امروزه پرخاشگری و خشونت یکی از تهدیداتی است که بنیان خانواده را هدف قرارداده و علاوه بر تأثیرات مخرب بر اعضای خانواده، جامعه را نیز با مشکلات عدیدهای مواجه کرده است.
در ابتدا باید پرخاشگری و خشونت را از یکدیگر تفکیک کرد. پرخاشگری که بهصورت کلامی و جسمی رخ میدهد، رفتاری هدفمند است که در فرد نهادینه شده است، اما خشونت بهیکبارِ رخداده و ممکن است حتی در افراد معمولی نیز دیده شود. این نکته را باید در نظر گرفت که برخی شخصیتها مستعد رفتارهای پرخاشگرانه بیشتری هستند که علاوه بر شناسایی بهموقع، باید سریعاً جهت درمان به مراکز درمانی ارجاع شوند. گاهی نیز فرد از بعد روانی سالم است، ولی به دلیل مصرف مواد خاصی از قبیل شیشه، مشروبات الکلی و مواد روانگردان، مستعد انجام خشونتهای آنی میشود.
در خردهفرهنگهایی که خشونت را مورد تأیید قرار میدهند (جنس مرد حق ابراز خشونت را دارد)، بهمرور روابط اعضای خانواده با چالش مواجه میشود. همچنین عوامل استرسزای اجتماعی همچون بیکاری، تورم و فقر، گسترش فیلمها و بازیهای خشن در جامعه و الگوبرداری نامناسب از آنان افزایش خشونت را در خانواده و در بین افراد افزایش میدهد.
در درجه نخست احساس عدم امنیت در بین اعضای خانواده، مهمترین پیامد خشونت است که خود آسیبهای بعدی را در پی خواهد داشت. بهمرورزمان این خشونت سبب بیزاری فرد از تمامی مسائل زندگی ازجمله مسائل زناشویی میشود. متأسفانه بدترین اتفاق ممکن، الگوبرداری غلط فرزندان از چنین رفتارهایی است که بالقوه این کودکان را در آینده افرادی خشن، عصبی و پرخاشگر خواهد کرد.
شناسایی، درمان و اعمال قانون بهترین راهکار کاستن خشونت در خانواده، پیشگیری و انجام تحقیقات در ابتدای پیوند زناشویی است تا حتیالمقدور از ازدواج با افراد پرخاشگر جلوگیری شود. همچنین شناسایی بهنگام فرد دارای مشکلات روانی و معرفی آنان به مراکز درمانی، میتواند راهکار مؤثر دیگری باشد. در گام آخر نیز ابزارهای قهریهای چون نیروی انتظامی و قوه قضائیه با اعمال قوانین میتوانند خشونت در خانواده را کاهش دهند. تشدید کنترل بر افراد مستعد پرخاشگری در درازمدت، کاهش خشونت را در پی خواهد داشت.
مشکل در خانواده، بحران در اجتماع خشونت در خانواده بهعنوان فعلی که آزار جسمی یا روحی در پی دارد، میتواند در قالب ضربوشتم، ندادن نفقه، دگرآزاری (سادیسم)، ایجاد فشارهای روحی در همسر، بددهانی و حتی آزار با نگاه کردن باشد و کوچکترین مشکلات در خانواده (بهعنوان واحد سازنده جامعه) میتواند بزرگترین بحرانها را برای جامعه در پی داشته باشد.
با بیان اینکه 62 مورد خشونت علیه زنان روی میدهد، این امر بر جامعه پیامدهای منفی بسیاری دارد؛ بهطور مثال سنتهایی همچون اجازه پسرعمو برای ازدواج دخترعمو و نداشتن حق انتخاب همسر، نمونههایی از این دست خشونتها است.
حکومت میتواند با ایجاد شادی و نشاط در جامعه به کاهش خشونت در خانواده کمک کند.
برخی از فرهنگهای غلط غربی نیز در افزایش خشونت مؤثر است؛ مثلاً موسیقی همچون رپ و جاز، در دل خود خشونت و پرخاشگری را دارند و متأسفانه شاهد هستیم که جوانان در جامعه ما به این موسیقیها گرایش دارند. نهادهای اجتماعی باید تلاش کنند تا فرهنگهای مخرب غربی در جامعه گسترش نیابد.