نوجوان 13 ساله كه به علت ارتكاب قتل دستگير شده اذعان كرد: شيطنت و آزار و اذيت، باعث فوت پسر دائيام شد.
به گزارش پايگاه خبري يافته، "حسين" نوجوان 13 ساله فرزند سوم خانواده با 2 برادر و يك خواهر به همراه مادرش، تحت حمايت پدربزرگ زندگي را ميگذارند.
او در كلاس دوم راهنمايي مشغول به تحصيل است و 4 سال پيش پدر را در اثر سانحه تصادف از دست داد و هم اينك در خانهي اجارهاي در روستا و با حقوق مستمري پدربرزگ و كار و فعاليت مادر زندگي ميكند.
نوجوان 13 ساله به همراه مادرش در اتاق مشاوره و مددكار اجتماعي كلانتري 11 دورود حضور پيدا كرد و با گريه شروع به تعريف ماجرا ميكند...
روز يكشنبه دوم اسفندماه 1394 همراه عمويم جهت تعمير تبلت من كه خراب شده بود از روستا به شهر آمديم و بعداز ظهر به منزل مادربرزگ رفتيم. به خاطر دلدردي كه داشتم حاجخانم قرص مسكني به من داد خوردم و پس از يك ساعت حالم خوب شد. بزرگترها مشغول به صحبت و خوش و بش بودند من هم گفتم ميخواهم به خانهي "شايان" بروم زيرا مدتي است او را نديدهام.
شايان 12 سالش دارد و كلاس اول راهنمايي و پسر دائي من است. او بين فاميل به شيطنت و بازيگوشي مشهور است. وقتي درب منزل شايان رسيدم هوا رو به تاريكي بود. او داشت با بچههاي كوچهشان ترقهبازي ميكرد، به محض ديدن من ترقهاي را روشن و به طرفم پرتاب كرد. من هم سريع آن را برداشته و به طرف خودش پرتاب كردم كه نزديك صورتش منفجر شد.
شايان در حضور برادر برزگش "سيامك" اقدام به پرتاب ترقه كرد و از منفجر شدن ترقه جلو صورتش عصباني شد، لذا ترقهي ديگري را روشن و قصد پرتاب آن به سمت مرا داشت كه متاسفانه داخل دستش منفجر شد از آنجائي كه شايان به شيطنت و آزار و اذيت كردن ديگران شهرت دارد با خشم زياد و به قصد انتقامجوئي به دنبال من افتاد. ناچارا من هم به داخل خانه سيامك برادر بزرگتراو فرار كردم. سيامك مرا گرفت و گفت بيا برو بيرون تا شايان اذيتت نكند.
در همين حين شايان چاقو به دست جلوي درب خروجي سالن جلو مرا گرفت. من با لگد به او زدم تا فرار كنم اما شايان چاقو را به طرفم پرتاب كرد كه من جا خالي دادم و چاقو به ساعد سيامك خورد.
پدر و مادر شايان و سيامك در خانه نبودند. در همين حين شايان به آشپزخانه رفت و چاقوي ميوهخوري برداشت و قصد حمله به من را داشت. سيامك جلوي او را گرفت. شايان چاقو در دست بالا پريد تا با مشت و لگد به سر من بزند در اين كش و قوس چاقوي ميوهخوري در دستش به صورت كاملا تصادفي و غيرعمدي به پهلوي خود شايان فرو رفت و افتاد.
من و سيامك كه حسابي ترسيده بوديم چاقو را از پهلويش بيرون كشيديم و شايان را به داخل حياط آورديم و با داد و فرياد ما، همسايهها به اورژانس 115زنگ زدند. آنها شايان را به بيمارستان بردند و به پيشنهاد سيامك چاقو و محل ريخته شدن خون شايان را شسته تا اعضاي خانوادهشان نبيند. شب ساعت 23 خبر دادند شايان به دليل خونريزي زياد فوت كرده است و ماوران مرا به عنوان قاتل دستگير و به كلانتري آوردند.
اظهارات مادر نوجوان:
زن 40 ساله كه ظاهرش نشان از غم و اندوه و فشار سخت زندگي او را خميده كرده با حضور در دفتر مشاوره كلانتري گفت: چهار بچه دارم 3 پسر و يك دختر، 4 سال پيش شوهرم كه كارگر فصلي بود در اثر سانحه تصادف فوت كرده و من به سختي خرج و مخارج زندگي و تحصيل بچههايم را در ميآورم و چشم اميدم اول به خدا و سپس به مستمري حقوق بازنشستگي مرحوم پدرم ميباشد، اما زندگي خيلي سخت است و هم اكنون در روستا و در خانه مستاجري روزگار ميگذرانم.
زن دلشكسته اظهار نمود: تمام سعي و تلاشم بر اين بوده براي فرزندانم كم نگذارم و فوت پدرشان تاثيري در تربيت آنها نداشته باشد. هم برايشان پدرم بودم و هم مادر.
حسين بچهي درسخوان و مودبي است، نميدانم چرا اين طور شد. او به همراه عمويش براي تعمير تبلت به شهر آمده و با برادرزداهام شايان همسن و سال است و براي بازي كردن پيش او رفته است كه متاسفانه اين اتفاق ناگوار افتاده و شايان مرده است. نميدانم چطور نگاه برادر و زن برادرم كنم؟!
هشدارهاي پيشگيرانه:
آموزش مهارتهاي اجتماعي و ارتباط بينفردي مناسب به فرزندان، آموزش كنترل خشم، شناسايي و كنترل محسوس و نامحسوس افرادي كه به عنوان دوست و همبازي با فرزندان رفت و آمد ميكنند، آگاهيبخشي به فرزندان نسبت به تنظيم روابطشان با دوستاني كه صلاحيت اخلاقي و اجتماعي ندارند، ميتواند در پيشگيري از اينگونه حوداث موثر باشد.
معاونت اجتماعي فرماندهي انتظامي شهرستان دورود