یک قرن پیش، امپراطوری باعظمت عثمانی با دسیسه‌های انگلیس و متحدانش با طرح مسائل قومیتی (تجزیه ترک، کرد و عرب) از هم گسیخت.
پس از قرن‌ها حفظ يك‌پارچگي اين امپراطوري كهن، سرانجام پس از جنگ جهاني اول، استعمارگران از دل آن چندين کشور (عراق، ترکیه، اردن، سوریه، عربستان، کویت، لبنان، فلسطین، مصر، قبرس) را استخراج كردند که اینک نیز اکثرشان حال و روز خوشی ندارند!
مثلا در همین عراق، تقابل کُرد و عرب از یک طرف و شیعه و سنی از سوي دیگر؛ قامت این کشور را خم کرده یا ماندن شماری از کُردها در تعریف جغرافیایی ترکیه، باعث شد تا کنون نیز کردها دردسرهای زیادی برای حاكمان کشور جدید ترکیه بیافرینند.
متأسفانه چندي است شماري از هم‌وطنان و حتي هم‌تباران ما (لرها) در فضاي مجازي بر طبل تفرقه به بهانه‌هاي مختلف مي‌كوبند!
اگر چه اكثر فعالان رسانه‌اي لرتبار مدت‌هاست در فضاي مجازي طرح معایب تقسیم لرها را به شاخه‌های مختلف نظیر لر، لک، بختیاری و ... ذکر کرده‌اند، اما باز هم کسانی هستند كه به بهانه تفكيك فلان قوم از قوم ديگر يا تعريف زيرشاخه براي آن‌ها، خواسته يا ناخواسته در حال تأمين اهداف استعمار هستند.
مثلا اخيراً برخي عزيزان كه نيت خير داشتند، با طرح واژه‌اي به نام "لر مينجايي" سعي نمودند براي لرزبانان مركز استان نامي جديد بتراشند، غافل از اين كه در صورت تعریف لر مینجایی به زیر شاخه‌های لری خرم‌آبادی، لری  چگنی، لری ویسیانی و ... به زودی به چندين زيرشاخه ديگر نيز بر خواهند خورد!

اما اين تقسيم‌بندي‌ها جديد و ريزتر چه اشکالاتی دارد؟!
به مصداق سرنوشت عثمانی، در صورت تشکلیل نقطه‌اي مثلاً به نام لکستان یا لرستان مینجایی در غرب ايران، چه تضمینی هست که پس از مدتي، مثلاً لک‌های کوهدشت تقاضای تفکیک از لک‌های سلسله و دلفان را نکنند؟ (کما این که در گویش نیز تا حدی تفاوت دارند)
سپس چه تضمینی هست که مثلاً سلسله از دلفان تقاضای تفکیک نکند؟ (کما این که موضوع حوزه انتخابیه مجلس نیز نمونه‌ای برای این پیش اختلافات شده است)
و در صورت تعريف و تفکیک جديد، آن‌گاه چه تضمینی هست که مثلاً یوسفوند از حسنوند اعلام استقلال نکند یا فردای آن شاخه‌های ندروند و میفر و ... از ايل حسنوند، براي خود به صورت جداگانه اعلام استقلال یا موجودیت نکنند؟!
بر اين اساس به‌جاست از طرح نام‌گذاری و تقسیمات جدید قوم لر اجتناب کرده و بر وحدت مطلق تکیه کرد. همه ما ایرانی هستیم و اجداد ما ترکیبی از همین لر، لک و بختیاری و کرد و ترک هستند، لذا ناخواسته نبايد سیاستی شبیه انگلیس را در غرب کشور به بهانه‌هاي واهي پیاده نمود.
تلاش برای احیای فرهنگ، نیازی به تجزیه‌طلبی، نام‌تراشی جدید و طرح مسائل نژادی و زبانی ندارد مگر از طرف افراد نژادپرست یا تجزیه‌طلب!
چنين ادعاهايي جز به اختلاف و توهین بین لر، لک و بختیاری منجر نمي‌شود و هیچ افتخاری را نصیب مدعيان نمی‌نمايد؛ چرا كه تعصب بیجا، نشانه خام بودن افراد است.
لذا خواهشمندم به جاي طرح چنین مسائل بيهوده‌اي، به دنبال احیا گويش‌هاي رايج و ضرب‌المثل‌ها و واژه‌های اصيل دیارمان و آموزش آن‌ها به فرزندان خود باشیم.
یادمان باشد زبان لکی امتیازی الهی بر زبان اسپانیولی ندارد و لری نیز مزیتی بر انگلیش و البته برعکس!
خداوند متعال زبان را واسطه‌ای برای ارتباط ما انسان‌ها در مناطق مختلف قرار داده و هم‌زبان بودن هيچ‌گاه نمی‌تواند دلیلي بر هم‌نژاد بودن افراد باشد چرا که سال‌هاست در كشور هنگ‌کنگ بسیاری از چشم بادامی‌ها، انگلیسی صحبت می‌کنند (زيرا مستعمره بريتانيا بوده‌) و آن طرف دنیا در آمریکایي هم كه 2-3 قرن از تاسیس آن نيز مي‌گذرد، همچون بريتانيا زبان رسمي انگلیسی است، اما هیچ‌کدام از مردم اين كشورها نژاد و پدر واحدی ندارند!
در لرستان نيز بسیاری خانواده‌ها به دلیل مهاجرت از نقاط ديگر به اين خطه، زبان مناطق مختلف ديار ما را در گذشته پذیرفته و ای‌بسا امروز آن لرزبانی که با برخي لک‌زبانان عناد زبانی و نژادی می‌ورزد، اجدادش لک بوده باشند یا برعکس!
هیچ‌کس نمی‌تواند از پیشینیان و اجدادش تضمینی در خصوص یگانگی زبان و نژاد از ازل تا به امروز بدهد و کسی که چنین ادعایی دارد یا باید سند مکتوب اجدادش از هزاره‌ای پیش را رو کند، یا دروغ‌گویی بیش نیست که برای پیشبرد اهداف استعمار، ادعایی واهی و بی‌اساس به بهانه‌هاي مختلف دارد.
درود بر ایران و ایرانی كه تركيبي از اقوام و نژادهاي مختلف با زبان‌هاي متنوع هستند و آفرین بر آنان که در کنار زبان ملی، زبان مادری را نیز به فرزندان خویش می‌آموزند.
 
رضا جایدری‌