باز هم محرم و غمبارترین روزهای زندگی شیعیان، بازهم تاسوعا یادآوری نماد جوانمردی حضرت ابوالفضلالعباس (ع) و نیز عاشورا موسم بازگویی پاکباختگی و جانبازی و نماد آزادگی در دنیا و بازهم شام غریبان و کمی عقبتر عهدشکنی کوفیان و شهادت مظلومانه مسلم و ... همه و همه ازجمله غمانگیزترین و شاید مهمترین پروسه تاریخ شیعه میباشد و بیتردید نقطه عطف حرکتها و دادخواهیها و حقطلبیهای قرنهای اخیر که مهمترین آن انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 است و متأسفانه برخی از ما شیعیان عمق وقوع آن را نمیدانیم و فلسفه وجودیاش را درک نکردهایم و تنها از قیام امام مظلومیت و لبان تشنه یاران و... میدانیم که همه ظاهر جنگ و شاید در تاریخ نظیر این جنگ نابرابر بسیار داشتهایم که به فراموشی سپرده شده است اما قیام امام که فوریت انجامش با ترک انجام مناسک حج بروز یافت حرکت او را ماندگار نمود و اگر امروز ناآگاهان همراهی خاندان اهلبیت امام را با ایشان منطقی نمیدانند صرفاً به جهت جهل اینگونه نظریهپردازان می باشد و بعضا نیز از روی آگاهی و با هدف ایجاد تشکیک درحادثه عاشورا اینگونه نظریات موهن را مطرح می نمایند.
بیگمان حرکت امام حسین (ع) در ابتدا بر مبنای جنگ نبود و همانگونه که فرمود برای اصلاح دین جدم آمدهام و بهراستی اینگونه بود زیرا سرنوشت مسلمانان و عنان حکومت نه به اختیار بلکه به اجبار و بعضا جهل در دستان فردی فاسد همچون یزید افتاده بود و حسین هم فرزند علی بود و عصاره وجودی آن بزرگمرد در او نهادینه شده بود.
امام علی (ع) تا میتوانست از جنگ پرهیز و رفتار اصلاحطلبانه ایشان همواره بر شفقت و نصیحت مبتنی بود و ریخته شدن خون در میدان کارزار را آخرین راه میدانست و سعهصدر ایشان در جنگ جمل دلیلی بر این مدعاست.
اما گاهی نصیحت و شفقت راه بجایی نمیبرد و بر دلسنگ دنیاطلبان اثرگذار نیست و اگر سکوت کنی و دست به شمشیر نبری این فساد همه وجود امت اسلام را فرا خواهد گرفت و...
زمانی که امام حسین به سمت کوفه حرکت نمود راه بر او بستند تا به کوفه نرسد و از او خواستند با فرزند ناخلف معاویه دست بیعت بدهد اما در مرام و مسلک خاندان رسولالله (ص) اینچنین ذلت؟! و درنهایت هیهاتمنلذله امام بود که جنگ و این راه بیبرگشت را به یارانش اعلام نمود و همین جمله راه را برای قوم کفر و خفته سخت نمود و مهمترین واقعه رقم خورد تا بهصورت جدی پرده از چهره نفاق و جهل و نادانی مردمان آن زمان بردارد و این ننگ تا همیشه تاریخ بر پیشانی آنها بماند و تا به امروز که پس از گذشت قرنها ظلم و جور یزیدیان در سایه جهل و همچنین آزادیخواهی امام حسین (ع) فراموش نشده است و نخواهد شد.
همچنین این خواست خداوند متعال بود تا حضرت سجاد بماند و شیعه بی امام نشود و از طرفی زینب همراه کاروان باشد تا حادثه کربلا راوی داشته باشد و همانگونه که زنده یاد دکتر شریعتی عنوان نمود: کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود و...
شاید اگر بخواهیم به فلسفه عزاداری آنگونه که برای عزیزان و رفتگان انجام میدهیم نگاهی داشته باشیم، باید بهمنزله وداع به آن بنگریم و تا دنیا بوده و خواهد بود مرگ و عزاداری و نسیان آنها که از بر ما رفتهاند بخشی از حیات فانی است.
اما بهراستی چه راز نهفتهای است که پس از گذشت قرنها از واقعه عظیم کربلا یادمانش هر ساله با شکوهتر و منسجمتر برگزار میشود و با گذشت سالها نهتنها کمرنگ نشده بلکه در پی تنویر زوایای مختلف آن و نگاه به دنیای امروز و حق و باطل بر اهمیت توجه به آن افزوده شده است و به یقین عبرتهایش چراغ راه امروز همه کسانی است که دل در گرو آزادمردی دارند و اگر چنانچه بخواهیم ارزشمندترین خصیصه یاران اندک امام را بیان نماییم هیچ ویژگی از ولایتپذیری آنها بارزتر نیست، امام هیچ اجباری برای دیگران در راهی که خود برگزیده بود نمیدید و به جهت تبین آینده این نبرد حق و بیعت خود از گردن همگان برداشت و حتی ظلمت شب را به یاری آنها گسیل داشت تا کسی شرمنده نباشد و تنها کسانی باقی ماندند که حسین و قیام و شور همراه با شعور را در عمق وجود خود درک نمودند و بهرغم آگاهی از سرنوشت روز نبرد ولایتپذیری خود را به اثبات رساندند تا نامشان با شمار 72 برای همیشه تاریخ در کنار نام امام جاودانه شود و بهراستی که تاریکی ظاهری آن شب تا همیشه همراه کسانی شد که زرقوبرق دنیا و ترس مرگ از درک امام عاجزشان نمود و او را تنها گذاشتند و حتی توبه و همراهی با توابین هم نتوانست آنها را از این ظلمت رها سازد و امروز هم نامی از آنها نیست و در مقابل نوری پر فروغ به کسانی بخشیده شد که حق و باطل را بهخوبی متمایز نمودند و در کنار مراد جان دادند.
آری امروز اگر بر سروسینه می زنیم نه بدان جهت است که امام حسین را از دست داده ایم زیرا این مرگ روزی به سراغ همگان خواهد آمد و چه بسا اگر امام در بستر و بواسطه بیماری دنیا را وداع می گفت هیچگاه عالم را به این صورت تحت تاثیرقیام وحرکت خود قرار نمی داد.
بی تردید بررسی و واکاوی و شرح شخصیت ارزشمند امام حسین (ع) و همچنین زوایای حادثه عظیم کربلا نیاز به ساعتها بحث و گفتگو و نوشته های بسیار دارد که ازگستره علم نگارنده خارج است و این وجیزه هم بر آمده از عشق به شخصیت این امام عزیز می باشد، اما آنچه مسلم است امام حسین (ع) یک شخصیت جهانی است وشایدبه گزاف نگفته باشیم که نه تنها برادران اهل تسنن بلکه برخی پیروان ادیان دیگرهم حتی در بعضی مواقع بیش از ما شیعیان به زوایای مختلف شخصیت و قیام امام پی برده اندوفقدان اوو قیام و افکارش رادرکیش خود احساس می کنند و این گفته آنتوان بارا دانشمند مسیحی که نه از روی هوا و هوسی گذرا بیان شده، بلکه نتیجه عشق و سالها تحقیق اوست وشاید تلنگری باشد برای گروهی از ما که حسین (ع) را بدرستی نشناخته ایم، او امام را گوهر جاودانه و ماندگار تمام ادیان توصیف می کند و با حسرت این جمله را بیان می دارد که
اگر امام حسین (ع) از ما بود، در تمام کره زمین برای او منبر و پرچم بر میافراشتیم و مردم را با نام حسین (ع) به مسیحیت فرا میخواندیم و این سخن چنان تأثیرگذار میباشد که در مییابی نام امام حسین نه یک مذهب بلکه توانایی ترویج و تقویت یک دین الهی را هم دارد و این دانشمند مسیحی دریافته که هرچه خوبی و نیکی در دنیا وجود دارد از جمله اوصاف حسین است و با او بعنوان سندی غیرقابل انکار میتوان در جهت ترویج یک دین تلاش نمود.
اما بد نیست گریزی بزنیم به خودمان و واکاوی کنیم و در خلوت خود میزان صداقت و ارادت قلبی و عملیمان به امام حسین (ع) را به ترازوی قضاوت بسپاریم که یقیناً در خواهیم یافت به چه اندازه شیعه حسین بودهایم و واقعاً از این گوهر یکدانه تمام ادیان که افتخارش نصیب ما شیعیان میباشد چه اندازه توانستهایم برای جذب دیگر ادیان و حتی مذاهب دیگر به سمت شیعه بهره ببریم؟!
هرساله و پیش از شروع دهه نخست محرم شیعیان آماده میشوند برای مظلومیت امام و خاندانش پرچم عزا بر افراشته و این حماسه را به بهترین شکل ممکن گرامی بدارند اما دریغ و افسوس که گروهی هم به این ایام نگاهی کاسبکارانه دارند!
در اینجا برای اثبات این نوع نگاهها کمی روانتر و بیتعارف سخن بگوییم و به تمثیلی سادهروی آوریم، خبر میرسد شکر و برنج و قند و روغن و پارچه مشکی و طبل و زنجیر همه ارزاق و اجناس مورد نیاز این ایام بهیکباره گران میشود و درنهایت برای توجیه آن را به قصه تکراری رابطه عرضه و تقاضا مرتبط میسازند و... اما نمیگویند که برخی دلالان و واسطهها و حتی عمدهفروشان محرم را فرصت طلایی، نه برای بهرهمندی از فیوضاتش بلکه برای کسب وکار و ... میدانند و از مدتها قبل این پروسه سودآور را کلید میزنند و با وارد نمودن شوک به بازار اهداف خود را عملی میسازند و البته اینگونه اقدامات مختص تمام فصول بهویژه ایام نوروز است که پرداختن به آنها با موضوع این مقال بیارتباط میباشد اما آنچه که به یقین زمینه اینگونه رفتارهای منفعتطلبانه و اجحاف در حق مردم را فراهم میسازد عدم نظارت کافی دولت و نیز عدم آمادگی و تدبیر لازم جهت مقابله با سودجویی میباشد و باز هم مبحث ما بیتدبیری دولت نیست و ...
از همه این نقاط ضعف که بگذریم اصل موضوع شیعه بودن ماست، زیرا این موضوع قانون اجتماعی نیست که یقیناً ناظر باید مراقب رفتار ما باشد این یک مقوله اعتقادی است و اینجاست که عنوان میشود برخی از ما شیعیان نه تنها قیام امام و شخصیت امام بلکه فلسفه ایام عزاداری برای ایشان را هم درک نکرده و با نگاه کاسبکارانه به آن مینگریم و جالب اینکه برخی از همین بهاصطلاح حاجی بازاریها لیالی دهه نخست محرم هم سفرهای برای نذورات میگسترانند و تعدادی از همین جماعت حتی برای ادای نذورات خود فقیر و نیازمند را در نظر ندارند و به دعوت کمتر از شان بازاری خود رضایت نمیدهند و...
وای بر ما که چقدر با شیعه واقعی و مورد تائید و تأکید امام حسین (ع) بیگانهایم؟! زر و زور و تزویری که امام برای مبارزه با آنها قیام نمود امروز به هم میآویزد و با احتکار و در شیشه کردن خون مردم و کسب سودهای کلان و بادآورده و بعضاً مشکوک و حرام به ظن خود میخواهیم ایام محرم را با توزیع نذورات خود گرامی بداریم! و بازهم در سایه آن زر و زور خود را البته با تزویر به رخ مردم بکشیم و وای بر ما که تنها از محرم و تاسوعا و عاشورا شالگردن سیاه و صدای خوش مداح و ازدحام جمعیت حاضر در هیات و چربی چلوی نذری و... ظواهر دنیوی را میبینیم و...
به هر حال سخن کوتاه میکنیم و ضمن تسلیت این ایام حزنانگیز و غمبار امیدواریم عزاداریهای ما تنها برای او و به عشق او و تنها با هدف افزایش رهروان راه پاک او باشد.
عباس شاهعلی
دیدگاهها
رهبر معظم انقلاب به سوالی درباره گل مال کردن پاسخ داده است:
کیفیت گِل یا خاک به بدن مالیدن یا بعضی جاها کاه روی سر میریزند فرق میکند. بعضی جاها روز عاشورا گلی بر سر میمالند یا کاه بر سر میریزند که نشان دهند عزادار هستند. اما اگر گل مال کردن به حدی برسد که سخیف باشد یا زشت باشد و طرف انگشت نما شود یا اینکه دشمنان از همین اعمال علیه مکتب اهل بیت پیروان مکتب اهل بیت سواستفاده کنند، موجب وهن باشد بله حرام است. بنابراین اگر گل مال کردن در حد سادهای باشد که به آن مراتب نرسد و طرف صرفا خود را عزادار نشان دهد این اشکالی ندارد. اما اگر در حدی باشد که طرف یا انگشت نما میشود و زشت و سبک است یا موجب وهن باشد، این جایز نیست.