وضعیت زبان فارسی در حوزه‌های نوشتاری و کلامی و نیز رسم‌الخط، به موقعیتِ هشدار رسیده است.
روزی نیست که در اثر غفلت ما، واژه‌هایی جدید و غیرفارسی و البته عموماً فرنگی که مابه‌ازای فارسی آن وجود دارد وارد زبان محاوره‌ای و حتی نوشتاری ما نشود. این امر چنان گسترش روزافزون دارد که وقتی برای درست‌نویسی و یا درست‌گویی تذکری داده می‌شود، با نگاه‌ها و برخوردهای آن‌چنانی مواجه می‌شویم. هجوم نام‌گذاری‌های نامأنوس و صحه گذاشتن سازمان‌های مربوط بر این نام‌ها نیز درخور تأمل است. واژه‌هایی چون هایپراستار، سوپراستار، اطلس مال، تهران مال، پروماتاکسی، بستنی دومینو، مرکز خرید نارسیس، بهران سوپر رانا و صدها واژه مخلوط و مغلوط دیگر را بارها در محیط شهری و در فضای ارتباطی می‌بینیم و می‌شنویم. آیا این واژه‌ها با زبان شیرین و اصیل فارسی نسبتی دارند؟ آیا آن‌ها را می‌توان جایگزین واژه‌های زیبا و خوش‌آهنگ فارسی کرد؟ پس چرا روزبه‌روز بیشتر می‌شوند؟
طبیعی است که این امر نشانگر شکل‌گیری هستهٔ اولیه «بیماری فرهنگی» در زمینه زبان فارسی است.
و از این گونه می‌بینیم؛ استفاده از رسم‌الخط و زبان انگلیسی برای واژه‌های فارسی نیز روزبه‌روز در حال گسترش است. اگر خودروهای تیبا، سمند، پارس و صبا ایرانی‌اند و اسامی آن‌ها واژه‌های زیبای فارسی هستند و اگر مصرف داخلی دارند که این‌گونه است، چرا نامشابه خط انگلیسی بر بدنه آن‌ها نوشته می‌شود؟ آیا نمی‌توان این اسامی را با خط زیبای فارسی و توسط هنرمندی خوش‌ذوق نوشت و تبدیل به یک نشانه (آرم) کرد؟
در کشورهای مختلف و اغلب تولیدکنندگان بزرگ خودرو چنین نیست بلکه با خط و زبان رسمی و ملی‌شان تولیداتشان را در داخل عرضه می‌کنند حتی آن دسته از تولیداتی که در ردیف صنعت مونتاژ آن‌هاست.
http://yaftenews.ir/images/94/94-7/mohamadzade.jpgو از این دست می‌بینیم؛ بر بدنهٔ اتوبوس‌های شهری و بین‌شهری نیز واژه‌های فارسی به الفبای انگلیسی نوشته می‌شود و یا اگر سری به بازار لباس‌فروشان، بخصوص لباس کودک بیندازیم خواهیم دید که به‌ندرت لباس کودکی بدون نشان و خط انگلیسی یافت می‌شود. همه این‌ها نشانه‌های غفلت فرهنگی و از این مهم‌تر بیانگر نوعی رعب فرهنگی و تغییر ذائقه ماست که متأسفانه رو به فزونی است و البته چاره‌اندیشی برای آن نیازمند عزم ملی و همگانی است.

محمدجعفر محمدزاده