مرمت و رسيدگي به اكثر آثار باستاني خرمآباد مدتهاست که به دست فراموشی سپرده شده است. برخی از این آثار سالیان متمادي است که بدون رسیدگی به حال خود رها شده و حتي در گذر زمان اصالت و ارزش خود را از دست دادهاند. جابهجايي سنگ نوشته دوره سلجوقي و بازسازي پل شاپوري (طاق پل شكسته) دوره ساساني نمونههايي از اين دست است.
شهری مانند خرمآباد که از صنایع و بنگاههای کسب درآمد بیبهره است، برای توسعه و درآمدزایی میتواند با تکیه بر گردشگری تا حدودی این خلاء را پوشش دهد.
به نظر میرسد متولیان میراث فرهنگی لرستان انگیزهای برای حل مشکلات حوزه كاري خود در استان ندارند. همواره کمبود هزینه و بودجه بهانهای برای شانه خالی کردن از مسئولیت سازمان میراث فرهنگی بوده است، ولی آیا ساخت و یا تعمیر تابلوهای معرفی کنار هر یک از آثار باستانی نيز بودجه زیادی طلب میکند؟
نمونهي آن مقبره "جمالالدین خِضر" اتابک لرستانی است که به شماره ۳۷۶۱ جزو آثار ملی ثبت شده است. این اثر تاریخی که نام قبرستان اصلی شهر یعنى خضر هم از آن گرفته شده است در میان قبرها و سایهبانهایی محصور شده است و گاهی جایگاهی برای معتادها و بیخانمانها میشود.
میراث نه فقط برای این معضلات مقبره کاری نکرده است حتی تابلوی قدیمی و زنگزدهای که این اثر را معرفی کرده است را هم عوض نمیکند!
یکی دیگر از آثار باستانی که به فراموشی سپرده شده است پل گَپ (صفوی) خرمآباد میباشد. بعد از آتشسوزی چند سال قبل، سازمان میراث فرهنگی حتی زحمت پاک کردن سیاهیهای روی این پل تاریخی را به خود نداده است! چشمهطاقهای ابتدایی این پل که سالهاست به صورت مخروبه بر جای مانده است، چشم بينندگان و دل شهروندان را ميآزارد.
سردرب ۸۶ ساله اداره طرق و شوارع خوزستان و لرستان (راه و ترابري) با تاريخ 1312 در مرکز شهر و در حریم قلعه فلکالافلاک نيز وضعیت نابهسامانی دارد. بر روی این سردرب به حدی تابلو و بنر نصب شده است که بیشتر به یک تابلوی تبلیغاتي میماند تا اثری تاریخی و یا میراثی فرهنگی!
حدود یک سال از شروع مرمت چشمهطاق انتهایی طاق پیل (پل شاپوري) میگذرد و همچنان کار بر روی آن به اتمام نرسیده است. مرمت و بازسازی یک اثر تاریخی باید متناسب با سازهي گذشته آن صورت گیرد تا علاوه بر تامین استحکام و ماندگاری، حس تاریخی و قدیمی بودن را به بیننده منتقل کند، ولی مرمت کنندگان تمام سطح سازه گذشته را در زیر سنگ، ملات و دوغاب جدید پنهان کردهاند و دیگر چیزی از بنای گذشته پیدا نیست!
مرمت این پل ۱۵۰۰ ساله بهوسیله چند بنا و کارگر غیرحرفهای و به اصطلاح میدانی در حال انجام است که اكثر اوقات بدون حضور ناظران و کارشناسان مقیمِ اداره کل میراث فرهنگی عملیات اجرای آن را ادامه میدهند!
متاسفانه نمونههای اینچنینی بسیار زیاد است. ضلع جنوب غربی پای تپه قلعه فلاکالافلاک كه محل عبور شهروندان و مسافرین است، وضعیت اسفناکی دارد و هنوز بعد از چندین سال که از تخریب ندامتگاه میگذرد، مخروبه آن به جای مانده است و چشم کارشناسان سازمان میراث فرهنگی آنرا نمیبیند!
پارک مفرغ هم که زحمات زیادی برای آن کشیده شده است، هیج تابلوي راهنما و یا معرفی برای مفرغ لرستان ندارد و بازدیدکنندهي این مجسمهها هیچ اطلاعاتی از آنها نمیتواند کسب کند.
به هر حال از سازمانی که تغییر مدیران آن فصلی و بعضاً غيرمتخصص شده است نباید انتظار چنداني داشت، ولی مطمئنا تمیز کردن و نظافت محوطهها و آثار باستانی و همچنین نصب یک تابلو مناسب برای هر یک از این آثار انتظار زیادی نیست!
محمد پورخداداد / پایگاه خبری گُلوَنی؛ عكس: ولي ميراسماعيلي