برخي از نمايندگان و دلسوزان، اخيراً در گفتگو با رسانهها مطالبي را پيرامون استخدام در آموزش و پرورش عنوان كردهاند كه لازم است نكاتي را براي تنوير افكار عمومي به استحضار برسانيم:
1- اخيراً اظهاراتي مبني بر اينكه طبق قانون برنامه ششم، دانشگاه فرهنگيان بايد در هر سال 30 هزار نفر دانشجو بپذيرد و در حال حاضر فقط چهار هزار نفر در هرسال ميپذيرد.
در پاسخ به اين قبيل اظهارات بايد گفت، اولاً سال تأسيس دانشگاه فرهنگيان همزمان با شروع برنامه پنجم توسعه و مربوط به دولت دهم است كه تعداد دانشجوي پذيرفته شده در دوره مذكور به ترتيب در سال 91 (22.500 نفر) و در سال 92 (17.500 نفر) و در مجموع 40 هزار دانشجو بوده، حال آنكه تعهد مسئولان وقت، بر اساس برنامه پيشنهادي 82 هزار نفر بوده است. اگر دانشگاه فرهنگيان ظرفيت پذيرش 120 هزار نفر را داشته است، چرا در زمان تصدي خودشان، چنين تعدادي را پذيرش نکردهاند؟!
ثانياً، اگر چه دانشگاه فرهنگيان در چهار سال اخير به دليل فقدان امكانات و ساير محدودیتها، قادر به پذيرش ثابت سالانه 25 هزار نفر نبوده است، اما در کنار اين تعداد، در سه دوره اقدام به پذيرش و تربيت حدود 25 هزار نفر ديگر نيز با استفاده از ظرفیتهای قانوني نموده است كه اين ظرفيت پذیرششده از نظر اكثر ايشان مغفول مانده است.
2- طبق اساسنامه دانشگاه فرهنگيان، اين دانشگاه با هدف تربیتمعلم كيفي و «کیفیتبخشی» به نظام تعليم و تربيت تأسيس شده و نبايد كسوت معلمي به عنوان کلیدیترین نقش در آموزشوپرورش را به هر كس سپرد و آموزشوپرورش را به ماشين استخدام دولتي و بنگاه كاريابي تبديل كرد.
3- اصلاحيه جذب نيروي پیشدبستانی در سال 94 در مجلس تصويب شده كه در آن استخدام نيروي حقالتدریس منع شده است و جاي تعجب دارد كه برخي نمايندگان محترم مجلس در سال تصويب اين قانون، خود در مجلس حضورداشته و قطعاً از اين قانون مطلعاند.
4 - همچنين برخي عزيزان كه نسبت به استفاده از ظرفيت جذب نيروي انساني دانشکدههای فني و حرفهای سخن گفتهاند، نبايد فراموش كنند كه اين دانشكدهها و آموزشكدهها بهعنوان يك ظرفيت ويژه ميتوانست بازوي توانمندي براي تأمين و تربيت نيروي انساني مناسب باشد ولي متأسفانه قبل از تأسيس دانشگاه فرهنگيان توسط برخي از نمايندگان محترمي كه خودشان از مسئولان سابق وزارت آموزشوپرورش بودهاند، با كليه امكانات، اموال منقول و غيرمنقول، نيروي انساني، داراییها، تعهدات و مسئولیتها از آموزش و پرورش به وزارت علوم منتقل و اهدا شد.
5- در پايان خاطرنشان میسازد، وزارت آموزش و پرورش دولت دوازدهم در راستاي اسناد فرادستي و مأموريت هاي كلان خود، منطقاً نميتواند تحت تأثير اظهارنظرهای سياسي، دست به استخدام و تأمين نيروي انساني موردنظر از راهي غير از دانشگاه فرهنگيان نمايد. قطعاً راه تأمين نيروي متخصص و متعهد در آموزشوپرورش، فرستادن نيروهاي نامرتبط با شغل معلمي به كلاس درس نيست. اتفاقي كه در سال 1389 در قالب بزرگترین نابساماني اداري استخدامي، 112649 نفر تحت عنوان طرح مهرآفرين بدون هيچ گونه بررسي صلاحيت و آموزش مهارت معلمي رخ داد و يقيناً ديگر شاهد بهکارگیری نيروهاي خدماتي، آبدارچي، راننده و انباردار بهعنوان معلم نخواهيم بود.
وزارت آموزشوپرورش قطعاً براي فائق آمدن بر کاستیهای عديده از جمله كمبود نيروي انساني و مسأله كيفيت، به همراهي و پشتيباني همه دلسوزان و دغدغه مندان نظام جمهوري اسلامي نياز دارد و يقيناً اين مسير خطير و آیندهساز كه مقام معظم رهبري و رئیسجمهور محترم، همگان را به سرمایهگذاری در آن تشويق و ترغيب نمودهاند، بدون همدلي و مسئوليت شناسي همه علاقهمندان و دلسوزان پيشرفت ايران اسلامي محقق نخواهد شد.