یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

مطبوعات از دیر‌باز به عنوان یکی از ارکان مهم در نظام و سازمان‌ها مد نظر بوده و حاکمان و والیان در گذشته به نقش رسانه‌ها در اين خصوص کاملاً آگاه بوده‌اند و آن‌ها را در روشن‌گری یا همراهی افکار عمومی و جامعه به عنوان بازوی توانمند یا حتی مخالفانی تأثیرگذار مد نظر داشتند.
البته رسانه‌ها در بسياري از تندروی‌ها نقش کاتالیزور داشته یا باعث جرقه‌هایی برای شروع انقلاب‌ها و تنش‌ها شده‌اند اما به یمن انقلاب اسلامی و حاکمیت این نظام قاطبه، مطبوعات از سال 1357 در مسیر و اهداف نظام و آرمان‌ها و ایده‌های بزرگ معمار بزرگ انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و منویات مقام معظم رهبری قلم‌فرسایی کرده‌اند و در خیلی از رخدادها‌، حمایت و حتی ایجاد زمینه حضور مردم در صحنه‌هاي انقلاب نقش بی‌بدیلي بازی نموده‌اند که به تبع آن در استان لرستان دست‌اندرکاران رسانه‌ها در حد توان و بضاعت خود در این نمایش فرهنگی بازی قابل قبولی را در معرفی استعدادها و توانایی‌های استان و همراهی افکار عمومی ارائه کرده‌اند.
اگر منصفانه به تاریخ 37 ساله مطبوعات پس از انقلاب در استان لرستان نگاه کنیم واضح است که سربازان عرصه قلم و رسانه کارنامه درخشانی از خود به جا گذاشته‌اند و در استانی که دارای رتبه اول بیکاری‌، تعطیلی صنایع و نبود امکانات و زیر‌ساخت‌ها و هزاران شکل اقتصادی و اجتماعی و مهم‌تر از آن با وجود سکان‌داری مدیران مختلف از جناح‌ها و سلیقه‌های سیاسی  تند و معتدل؛ مدیران کارآمد و حتی گاهی ناکاربلد، کم‌تر از انگشتان دو دست پرونده مطبوعاتی بدون در نظر گرفتن حق یا ناحق بودن شکوائیه آنان در محاکم قضائی تشکیل شده است و کم‌تر از انگشتان یک دست منجر به صدور رأی گردیده است‌.
این  امر نشان از دلسوزی و همراهی این قشر فهیم و زحمتکش نسبت به مسائل و مشکلات استان دارد یا به عبارت دیگر در درون سوخته‌اند و نوشته‌اند تا شاید ایجاد امید و رفع مشکل گردد و با سیلی‌های نامهربان خیلی از مدیران صورت سرخ شده خود را با آب چشمه‌ساران لرستان شسته و کینه‌ای به دل نگرفته و قلم را بر زمین نهاده‌اند اما متاسفانه اوج این نامهربانی‌ها و این سیلی‌های سنگین، سال 1394 به اوج خود رسید که به مصداق "مشت نمونه خروار‌" اشاره‌ای می‌شود:
اولین آن زمانی که به بهانه کمبود اعتبارات و صرفه‌جویی‌های مالی در اولین اقدام دستگاه‌ها با قطع سهمیه اشتراک نشریات و روزنامه‌ها شروع شد. تا جایی این سیلی محکم و ناشايست است که بیش از 80 درصد از دستگاه‌های متولی در استان اقدام به قطع  اشتراک نشریات و در حقيقت قطع ارتباط فرهنگي کرده‌اند و اگر رسانه‌ای اقدام به چاپ خبری از این سازمان‌ها بنماید باید نشریه‌ي حاوی خبر را هم دو دستی به سازمان مربوطه تحویل نماید تا شاید خدا بخواهد و زمانی از سر دلسوزی این سازمان با یک آگهی صد هزار تومانی مدیر مربوطه، از شرمندگی چاپ آن خبر و گزارش به درآید!
این سیلی زمانی سوزناک‌تر گردید که روابط عمومی‌های دستگاه‌های اجرائی در اقدامی هماهنگ تمام نشریات را به یک دید نگاه می‌کنند و به پارامترها و فاکتورهای هر نشریه مانند تیراژ؛ کیفیت‌؛ مخاطب؛ گستردگی توزیع و ... اصلاً توجهی ندارند که این سیلی که مانند شلاق‌های برقی است "همه نشریات باید به یک اندازه و به یک قیمت کاری انجام دهند" زمانی تب و لرزه‌اش به اندام رسانه‌ها بروز می‌کند که نشریه و رسانه‌ای سراسری که 10 نسخه در روز به استان می‌آید با نشریه‌ای که 7 هزار نسخه در استان تیراژ دارد و يا نشریه‌اي محلی که 100 نسخه تیراژ دارد با نشریه‌ای که 3 هزار نسخه چاپ می‌شود، به یک اندازه کارشان اهمیت دارد و با یک سطح دیده می‌شوند! سوزناکی این شلاق برقی زمانی هویداتر است که برای شندر غاز پول آگهی که شاید بیش‌تر به "مصداق صدقه باشد تا هزینه آگهی" می‌دانند!
در طول سال، همکاران پر‌تلاش رسانه‌ای ما را به بهانه تا زمان پایان سال به صبر چندین ماهه دعوت می‌کنند و در اسفند به آخرین روز سال محول می‌سازند و پس از آن به بهانه‌ي نبود اعتبار یا مفقود شدن سند و فاکتور و یا پایان سال مالی و با بی‌حرمتی، کار را برای رسانه تمام می‌کنند و حتی این مبالغ ناچیز را هم پرداخت نمی‌‌نمايند!
سوز این سیلی زمانی دو چندان است که در زمان دهکده و اتافک شیشه‌ای جهانی و در عصر فراوانی ارتباطات‌؛ پل ارتباطی بین دستگاه‌ها و نهادهای اجرائی با رسانه‌ها که همان روابط عمومی‌ها می‌باشند این پل کاری را به یک راه مالرو یک طرفه تبدیل كرده و این تصور باب شده که رسانه وظیفه دارد اطلاع‌رسانی کند و هر کاری انجام می‌دهد، وظیفه است و لاغیر ...
لذا اعتراض رسانه‌ها به عملکرد بعضی از این روابط عمومی‌ها به جایی نمی‌رسد و رسانه به جایی می‌رسد که می‌پندارد این پست به روش استخلافی به او رسیده، پس عطایش را به لقایش می‌بخشند.
این سیلی زمانی به مصیبت تبدیل می‌شود که بعضی از آنان به جای همکاری با رسانه، فقط با اشخاصی خاص کار می‌کنند و چیزی به نام رسانه برای آنان مهم نیست‌.
درد این سیلی زمانی منجر به سکته می‌گردد که با وجود دستور مدیریت ارشد و اجرائی استان و قول و قرارهای ایشان با اعضای هیات مدیره خانه مطبوعات چه در جمع و چه به صورت انفرادی مبنی بر این که دستگاه‌های اجرایی باید طلب رسانه‌ها را پرداخت نمایند، کسی توجه به این دستور نمی‌کند و رسانه در پی‌گیری این دستور با حرف‌ها و جملاتی مواجه می‌شود که باید با خواندن آیةالکرسی از کنار آنان عبور کرد با جملاتی مانند «هر کسی دستور داده خودش هم پرداخت نماید».
زمانی جای این سیلی سرخ و کبود می‌شود و برای همیشه می‌ماند که در استانی که دارای صنعتی پویا  نیست و رسانه‌های حامی و پشتوانه تبلیغات رسانه‌ای ندارند کسانی که باید این رسانه‌ها را به عنوان بازوان فرهنگی برای اجرای برنامه‌های اقتصادی‌، اجتماعی حمایت کنند خود را روزنامه‌نگار حامی رسانه قلمداد می‌کنند و در گفتار بسیار زیبا لب به سخن باز می‌کنند ولی در عمل مانند اشاره نوک سوزنکی به بادکنک تبدیل می‌شوند‌.
جای این سیلی زمانی تبدیل به غده‌ي چرکین و سرطانی می‌گردد که بعضی از مدیران با ترتیب جلسات رسانه‌ای آن هم سالی یک بار و با گرفتن امضاء و اثر انگشت و مشخصات فردی و ... به بهانه کمک به خبرنگاران کارت هدیه 20 تا 50 هزار تومانی پرداخت می‌کنند و به خیال خودشان با این کار رسانه راخریده‌اند و سهم‌الارثی در آن دارند که این بی‌درایتی و بی‌تدبیری باعث گردیده در جلسات خبری بعضی از مدیران کسانی که در وادی خبر هم نیستند و حتی در سال هم یک خبر ندارند حضور داشته و جا برای خبرنگاران واقعی نباشد؛ البته در بیش‌تر چنین جلساتی کسانی که خبرنگار واقعی هستند حضور پیدا نمی‌کنند و با نگاه به خروجی اخبار این جلسات همه چیز عیان و آشکاراست و خبرنگاران واقعی این عمل را توهین تلقی می‌کنند.
 لازم است در این‌جا درود خدا و پیامبر (ص) و اهل بیت را بر تمامی اموات استاندار همدان بفرستم و از خداوند سبحان بخواهم که طول عمر با عزت به ایشان و خانواده‌اش عطا فرماید که طی بخشنامه‌ای محکم و دستوری اعلام کردند پرداخت هر گونه وجهی تحت عنوان کارت هدیه به خبرنگاران استان همدان ممنوع است و با مدیری که این کار را انجام دهد به شدت برخورد می‌کنند.
امید است که این کار هم در استان ما با دستور ویژه مهندس بازوند و همکاری ذی‌حسابان عملی و اجرائی و کار از خود استانداری شروع شود و این بهترین عیدی است که استاندار استان به خبرنگاران واقعی استان برای همیشه هدیه می‌کند.
این غده سرطانی زمانی خیلی از رسانه‌های استان را به کما برده که اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مخصوصاً واحد مطبوعات این نهاد، چشم و گوش خود را نسبت به مشکلات و گرفتاری‌ها و مهم‌تر از آن نظارت بر مطبوعات و تخلف‌های رسانه‌ای کاملاً بسته و در انجام کارهای روزمره بدون رعایت دستورالعمل‌ها و قوانین توجه خاصی به یک عده خاصی دارد.
اما با این سیلی و سیلی‌های مکرر که در آينده به آنان پرداخته خواهد شد، باعث گردیده که امروز خیلی از رسانه‌های محلی و نمایندگی حسن نجفوندنشریات سراسری در سکته‌ای عميق به سر ببرند و خیلی‌ها اقدام به چاپ نشريه نکنند یا این که با تیراژ بسيار پایین این کار را انجام دهند و دیگر توان پاسخ‌گویی به پرداخت بدهی‌هایي مانند حقوق و مزایای کارکنان‌، چاپخانه، کاغذ و ... را نداشته باشند.
 
 حسن  نجف‌وند
سرپرست روزنامه جام جم در استان لرستان
و عضو هيأت مديره خانه مطبوعات لرستان
 
 

دیدگاه‌ها  

#1 اردوان 1394-12-28 11:19
جنابان روزنامه داران شریف ملک ویران بی خرمی و ابادی.
چنان نک وناله می فرمائید که جگر فلک جگر وز میشود از دردتان . هشت صفحه روزی نامه که خداوند را عزوجل سپاس ها باد بابتش که بشکرانه هفت صفحه و نصف آگهی چاپیده اید و نیمتای بالا را هم تیتر بفروخته .
عجیب است گراین مطاع را سود نباشد چرا چنان اشکم پاره نموده برای گرفتن مجوز و چاپ آخرین شماره در روز ی که فقط سه روز مانده به عید و ؛ یر از شو الفه خبری در دیار نیست.
رنگ نفرمایید عزیزان مردم را با گونه های گل انداخته اتات از دارایی های مفت . قیول نمی فرمایید امر دائر دارید تا لیست شاسی بلند سورانتان را تقدیم دارم
نقل قول کردن
#2 خبرنگار 1394-12-28 12:04
اقاي اردوان از همين سبك نوشتارت مشخص است كه چه اخلاق و شخصيتي داري .
آن ليست بلندبالاي شاسي بلند سوارها را تقديم كن تا مشخص شود شما راست ميگوييد يا ما .
اينطور كه شما نوشتي همه خبرنگاران لرستاني خودروي شاسي بلند دارند
نقل قول کردن
#3 تحليلگر 1394-12-28 13:25
اردوان جان كسي كه شاسي بلند داشته باشه نمياد براي صد هزار تومن به تو كه سر برج منتظر چند صد هزار تومن حقوقت هستي التماس كنه . بنده خدا تو خودت هم چشمت به دست يكي ديگس
نقل قول کردن
#4 اردوان 1394-12-28 16:56
ایهالاخی که چنین براشفته می نمایید حاشا اگر منظور شمایان باشید که نیک مردان وزنانی شریفید.حرفم با روزنامه داراني است که از هشت صفحه نه صفحه آگهی بخورد خواننده می دهند
اگر ازاین نمد شمایان نیز بهره ای دارید نوشتان باد اگر هم که نه پس چرا براشفته شديد؟
مرحمتی فرمده ادرس دهید کدام مطبوعه چنین نباشد تا شاسی بلند سواران را خدمتتان باز گویم.
نوروزتان مبارک و بشادی
نقل قول کردن
#5 حسینی 1394-12-28 23:00
درود خدا بر دوست ارجمندم جناب حسن نجفوند که به راستی و درستی قسمتی از شاهنامه مشکلات مطبوعات لرستان را به همگان روشن ساختند و گوشه ای از این مشکلات را با قلم زیبایشان به رشته تحریر در آوردند.
اما آنچه میبایستی مد نظر دوستان باشد راهکارهای برون رفت از این مشکلات است که نیازمند برخورد قاطع و بدون اغماض استاندار لرستان و مدیر کل ارشاد لرستان است و تا زمانی که این اراده وجود نداشته باشد یک مقاله که سهل است یک کتاب هم آقایان را از خواب غفلت بیدار نمیکند .
امیدوارم سال 95 سال حمایت از مطبوعات علی الخصوص مطبوعات محلی در لرستان باشد.
سید حسینعلی حسینی
مدیرمسئول روزنامه دلفون و ماهنامه مطبوعات دلفان و سرپرست روزنامه تجارت لرستان
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا