در هنگام انتقاد کردن باید مراقب آفت «انتقادهای نادرست» یا «انتقاد به شیوههای نادرست» باشیم تا انتقام جایگزین رفتارهای صحیح نشود.
شاید برای شما هم اتفاق افتاده است که به خاطر مسئلهای کوچک با اطرافیان خود اختلافنظر پیدا کردهاید.
بعد یکی از شما با یادآوری خاطره تلخی آتش نزاع را شعلهور کرده و دیگری هم برای اینکه هنر خود را در حافظه نشان دهد، پای خاطرات تلخ گذشته را به میان کشیده است؛ غافل از اینکه تکرار «گذشتههای تلخ» که معمولاً خودش تولید یک خاطره تلخ جدید میکند فقط فاصلههای عاطفی را بیشتر میکند.
گاهی گذشته که فراموش شود، بانک عاطفهتان با پساندازهای مهربانیتان هرچند هم که اندک باشد، پر میشود و در این میان تنها «گذشتههای تلخ» است که بانک دلتان را با تمام داروندارش به آتش خواهد کشید؛ اینجور وقتها بازار حرف و حدیث ها گرم میشود. حرف پشت حرف؛ نگاه پشت نگاه و ما نسل بدبختی میشویم اگر هنگامیکه دستمان به مقصر اصلی نرسید از همدیگر انتقام بگیریم!
اغلب در میان صحبتهایمان پیش از اینکه حرفهای طرف مقابل به پایان برسد و ما آن را درست متوجه شویم میگوییم: فهمیدم! گرفتم چی میخوای بگی؛ شاید هم طرف مقابل در پاسخ بگوید: تو فکرخوان قوی هستی، درست زدی به هدف! ولی واقعیت این است که گرم شدن روابط نیاز به فکرخوان قوی ندارد؛ نیاز به شنیدن، گفتوگو و احترام دارد! تکرار مکرر فکر خوانی باعث میشود که دیگران احساس نادیده شدن کنند و اشتیاقی به مکالمه نشان ندهند و این آغاز یک رابطه سرد و غیر عاطفی ست! اینگونه میشود که قضاوت در مورد اشتباهات دیگران آسان میشود اما پی بردن به خطاهای خودمان اغلب سخت و دشوار؛ اینگونه میشود که اشتباهات متفاوت هرروز آشکارتر میشود!
هر دو میشکنید او قلب شما را و شما غرور او را؛ هر دو میرقصید او با دیگری و شما با سازهای او؛ هر دو بازی میکنید او با شما و شما با سرنوشت او و در آخر هر دو پی میبرید او به حماقت شما و شما به پست بودن او!
کمکم مکالماتتان تبدیل میشود به یک موشک! موشکی تند و تخریبکننده؛ به طوری که: جملهای از طرف شما، حملهای میشود به او…! تا جایی پیش خواهید رفت که کسانی را که زمانی آرزوی هرروز دیدنشان را داشتید هماکنون هرگز ندیدنشان آرزوی قلبی میشود و این را بدانید که عشق و محبت هیچگاه فراموش نمیشود مگر یکبار، آنهم برای همیشه!
میتوان عمیقاً سختتر از کوه بود؛ رهاتر از پرنده؛ عمیقتر از اقیانوس و گاهی خطرناکتر از یک سونامی، پس حتی برای دشمنانتان هم کوره را آنقدر داغ نکنید که حرارتش خودتان را هم بسوزاند.
تکرار یک رفتار، عادت به آن رفتار را شکل میدهد. اگر عادت به رفتاری نیک و عاطفی در زندگی شکل گیرد رابطه شما بر اساس عشق و عاطفه تعریف میشود ولی اگر عادت به رفتاری ناپسند جای آن را بگیرد زندگی رو به سردی و تلخی میگراید! پس گاهی ناگهانی بگذرید از هر آنچه تا امروز عادتتان بوده؛ از نخندیدن…از نبخشیدن؛ از بغضهای نترکیده؛ از گلایههای نکرده؛ بگذرید!
هیچ مشکلی پیش نمیآید اگر «انتقادی سازنده» جای خود را به ایرادگیریهای نامعقول و سرزنشهای خستهکننده و گاهی انتقامهای نسنجیده دهد؛ اما در هنگام انتقاد کردن باید مراقب آفت «انتقادهای نادرست» یا «انتقاد به شیوههای نادرست» باشید. برخی در انتقادهایشان از کلمات «همیشه» و «هرگز» زیاد استفاده میکنند مثلاً: مردها همیشه خودخواه هستند یا زنها همیشه کارها را خراب میکنند.
اینگونه انتقادها سمی و مهلکاند؛ «باهم بودنهای عاطفی» را به «باهم بودنهای فیزیکی» تبدیل میکنند! از آن به بعد هردو طرف زبان را نمیفهمند و صحبتهای عادیشان در کمتر از چند دقیقه تبدیل به اختلافی تازه، مرور گذشتههای تلخ و یا بیاحترامی به هم میشود. خسته و سرد در پائیز عاطفهها، برگریزان محبتهایشان را تماشا میکنند و انگار هر تلاشی برای بهبود مشکلات عاطفیشان جز به بنبست راهی ندارد. در حالی که فراموش کردهاند امروز به هم نیاز دارند نه فردا!
آخرش میشود همان لحظهای که میفهمید چقدر شمارا دوست داشتهاند؛ آخرش میشود همان روزی که در مییابید برای باشما بودن تلاش میکردهاند؛ آخرش میشود همان دقایقی که میفهمید عشق در زیر سنگینی نگاههایتان مرده و شما مبهوت از اینکه چگونه اینهمه زمان را صبورانه گذراندهاید.
جملهی زیبایی هم هست که میگوید: درون من گرگی ست زخمی و خسته از نبردهای پیدرپی برای زندگی. در گوشهی غاری نشسته وز خمهایش را میلیسد؛ وای از روز انتقام! همه را غارنشین خواهد کرد.
شقایق تمیزیفر