هر سرزمینی که نیاز به توسعه و پیشرفت داشته است، پایه و اساس اعتلای آن توسط فرهیختگان، اندیشمندان، مؤلفان و هنرمندان آن سرزمین رقم خورده است.
زمانی که دو جلد کتاب اخیر پژوهشگر توانا و ارجمند لرستان آقای "سید فرید قاسمی" و مقدمه پر‌سوز و گداز و در حقیقت رنج‌نامه ایشان را مطالعه کردم، به حال جامعه لرستان افسوس خوردم که هیچ‌گاه از فرصت‌های طلایی و انسان‌های صادق و بی‌ریای خود بهره‌ای نبرد.
سید فرید قاسمی چهره‌ای نیست که نیاز به لرستان داشته باشد بلکه لرستان نیازمند اوست. بارها شنیده‌ام که شخصیت‌های برجسته‌ي دیگر استان‌ها گفته‌اند که ای کاش سرزمین ما هم نویسنده‌ای همچون او داشت.
قاسمی تاریخ را با تحلیل به مخاطب خود عرضه کرده نه اين كه فقط تعدادی آمار، ارقام و اشخاص را مثل راهنمای تلفن به خورد خلق‌الله بدهد. ایشان شیوه کپی‌برداری و «پخته‌خواری» را هیچ‌وقت انجام نداد و در خلاء‌هایی که در تاریخ و فرهنگ لرستان اثری باقی نبود آن خلاء‌ها را پر کرد.
 سيد فريد قاسمي
كاش زمام‌داران دیار ما همچون دیگر نقاط، آن‌قدر که به فکر ایجاد بناهای ساختمانی و فیزیکی هستند، قدری هم درایت داشتند و به فکر بنای اندیشه ‌فرهنگ بوده و براي تاریخ‌نگاران این سرزمین نيز قدمي بر می‌داشتند.
سال‌ها پیش در یکی از ادارات لرستان، هزاران کیلو کاغذ به نام پژوهش را درون گونی نهاده و دور ریختند، بر حسب تصادف آن هنگام، من آن‌جا حضور داشتم؛ نگاهی به چند نسخه از آن‌ها کرده و پی به اين بی‌عدالتی فرهنگی بردم كه دريغ ارزش آن‌ها را نمي‌دانند.
اینک باید دانست فرصت‌طلبانی که هر روز به رنگی در می‌آیند، چه مقدار پژوهش «تحمیقی» و سفارشی تحویل داده‌اند و سرمایه‌های مادی به جیب چه کسانی واریز شده است؟!
 
سیدمحمد سیف‌زاده / خرم‌آباد