاضر نیستند خودشان را نجومی بگیر بدانند. آن‌ها احتمالاً بعد از خواندن یک مقاله‌ی انتقادی تند و تیز درباره‌ی فیش‌های نجومی، با تأسف سرشان را تکان می‌دهند و ابراز تأسف می‌کنند. بعد هم شروع می‌کنند به توجیه تک‌تک صفرهای فیش حقوقی خود.
ذکر مصادیق و رُک‌نویسی یکی از راه‌کارهای موثر نویسی است که البته کمی با واقعیت‌های فرهنگی ما زاویه دارد. چرا که اساساً تعارف در فرهنگ ما عنصر بسیار پر رنگی است. ما معمولاً اگر هم بخواهیم از کسی انتقاد کنیم نقدمان را چنان در حریری از عبارات لطیف و صنایع ادبی می‌پیچانیم که به کسی برنمی‌خورد. حال آنکه اساساً نقد باید به کسی بربخورد. پس صراحت و بیان مصادیق دو راه برای موثرنویسی است.
البته باید توجه داشت که بیان رسانه‌ای، هم می‌تواند صریح و مستقیم باشد و هم محترمانه و علمی و میان این دو اصلاً تناقضی وجود ندارد. برای عده‌ای که ترس از شکایت قضایی و رنجش را بهانه‌ای برای مصداقی ننوشتن می‌دانند، می‌توان مثال‌های فراوانی از متون موثر و انتقادات صریحی آورد که به دلیل منطقی، علمی و البته محترمانه بودن نه تنها امکان هرنوع واکنش قهری را از مخاطب صلب کرده‌اند که احترام او را نیز جلب کرده‌اند.
 
در آینده بیشتر از موثرنویسی خواهیم گفت.

تحلیل رسانه شهر


 

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا