نکتهای که جوانان باید در تعیین مهریه به آن توجه کنند، این است که مهریه آن معنای سابق را ندارد و امروزه به مدد تمدن ماشینی و غربزدگی مفرط و افه برابری زن و مرد و همچنین نفوذ فمینیسم، مهریه چک سفید امضایی است که به دست طلب کاری دهند.
"کی داده کی گرفته؟" در گذشته این اولین حرفی بود که در جلسه خواستگاری بین والدین عروس و داماد بر سر تعیین مهریه رد و بدل میشد که بهطور معمول کار با کمی چک و چانه فیصله پیدا میکرد و میزان مهریه متناسب با توانایی مالی داماد و خانواده او تعیین میشد.
رسم دادن هدیه از طرف داماد و خانواده او به عروس به صورت یک سنت پا برجا از گذشتههای دور در فرهنگ ازدواج اغلب کشورهای جهان جریان داشته است. به عنوان مثال در تاریخ ویل دورانت از اعطای هدیه در ایران از طرف پدر داماد به عروس در دوران باستان سخن گفته است و این رسم بعد از ورود مسلمانان به ایران و تائید آن تحت عنوان مهریه در اسلام تا به الان ادامه یافته است.
فلسفه اصلی مهریه در اسلام ابراز علاقه و عشق از طرف پسر به دختر است؛ اما طی چند سال اخیر و تغییرات فرهنگی در حوزه ازدواج، شاهد این مسئله هستیم که ماهیت واقعی مهریه به طور کامل دگرگون شده و مهریه تبدیل به ابزاری برای گروکشی بین خانواده دختر و پسر از یک طرف و اختلاف در کانون خانواده شده است. در حالی که در گذشته اعداد مقدس و یا احتیاج عروس و داماد برای شروع زندگی مبنای تعیین مهریه قرار میگرفت، ولی هم اکنون در برخی اوقات سکه بهار آزادی به تعداد سال تولد دختر مبنای تعیین مهریه قرار میگیرد و این امر حتی به یک پرستیژ اجتماعی در بین دخترخانمها برای ازدواج تبدیل شده است؛ گذشته از آنکه برخی تاریخ تولد خود را بر مبنای میلادی ذکر میکنند!
این امر باعث شده است که ما شاهد بروز پدیده جدیدی موسوم به زندانیان مهریه و کشمکشهای خانوادگی بر سر مهریه باشیم. مساله ای که حتی گفتن آن در گذشته باعث خنده میشد، هماکنون به یک واقعیت تلخ در کشور تبدیل شده است.
- عدم اطلاع از قانون
بسیاری از افرادی که هماکنون در زندان به سر میبرند از ماهیت مهریه و عواقب قانونی آن بیاطلاع هستند. چرا که بر اساس ماده ۱۰۷۹ قانون مدنی مهری که زن و شوهر قبل از انعقاد عقد نسبت به مقدار و میزان آن توافق نموده و آن را در عقد ذکر میکنند عندالمطالبه است و زن بلافاصله بعد از ازدواج میتواند آن را از شوهر طلب کند.
البته با مطرحشدن این قضیه در رسانههای عمومی مردان تا حد زیادی از عوارض قانونی مهریه مطلع شدهاند، اما هنوز هم افرادی در زندانها هستند که به خاطر بیاطلاعی از مفاد قانونی مهریه به زندان افتادهاند.
"علی. ج" یکی از این افراد است. او که توانسته است در کنکور سراسری در رشته مهندسی کامپیوتر و با مطالعه در زندان (!) قبول شود اکنون بهترین سالهای زندگی خود را در زندان سپری میکند.
او روزها آزادانه در کلاس درس حضور مییابد ولی باید درسهای خود را در بین همهمههای دوستان زندانی خود در زندان مرور کند. او که تنها در حدود دو ماه با همسرش زندگی کرده است و بعد همسرش از او درخواست مهریه میکند و به علت در اختیار نداشتن میزان مهریهای که همسرش از او درخواست کرده به زندان میافتد. زمانی که در مورد مهریه صحبت میکند، میگوید: زمانی که قرار شد مهریه را تعیین کنند همین صحبتهای معمولی پیش آمد و گفتند کی داده و کی گرفته اما...
او که همسرش را مادرش انتخاب کرده است، میگوید: من هیچ آشنایی با همسرم نداشتم و این مادرم بود که او را برای من انتخاب کرد. در مورد طلاق که از او سؤال میکنم، میگوید: طلاق در کار نیست او مهریه خود را میخواهد و مهریه ارتباطی به طلاق ندارد و هر زمان که بخواهد، میتواند مهر خود را طلب کند. در صورتی که من قبلا فکر میکردم که مرد زمانی که میخواهد زن را طلاق بدهد باید مهریه را بدهد و به همین شکل بود که در دام افتادم.
البته این میتواند قابلتوجه جوانها باشد که مهریه آن معنای سابق را ندارد مهریه چک سفید امضایی است که به دست طلب کاری دهند.
- زنانی که زندگی را با کلاشی اشتباه میگیرند
ولی عدم اطلاع از قانون تنها دلیل به زندان افتادن مردان به خاطر مهریه نیست چون در موارد استثنا کار حتی به کلاهبرداری و اخاذی از طرف زنان هم میکشد.
گزارش مراجع قضایی حاکی است که تعدادی از زنان به قصد کلاهبرداری و دریافت مهریههای کلان اقدام به ازدواج مینمایند و بلافاصله پس از ازدواج درخواست طلاق نموده و خواهان مهریه خود به صورت یکجا میشوند و اینجاست که تکلیف چنین مردانی نامشخص است یا باید مهریه چند صدمیلیونی را بپردازند و یا زندان را تحمل کنند.
"علی.ج" علت حضور خود در زندان را نادانی در قبول مهریه ۱۳۰۰ سکهای ذکر میکند و میگوید: در زمان تعیین مهریه تنها به رضایت خانواده همسرم فکر میکردم و دیگر از عاقبتی که در انتظارم بود غافل شدم. وی ادامه میدهد: گرچه در حال حاضر ثابتشده که همسرم تنها به قصد کلاهبرداری و اخذ مهریه کلان با بنده ازدواجکرده اما باید سالها بهترین دوران زندگی خود را به خاطر بیتدبیری خود در زندان سپری کنم.
- برخورد قانون با مردان درست است؟
واقعیت این است که تهدید به اجرا گذاشتن مهریه از سوی زنان حتی اگر این ادعا بهحق هم باشد راه چندان مطمئنی برای گرفتن حقوقشان نیست. چرا که مردان نیز همواره از طریق ترفندهای مختلف و توسل به شیوههای قانونی و تنگ کردن عرصه بر همسران خود معمولاً آنان را به طلاق و بخشش مهریه خود وادار کرده و به این ترتیب زن در اکثر مواقع به حق و حقوق قانونی خویش نمیرسید.
در مواردی که جداییها به حکم قانون اتفاق میافتد و مرد توان پرداخت مهریه را ندارد قانون به او کمک میکند تا بتواند مهریه سنگین را در چند نوبت و به صورت اقساط پرداخت نماید اما درصد بالایی از آنان حاضر به پذیرش پرداخت مهریه نمیشوند و در نهایت زندان را بر پرداخت مهریه ترجیح میدهند.
جوان ۲۵ ساله دیگری که مدتی است به دلیل مهریه در زندان بسر میبرد، میگوید: مهریه همسرم ۵۰۰ سکه طلا است اما اگر یک سکه طلا هم بود حاضر به پرداخت آن نمیشدم و زندان را بر پرداخت مهریه ترجیح میدهم...(!)
بنابراین تنها چیزی که در این بین فنا میشود، آرامش و کانون گرم خانواده است و از این کشمکش نه مرد و نه زن هیچیک نمیتوانند به حق و حقوق خود در زندگی برسند. به نظر کارشناسان تنها راهکار این مسئله فرهنگسازی درست در زمینه ازدواج و اطمینان از تفاهم و علاقه مشترک در زندگی و اصلاح قوانینی در جامعه است که نبود آن مساله مهریه را تبدیل به یک جنگ تمامعیار در خانوادهها کرده است.
خوشبختانه طی چند سال اخیر تحولات مثبتی در این زمینه رخ داده است که میتوان به عندالاستطاعه بودن مردان برای تعیین مهریه و تعیین سقف برای آن اشاره کرد. البته باید توجه کرد که باید در این بین از تضییع احتمالی حقوق زنان نیز جلوگیری شود تا به قول معروف نه سیخ بسوزد و نه کباب.
مهمترین نکتهای هم که در بحث ازدواج و تعیین مهریه مورد اشاره کارشناسان است، دریافت شخصی افراد از زندگی و شیوه تعامل در زندگی مشترک است که اگر بر پایه مهر و علاقه طرفین باشد هرگز با چنین مشکلاتی همراه نمیشود.
مهدی پورصفا
دیدگاهها
بنظرم نسل لوس و بدعنقی شدیم
که حتی از پدر مادر مون هم یاد نمیگیریم
هرچند پدر و مادر ها دنبال اینن که سختی کشیدن های خودشون رو بچشون نبینه
وقتی پدرانمون با صفر ازدواج کردن و الان دو خانواده رو مدیریت میکنن ولی همون پدران و مادران اجازه ازدواج جوانانشون رو نمیدن به علت نبود خونه ماشین و کار اونم واسه جوون 20-30 ساله!!!
نهایتش میشه این کلاشی ها و این لوس بازی ها
توی مراسم خواستگاری انگار مردم معامله میکنن.همداماد هم عروس...و بعدشم سریعا طلاق میگیرن.و بهانه های مختلف هست.
دختران این نسل ادعای برابری دارند و واقعا متوجه واقعیت ها نیستن..پسران این نسل هم بی عرضگی میکنن و مدیریت ندارن