یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

محقق و حافظه لرستانی مطبوعات ایران گفت: نگذاریم چراغ راه روزنامه‌نگاری خاموش شود.

به گزارش پایگاه خبری یافته، در حاشیه بیست و دومین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌های ایران، نشست تخصصی «کتاب‌های حوزه روزنامه‌نگاری» با حضور سید فرید قاسمی (حافظه مطبوعات ایران و پیشکسوت عرصه روزنامه‌نگاری)، دکتر احمد توکلی (استاد علوم ارتباطات و مدیر انتشارات ثانیه) و دکتر حسین بصیریان دانش‌آموخته این حوزه در سالن گفت‌وگوی مصلی تهران- محل برپایی نمایشگاه برگزار شد.
برای استفاده علاقه‌مندان به حوزه خبرنگاری، متن سخنان سید فرید قاسمی ، به‌صورت کامل در ادامه منتشر می‌شود:

"اگر قانون مطبوعات سال 1286(هـ.ش) را که به خط عمادالکتاب در مطبعه میرزاعلی اصغر در تهران چاپ شد، کتاب به حساب آوریم تا سال 1395 در مجموع 110 سال از انتشار نخستین کتاب در عرصه روزنامه‌نگاری می‌گذرد.
اولین کتاب پژوهشی درباره روزنامه‌نگاری ایران سال 1329(هـ.ق) به همت "رابینو کنسول انگلیس" در مطبعه "عروة الوثقی" رشت منتشر شد. اگر قوانین و مصوبه‌هایی که برای روزنامه‌نگاران و جامعه مطبوعات ایران تصویب کرده‌اند در نظر نگیریم، پس از کتاب "رابینو" ما با یک گسستگی تاریخی در عرصه کتاب‌های حوزه روزنامه‌نگاری مواجه‌ایم، حتی زمانی که اولین مرکز آموزش روزنامه‌نگاری با عنوان بنگاه روزنامه‌نگاری به وجود آمد. در سال‌های 1319_1318 جزوه گویی و جزوه‌نویسی حاکم شد.
نسل اول مدرسان روزنامه‌نگاری پیش از آنکه روزنامه‌نگار باشند ادیب و جزوه‌گو بودند تا کتاب نویس.
 درباره متن آموزشی بنگرید به: واکاوی متون آموزش روزنامه‌نگاری از گذشته تا امروز (گفتگو با سید فرید قاسمی، کتاب ماه علوم اجتماعی ف ش 75، خرداد 1393، ص 13-10).
سال‌های پر تب‌وتاب دهه 1320 روزنامه‌نگاری حرفه‌ای زیر سایه انواع دیگر روزنامه‌نگاری، کم‌رنگ شد.
در حقیقت تاریخ پیوسته کتاب‌های روزنامه‌نگاری از دهه 1330 آغاز می‌شود و پایان دهه 1360 دوره اول خاتمه می‌یابد و سال 1370 نقطه شروع دوره دوم است که تا به امروز ادامه دارد.
البته دوره دوم قابل تقسیم‌بندی تاریخی است زیرا سیر نگارش و نشر طی 25 سال اخیر (1370 تا 1395) تفاوت‌هایی دارد. حتی ممکن است دگرگونی ابزارهای انتشار، ما را به باز تعریف دوره‌ها برساند و منطقی‌تر باشد که از آغاز تا پایان دهه 1370(50 سال) را یک دوره به‌حساب آوریم و پانزده سال منتهی به سال 1395(1380 تا 1395) را به سبب ناهمگونی با سال‌های پیشین دوره دوم محسوب کنیم. این تفکیک منطقی‌تر به نظر می‌رسد چرا که دو حال و هوای متفاوت دارند و از حیث کمی عدد کتاب‌های مستقل روزنامه‌نگاری_ نه بخشی از یک کتاب: تا پایان دهه 1360 به یک‌صد می‌رسد و از سال 1370 سیر صعودی آغاز می‌شود.
به‌طوری که ما فقط در سه سال آغازین دهه 72-1370 به یک‌باره نشر پنجاه عنوان کتاب را در این حوزه به نظاره نشسته‌ایم و هنوز دهه هفتاد به پایان نرسیده بود که آمار کتب روزنامه‌نگاری از تاریخ بیشتر شد.
دهه 1380 همین اتفاق تکرار شد و کتاب‌های گوناگونی در حوزه علوم ارتباطات و در عرصه رسانه نگاری منتشر شد.
اگرچه سهم روزنامه‌نگاری از این کتاب‌های انبوه حدود 25 درصد بود اما این بیست‌وپنج درصد نیز به حدود یک‌صد عنوان می‌رسید.
درباره سال‌های 1380 تا 1395 به دلیل ظهور سه نوع کتاب، بیم بیان عدد و رقم دقیق را دارم زیرا ما با پدیده‌ای به نام:
1_ کتاب تک‌نسخه‌ای مواجه‌ایم، کتاب‌هایی که در شمارگان یک نسخه برای تزئین و دکورهای خانگی و دل‌خوشی خانواده منتشر شدند.
2_ کتاب‌هایی که با شمارگان پنج نسخه برای ارتقای اداری و دانشگاهی
3_ کتاب‌هایی با شمارگان 50 تا 100 نسخه برای کلاس‌های آموزشی خاص هستیم.
این پدیده طی پانزده سال اخیر، همه آمارها و کتاب‌شناسی‌های این حوزه را مخدوش کرده است. به سخن دیگر در دو دهه اخیر ما با دو نوع کتاب روبرو هستیم: کتاب رسمی و غیر رسمی. شاید درست‌تر باشد بگویم کتاب‌های تولید انبوه و کتاب‌های تکثیر محدود.
البته نباید فراموش کرد که "انبوه" و "محدود" هم باید باز تعریف شوند چون انبوه تا سال 1390 کمابیش حدود هزار تا سه هزار نسخه بود اما در پنج سال اخیر، تعریف انبوه به 500 و سپس سیصد نسخه تقلیل پیدا کرده است.
تولید انبوه به سبب آن که در سیستم رسمی نشر با شناسنامه مرسوم منتشر می‌شود، شابک (شماره استاندارد بین‌المللی کتاب) و فیپا (فهرست‌نویسی پیش از انتشار) دارد و دست‌کم در دو بانک اطلاعات به ثبت می‌رسد و اطلاعات کتاب‌شناختی‌اش به‌آسانی استخراج می‌شود، اما بیشتر کتاب‌های با شمارگان محدود چون ثبت نمی‌شوند قابل بازیابی نیستند.
ممکن است با آگاهی و جستجوی فردی اندکی از این گونه کتاب‌ها را بیابیم که در مقابل عنوان‌های بسیار، رقم قابل‌توجهی نخواهد بود.

بنابراین هر نوع کتاب‌شناسی درباره کل کتاب‌های روزنامه‌نگاری در پانزده سال اخیر را باید کتاب‌شناسی گزیده نام‌گذاری کنیم. چون به یقین بسیاری از کتاب‌ها با کارکرد خانگی و کلاسی به عرصه عمومی نمی‌آیند و در هیچ کجا به ثبت نمی‌رسند. چرا که سازندگان این گونه کتاب‌ها بنا بر ملاحظه‌هایی اثر را به تولید انبوه نمی‌رسانند زیرا می‌دانند نشر آثارشان در عرصه عمومی، تبعاتی به دنبال دارد.
بدتر اینکه برخی از این عرضه‌های درون خانوادگی و درون کلاسی، بی‌آنکه دغدغه فزونی اشتباه و تکثیر غلط را داشته باشند، چون میل دارند مورد رجوع قرار گیرند نسخه‌هایی به مخزن کتابخانه‌های تخصصی می‌دهند تا منبع پیشینیان شوند، اما جرات انتشار عمومی را ندارند. گاهی نیز جسارت پیدا می‌کنند و به چاپ می‌رسانند.
زیرا از یک طرف جریان نقد در این عرصه وجود ندارد و مرجعی برای تمیز کتاب اصیل از کتاب تقلبی نیست و از طرف دیگر به سبب آنکه عدد کتاب‌های تقلبی بر کتاب‌های اصیل غلبه دارد، آثار اساسی اندک در میان کتاب‌های بی‌شمار تقلبی گم می‌شوند.
این تعدد بی معنا در عرصه کتاب‌های روزنامه نگاری، به جریان آموزش و پژوهش آسیب می‌رساند و به مرور به بیراهه خواهد رفت.
شوربختانه برخی ادارات و دانشگاه‌ها نیز، برای مقاصد پیدا و پنهان اصرار به تداوم این شیوه‌ها دارند که این جفا به علم و اطلاع‌رسانی درست است.
ما نیازمند کتاب‌سنجی و علم‌سنجی در عرصه کتاب‌های روزنامه‌نگاری هستیم تا با استنادهای جهت‌دار، کتب و نشریات هسته در استتار نمانند.
 
برخی مشکلات تولید کتاب در عرصه روزنامه‌نگاری:
امروز با چهار نوع تولید کتاب در عرصه روزنامه‌نگاری مواجه هستم که می‌توان چهار نام برایشان انتخاب کرد: کتاب آفرینی، کتاب سازی، کتاب بافی و کتاب ربایی.
کتاب آفرینی، همان جریان پر مرارت است که با عرق‌ریزان روح و جسم توأمان، پدید می‌آید و اکنون روزبه‌روز، رو سوی مهجوری نموده و از هر حیث پرهزینه است.
اما کتاب سازی، کتاب بافی و کتاب ربایی از یک قماش‌اند، اما با شیوه‌های گوناگون. تشخیص کتاب سازی با یک نگاه میسر می‌شود اما برای شناخت کتاب بافی، زمان بیشتری باید صرف نمود.
ظاهر درست و باطن نادرست، از ویژگی‌های کتاب بافی است. گیومه را صفحه "سی" باز و صفحه "صد و پنجاه" می‌بندد و مأخذی که استفاده کرده ارجاع نمی‌دهد بلکه به تمام منابع آن مأخذی که رونویسی نموده، ارجاع می‌دهد. به‌نوعی تا غوره نشده مویز شود، گفت " غوره نشده مویز گشتی، احسنت..!
 در برخی کتاب بافی‌ها، دست‌کاری واژگان نیز دیده می‌شود.
به‌طور مثال کلمه گوناگون را به "مختلف" و است را به "می‌باشد" تغییر می‌دهند و دو یا بیشتر واژه‌های درست را غلط می‌کنند تا بگویند این اثر دیگری است!
نوع دیگر کتاب بافی تألیفاتی ست که بوی ترجمه می‌دهند. ساده‌های دیگران را پیچیده می‌کنند به شکلی که نه خودش بفهمد و نه دیگران. در حالی که هنر در ساده‌نویسی است تا همه‌فهم شود.
اما دشوارنویسی برآیند کم‌سوادی است. باید بدانیم که جریان ایده‌ربایی به کتاب‌ربایی رسیده است. زمانی طرح‌های پژوهشی نوشته می‌شد، اما با طراح برای اجرا موافقت نمی‌شد و پس از چندی کاریکاتور همان طرح را به‌طور ناقص به اجرا در می‌آوردند؛ اما امروز گاهی به‌صورت تام و تمام کتاب‌ربایی انجام می‌شود. این در حالی است که مسائل حوزه روزنامه‌نگاری محدود نیست. در این حیطه صدها موضوع بر زمین‌مانده داریم. تجارب گران‌قدری از روزنامه‌نگاری ایرانی وجود دارد که چراغ راه‌اند اما هنوز نه جزوه شده‌اند و نه کتاب.
بارها گفته‌شده که نظریه از دل تجربه زاده می‌شود و تا تجربه‌ها را نکنیم به تئوری پردازی ایرانی نخواهیم رسید.
روزنامه‌نگاری محلی در ایران، جهان متفاوتی با روزنامه‌نگاری در تهران دارد. ما به کتاب‌هایی در باب محلی نویسی رسانه‌ای در ایران نیازمندیم. ادبیات گوناگون روزنامه‌نگاری کتاب نشده و تمایزها را در این عرصه بومی تبیین نکرده‌اند. ورزش نویسی با حادثه نویسی متفاوت است، سیاسی نویسی دنیای دیگری دارد. آداب سینما نویسی متمایز از کتاب گذاری است و نقدنویسی روزنامه‌نگارانه این دو گونه، باهم متفاوت‌اند. در این زمینه‌ها و بسیاری از گستره‌ها نیازمند تولید هستیم.
کلام آخر:
سیر تحول در دهه‌های اخیر و نقطه‌ای که امروز قرار داریم، به ضرر جریان حرفه‌ای تألیف و ترجمه تمام شده، حقوق پدیدآورندگان حرفه‌ای کتب روزنامه‌نگاری آسیب‌زده و اهل تفنن و مدرک مسافر این حوزه بوده‌اند.
 
مقیمان این حیطه را دریابید. هزینه‌های کمرشکن انتشار آثارند. بخصوص کتب مرجع که اغلب پربرگ هستند را با مشکل اساسی مواجه کرده است. از سوی دیگر امید مؤلف و مترجم برای خلق آثار نو به چاپ‌های بعدی پس از چاپ اول اثر می‌باشد. بسیاری از ناشران بخصوص دولتی، عمومی و دانشگاهی سال‌ها پیش برای نشر یک کتاب کاغذی با پدیدآورنده قرارداد بسته‌اند اما سال‌هاست بدون رضایت صاحبان اصلی آثار به‌صورت الکترونیک کتاب‌هایشان را انتشار می‌دهند و نسخه پی‌دی‌اف و کپی کتاب را به فروش می‌رسانند.
پدیدآورنده نه‌تنها بهره مالی ندارد بلکه بر اثر ربایش خسارت‌های معنوی دیده و کاری نیز نمی‌تواند انجام دهد.
اگر روزنه امید برای کتاب آفرینان به‌خصوص مؤلفان آثار مرجع برای احقاق حقوق پیشین‌شان و همچنین ایجاد زمینه مناسب برای آثار جدیدشان به وجود نیاید، اندک تلاشگران این عرصه نیز، به‌زودی از بین خواهند رفت."
شایان ذکر است در این نشست احمد توکلی و حسین بصیریان نیز به برخی مشکلات انتشار کتب در حوزه خبرنگاری پرداختند.
 

دیدگاه‌ها  

#1 خرم آبادی 1395-08-22 09:35
خداحفظش کنه
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا