ثروت واقعى يک ملت، مردم آن است و هدف توسعه آن است که آنچنان محيطى براى مردم فراهم سازد که از يک زندگى سالم و با کيفيت مطلوب بهرهمند شوند. اين حقيقت ساده و در عين حال قدرتمند اغلب در بحبوحه کسب ثروت مادى و مالى به فراموشى سپرده مىشود.
طى دهه اخير، آگاهى ملى، منطقهاى و جهانى از محيط زيست تغيير اساسى پيدا کرده است.
در سند اصلى کنفرانس سازمان ملل در مورد توسعه و محيط زيست در سال 1992 مفهوم توسعه پايدار به عنوان عملىترين رابطه بين محيط زيست و توسعه که بتواند کيفيت مطلوب را براى زندگى انسان فراهم کند، معرفى شده است. درستور کار 21 به عنوان پايه ايدئولوژيکى توسعه پايدار براى قرن 21 پذيرفته شده است.
توسعه پايدار بيش از هر چيز به نحوه برخورد ما با منابع کمياب و از جمله زمين مربوط مىشود.
زمين ارزشمندترين منبع طبيعى بوده و براى حيات انسان نقش اساسى دارد. زمين را مىتوان در حد توان آن جزء منابع تجدد پذير به شمار آورد. نوع، روش و تراکم کاربردى زمين همراه با تعداد زيادى از عوامل زيست محيطى توان و همچنين پايدارى بلندمدت و بهرهورى زمين را تعيين مىکنند.
بهرهبردارى بىرويه و غيرعلمى، فرسودگى و تجديد ناپذيرى را پديد مىآورد. اين منبع حياتى را بايد با دقت بيشترى نگهدارى، بهرهبردارى و اداره کرد. فشارهاى بىامان و استفادههاى نامتناسب با ظرفيت آن تهديد جدى را به وجود آورده است.
از بين رفتن جنگلها به منظور تبديل آن به اراضى کشاورزى در عين حال همراه بوده است با از دست رفتن اراضى مرغوب کشاورزى جهت ايجاد سکونتگاهها، صنايع، خطوط ارتباطى (نظير راه و راهآهن) و ساير تاسيسات. براى مثال اراضى حاصلخيز چين سالهاى 1957 و 1990 حداقل 35 ميليون هکتار که معادل کل زمينهاى حاصلخيز فرانسه، آلمان، دانمارک و هلند است کاهش يافته است.
در خلال 45 سال گذشته 9.1 ميليارد هکتار زمين دچار تخريب شده است که 850 ميليون هکتار آن در منطقه آسيا بوده است. مهمترين علل اين امر فعاليتهاى کشاورزى، جنگلزدايى و چراى بىرويه مراتع بوده است.
فرسايش خاک توسط انسان يکى از عوامل مهم تخريب زمين بوده است. اين عامل را مىتوان به دو دسته تقسيم کرد:
1. فرايندهاى فرسايش که منجر به جابهجايى خاک مى شود و عمدتاٌ از طريق فرسايش آب و باد صورت مىگيرد.
2. دگرگونى درونى بيولوژيکى، شيميايى و فيزيکي.
فرسايش توسط آب مهمترين عامل تهديدکننده خاک است که به خاطر از بين رفتن پوشش گياهى بر اثر قطع بىرويه درختان، تسطيح زمين، چراى بىرويه، استفاده پوشش گياهى به منظور سوخت و عدم کنترل صحيح آبهاى سطحى به وقوع مىپيوندند) نمونه نکا(فرسايش بر اثر باد در نواحى خشک و نيمهخشک ديده مىشود که باد شديد خاک را بلند کرده و در دوردستها پراکنده مىکند. با اين ترتيب ذرات ريز خاک از بين رفته، ذرات درشت و غير حاصلخيز باقى مىماند.
در وضعيتهاى حاد، خاک و شن روى زمين لغزيده و تپههاى متحرکى را به وجود مىآورد که اراضى کشاورزى و سکونتگاههاى مجاور را تهديد مىکند. تخريب پوشش گياهى تاثير عمدهاى در افزايش شدت فرسايش بادى دارد. بيشترين فرسايش از اين نوع در ايران اتفاق مىافتد که 60 درصد از اراضى کشاورزى را مورد تهديد قرار مىدهد.
تخريب فيزيکى زمين مىتواند به خاطر ضعف چسبندگى، پايين بودن جذبپذيرى، اکسيژن ناکافى، عدم نگهدارى آب، سختى و کمعمقى به وقوع بپيوندد.
مهمترين فرايند شيميايى تخريب زمين، نمکى شدن آن است. بيابانزدايى به مفهوم تخريب زمين در مناطق خشک، نيمهخشک و خشک نيمهمرطوب است که بر اثر عوامل مختلفى همچون تغييرات اقليمى و فعاليتهاى انسانى به وقوع مىپيوندد.
در ايران نرخ بيابانزايى بين يک تا 5.1 ميليون هکتار در سال برآورد شده است.
دکتر پیمان رجبی