معمولاً بچهها در سنين 5-2 سالگي مرز بين واقعيت و خيال را نمیدانند و بعضي حرفهایی را که میزنند به خاطر اين نيست که میخواهند دروغ بگويند بلکه چون مرز واقعيت و خيال را نمیدانند آن را بيان میکنند.
خيلي وقتها بچهها میخواهند حقايق را بهگونهای ديگر عنوان کنند و دروغ میگویند چون میترسند تنبيه شوند. والديني که بچه را زياد تنبيه میکنند احتمال اينکه دروغ گفتنهای بچه افزايش يابد بيشتر است. بعضي وقتها هم والدين بهگونهای از او سؤال میکنند يا توضيح میخواهند که واقعاً چارهای بهجز دروغ گفتن برايش نمیماند.
وقتي میبینید که شواهدي هست دال بر انجام کاری توسط بچه بهجای اينکه از او سؤال بپرسيد در حالی که جوابش را میدانید، بهتر است بهصورت جمله خبري آن را عنوان کنيد. يعني بگوييد از اينکه بدون اجازه شکلات خوردي ناراحت شدم. خيلي وقتها طرز سؤال کردن والدين بچه را مجبور به گفتن دروغ میکند. پس بهتر است که نوع واکنش خود را تغيير دهيد.
همانطور که اشاره شد بچهها سنین پایین فرق بين واقعيت و خيال را درست متوجه نمیشوند و با بالا رفتن سن بهتر عمل میکنند. يکي از راهکارها اين است که از طريق کتاب خواندن، برنامههای تلويزيون و بازیهای مرتبط فرق بين تخيل و واقعيت را به او نشان دهيم؛ مثلاً وقتي برنامه تام و جري را نگاه میکند و میبیند که گربه زير غلتک آسفالت میرود و صاف میشود و دوباره زنده میشود و راه میرود بايد برايش توضيح دهيم که اصلاً امکان ندارد در واقعيت چنين اتفاقي رخ دهد.
يکي ديگر از دلايل دروغ گفتن تقليد از بزرگترهاست. اگر میخواهید فرزندتان دروغ نگويد پس بايد والدیني دروغگو نباشيد. حتي دروغهایی که اصطلاحاً مصلحتي و ساده است.
مفاهيم حقيقت را به او ياد بدهيم، از طريق آموزههایی که از بالا به آن اشاره شد. هرجايي که فرزندمان راست گفت بايد اين ويژگي را تقويت کنيم و او را مورد تشويق قرار دهيم. هیچگاه نبايد تشویقها به گونه باشد که مثلاً از يک کار اشتباه او راحت بگذرید بلکه بايد بچه بداند مسئوليت کار اشتباهي که مرتکب شده را بپذيرد، حتي میتوانید در ازاي رفتارهاي خوبي که دارد مثلاً وقتي خودش کار اشتباهي را که انجام داده قبل از اينکه ما متوجه شويم بازگو کند او را تشويق کرده و يک ستاره به او بدهيم.
سعي کنيد اشتباهاتش را با جملات خبري بيان کنيد نه جملات سؤالی و از همه مهمتر اينکه جريمه دروغگویی بايد از جريمه رفتار اشتباهي که مرتکب شده جدا باشد. يعني براي خوردن شکلات بدون اجازه يک جريمه و دروغ گفتن يک جريمه ديگر در نظر گرفته شود. جریمههای خيلي شديد براي بچه نگذاريد. بلکه متناسب با سن و خطايي که از او سر زده باشد. نکتهی ديگر اينکه مدام به او نگوييد که تو دروغ میگویی و به او برچسب نزنيد. چراکه باعث تثبيت اين ويژگي در او میشود و او بهمرور باور میکند که دروغگوست. يکي از لذتهای بزرگ باري بچهها تماشاي کارتنهای خيالي است. اينکه به بچه اجازه بدهيم که با آن فضاي خيالي ارتباط برقرار کند با اينکه مفاهيم واقعي و خيالي را برايش تفکيک کنيم با هم فرق میکند.
بچهها بايد در کنار تماشاي برنامهها بداند که بسياري از آنها واقعيت ندارد در غير این صورت در يک دنياي خيالي زندگي خواهند کرد که خيلي مناسب نيست. بايد بچه را از طريق بازیها با دنياي واقعي آشنا کنيم؛ مثلاً وقتي پدر با او بازي میکند اداي يک هيولا را در میآورد که میخواهد او را بخورد. شايد بچه در ابتدا بترسد؛ اما به مرور متوجه میشود که اين بازي است و پدرش نمیتواند يک هيولا باشد.
نکته قابلتوجه والدين اينکه اگر فرزندتان در جمع دوستان و اطرافيان شما دروغ گفت بههیچعنوان در جمع نسبت به دروغش واکنش نشان ندهيد. چون باعث میشود بهمرور احساس بیارزشی کند.
در مقابل بقيه او را سرزنش نکنيد و وقتي که با او تنها شديد پيامد رفتارش را به او گوشزد کنيد. لزومي ندارد که به خاطر دروغ گقتن احساس منفي به او القا کنيد.
مرکز مشاوره معاونت اجتماعی پلیس لرستان