یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

زیست‌بوم مردمان زاگرس‌نشین که از جمله فریباترین مناطق بکر و طبیعی کشورمان به شمار می‌رود، هر ساله و به کرّات دست‌خوش بلایای طبیعی و غیر‌طبیعی شده و متأسفانه رو به اضمحلال می‌رود.
اخبار وحشتناک زیست‌محیطی مربوط به نواحی زاگرس از تجارت‌های سیاه زغال‌گیری و بیماری درختان بلوط گرفته تا آتش‌سوزی‌های عمدی و غیر‌عمدی‌، همه و همه هر دوراندیشی را به وحشت می‌اندازد.
به نظر می رسد آموزش‌های حفاظت از محیط زیست برای مردمان این مناطق بسیار ضروری می‌باشد. هر فرد بایستی به وظیفه خود در قبال حفاظت از منابع طبیعی  واقف بوده و خود را مسئول اتفاقات مربوطه بداند. ما در قبال آیندگان مسئولیم و وظیفه داریم طبیعت خدادادی‌مان را بی‌کم و کاست به فرزندان‌مان بسپاریم. بنابراین نیاز فوری به فرهنگ‌سازی در این زمینه احساس می‌شود و بایستی مسئولان و مردم با کمک یک‌دیگر این وظیفه انسانی خود را به انجام برسانند.
به طور قطع، قصور و کوتاهی هیچ مسئولی بخشودنی نیست و امتناع شهروندان نیز از کمک و یاری به حفظ طبیعت محل زندگی‌شان بسیار ناپسند است.
امیدوارم مسئولان به وظیفه خطیر خود برای حفاظت از محیط زیست واقف بوده و با تمام وجود از این مناطق حفاظت نمایند. از مسئولان كشور نیز انتظار داریم گوشه‌ي چشمی به این مناطق داشته و امکانات و بودجه کافی را برای پاسداری از این سرمایه ملی در اختیار مسئولان محلی قرار دهند.
از تمامی كساني که با دستان خالی سعی در مهار داشته و شبانه به سوی بلوطستان شتافتند بسیار سپاس‌گزاریم و امیدوارم زین پس شاهد خرمی دامنه‌های زاگرس به خصوص خطه ي زيبا و تاريخي كوهدشت باشیم.
دل‌نوشته زیر سروده‌اي به زبان لكي در سوگ بلوط‌های سوخته دیار بی‌فریادرسم است:

بلوطستان بی‌کس! دیار بی‌هنارس
هاوار هی هاوار مردم به ره سن                 دارل بلو مان یک‌جا ای دس چن
آگر گِرتِه نَه دارل سر برزمان                    کُل بی وه بویلکو سراسر مرز مان
نه باله نه هس تا بال به شَنی             نه مَلی وه ناز سازه مه ژه نی
نه سوزه دِتی دُیوکه مه رِسی             نه کس دی حاوال کسه مه پرسی
داربلوی سِزیا هاوار رَس نیه؟                 اِ  دیوان سرا انگار کس نیه؟
کی آگر داسی لانه کوگل‌مان                      کامان نامرد بی تش دای وه گیان مان؟
کی «هرین» کردی وه بویل کو در مال                     کی کرمیت ژه نی چوی کُرِ هُمال
دس کی بِری کِرد «دالاو» آگر بی                   دس وه زرانی نیشتیم وه «وی وی»
کشماهر عزیز کی وه چَه ما کِرد؟                     رنگ رخساری کی اِ  پِه ره بِرد؟
«چنگری» ارا سیا پوش بیه؟                          یه نازار کیه بی ویر هوشبیه؟
چمری به ژن هر شو تا سحر                         تا خلق بزانن گوش فلک بو کر
یکی بای بچو مردم بچری                        بینم کسی مای دسمان بگیری؟
کس نمای آگر «دالاو» کوربکی؟                     کس  نمای اسباو یاریمو جور کی؟
داد ارا بلوی‌! داد ارا وژمان!                      ارا شاقه شاق کوگل خرامان
داد ارا جامال بی دِرَه تانم                           داد ارا دشت بی‌نگهبانم
 
ترجمه:
بلوطستان بی‌کس! دیار بی‌‌فريادرس
«مردم به فریادم برسید»                  «درختان بلوط‌مان از دست رفت!»
«درختان سر بلندمان آتش گرفته‌اند!»               «‌و سراسر مرزمان به تلی از خاکستر تبدیل شده است!»
«نه پرنده‌ای هست تا پرواز کند!»                    «نه پرنده‌ای خوش‌خوان تا با نوایش ساز بنوازد!»
«نه سبزه دختران دل و دماغ  دوک ریسیدن دارند!»                      « و نه کسی احوال دیگران را می پرسد!»
«درخت بلوط سوخت اما  فریادرسی نیست؟»                    «انگار مسئولین خبر ندارند؟»
«چه کسی لانه کبک‌های‌مان را به آتش کشیده است؟»              «کدامین نامرد بر جان‌مان آتش افکنده است؟»
«چه کسی هرین را به خاکستر تبدیل کرد.»             «چه کسی مانند پسر رقیب کبریت آتش را به جان‌مان انداخت؟»
«چه کسی دلش آمد «دالاو» را آتش بزند؟»                  «زانوی غم بغل گرفته ایم و شیون می کنیم.»
«چه کسی کشماهور عزیز را چشم زده است؟»                     «چرا رخسارش پریده است؟»
«چرا «چنگری» سیاه پوش شده است؟»                 «این عزیز دردانه کیست که از هوش رفته است؟»
«از شب تا صبح ساز چمری بنواز»                «تا خلق بدانند و گوش فلک کر شود»
«یکی مردم را خبر کند؟»                        «ببینم کسی هست که دست‌مان را بگیرد و یاری‌مان کند؟»
«کسی نمی‌آید تا آتش «دالاو» را خاموش کند؟»                  «کسی اسباب یاری ما را فراهم نمی‌کند؟»
«برای بلوط و برای خودمان می‌نالم»                 «برای آواز کبک‌های خرامان‌مان می نالم»
«برای وطن بی‌کسم می‌نالم»                     «برای دشت بی‌نگهبانم می‌نالم.»
 دکتر میترا تیموری

دکتر میترا  تیموری
 


دیدگاه‌ها  

#1 محمد اكبري 1394-05-15 21:44
مشكل زيست بوم هاي لرستان كه ازمهمترين سرمايه ملي است بي تدبيري واصرار براستمراردرانتص اب برخي مديران ذيربط است كه نه نگرش مناسبي دارند نه توان كافي با مرثيه مشكل استان حل نميشود در لرستان نيروهاي قوي و دلسوز را كنار ميزنند واين نتيجه اش
نقل قول کردن
#2 شهروند 1394-05-15 21:57
یافته --- باید در مقابل فاجعه زیست محیطی کوهدشت سالها مرثیه خواند. هزار هکتار یعنی بی کفایتی مدیران سهل انگار یعنی مرگ لرستان
نقل قول کردن
#3 رضا 1394-05-15 23:18
درود ولی چه فایده صدها سال طول میکشه که ی درخت بلوط رشد کنه افسوس برا منابع طبیعی وصد افسوس برا محیط زیست وخدا بیاید بذارن برندهزار ان شعر برا تفنگ بلوط سروده شده الان باید برا نبودشو. بسرودی. باید به آیندگان جواب. بدن دستگاههای متولی البته در محضر عدل الهی
نقل قول کردن
#4 فعال محیط زیست 1394-05-16 00:09
وقتی آبشار تله زنگ یاشوی لرستان به اسم دزفول شد باید فکر این روز را میکردیم که سمندر لرستانی به امپراطور تعقیر اسم دهد - ومستندی را هم به همین عنوان روی پرده سینما رفته است و درآمد حاصل از این مستند برای حامیان سمندر در استان خوزستان است.

مدیران محترم بفرمایند برای مشاهده:

به دیدن «فرمانروای زاگرس» بروید
زیست بوم: فیلم مستند فرمانروای زاگرس به کارگردانی پرهام دیباج روز جمعه 23 مرداد 1394 در پردیس سینمایی قلهک تهران اکران خواهد شد.
به گزارش زیست بوم، این مستند روایتگر تلاش...
.منبع: زیست بوم
نقل قول کردن
#5 امیر 1394-05-16 02:02
وقتی مدیران بی کفایت برمسند کار میگمارند بیش از این نباید انتظار داشت
نقل قول کردن
#6 رنجور 1394-05-16 04:04
دیگران کاشتند وما خوردیم مابسوزانیم تا دیگران نخورند ............این است حکایت ما و آیندگان ....
نقل قول کردن
#7 معلم کوهدشتی 1394-05-16 12:40
دل نوشته ی سوزناکی بود
از شما به خاطر توجه تان به این موضوع سپاس گزاریم
نقل قول کردن
#8 جاوید فر 1394-05-16 13:31
درود بر شما. بله واقعا دشت بی نگهبان و دیار بی فریادرسی داریم. ممنون از شما که واقعیات را نوشتید. دلنوشته خیلی زیبایی بود. می خواستم بدونم آیا این خانم شاعر هستند یا نه؟ ممنون می شوم اگر پاسخ دهید. از متنی که نوشتند معلوم است که قبلا هم شعر سروده اند.
نقل قول کردن
#9 زهرا رنجبر 1394-05-16 16:58
بسیار عالی نوشتید.
نقل قول کردن
#10 اکرم از تهران 1394-05-16 17:04
با سلام خانم دکتر از شنیدن این خبر بسیار ناراحت شدم درود بر قلم شیواتون موفق و موید باشد
نقل قول کردن
#11 کوهدشتی مقیم مرکز 1394-05-16 17:06
کامنت اول + شعری تاثیرگذار بود
نقل قول کردن
#12 مهرداد قاسمی 1394-05-18 11:56
خانم دکتر میترا تیموری باتشکر از واکنش به موقع شما مردم مظلوم کوهدشت به فردی با تعصب و باسواد و دلسوز چون شما نیاز دارد
نقل قول کردن
#13 لرستانی 1394-05-18 14:30
خیلی عالی بود میتوانیم از اقای استاندار بخواهیم در مورد مدیران محیط زیست و منابع طبیعی استان تجدید نظر بفرمایند
نقل قول کردن
#14 پهلوان 1394-05-18 16:23
خانم دکترممنون وسپاس ازدلنوشته زیبای تان امیدوارم دیگرشاهداینچنین فجایایی نباشیم .
نقل قول کردن
#15 علي 1394-05-19 15:45
نبايستي نا اميد شد. ريشه اين درختان مجدد شاخه هاي بصورت پاجوش رويش خواهد داشت .مي شود اين شاخه ها حرص كرد و يك يا دوشاخه آنها را تقويت نمود و خيلي زود طي دو يا سه سال جنگل سوخته را احيا نمود.
نقل قول کردن
#16 معلم 1394-05-23 16:42
بزک نمیر بهار میاد کمبزه با خیار میاد. تا دو سه سال اینده از خاک لرستان هم چیزی نخواهد ماند تا منتظر رویش دوباره درختان سدخته مان باشیم. در این استان همه چیز در حال سوختن است منتها شعله هایش چون اتش بلوط زبانه ندارد، بلوط مظهر استقامت ،صبر و نجابت مردمان دیارش است پس سوختنش جانانه است تا اتش زند بر خانمان هر بی غیرتی.
نقل قول کردن
#17 مهدیه شهبازی از کوهدشت 1394-05-27 03:26
تشکراز خانم تیموری بخاطردل نوشته قشنگت .مهدیه شهبازی از کوهدشت بی درتان بی نگهبان
نقل قول کردن
#18 امیر سلیمانی آلیش 1394-06-01 08:10
بسیار زیبا ... تشکر از خانوم دکتر تیموری ، امید است در آینده نچندان دور شاهد حضور فعال و دلسوزانه شما باشیم ... ''موفق باشید'''
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا