شورای چهارم الیگودرز، دورهای متفاوتتر از دورههای دیگر متشکل از تخصصهای بعضاً مرتبط با شهرسازی که میتوانست ضمن پرهیز از حاشیهها در راستای رفع مشکلات مثمر ثمر واقع شود و به سمت توسعه و حرکت رو به جلوی این شهر گام بردارد، اما افسوس که سه سال از عمر این شورا در اتاق پرو تعویض شهردار بدون هیچ خروجی سپری شد.
شورایی که میتوانست مبتنی بر تعامل و پرهیز از اهوای نفس و خواستهها و بغض و ... نسبت به انتخاب شهرداری کارآمد اقدام نماید تا مطالبات مردم در سایه زورآزماییها به فراموشی سپرده نشود، به هر حال آنزمان سپری شد و در سال پایانی عمر شورای چهارم، اعضای این نهاد را بر آن داشت تا بهرنگ دالوند را بعنوان شهردار این شهر انتخاب نمایند، شهردار جوانی که زمزمههای حضورش در این شهر با برخی پیشداوریها و اما و اگرهایی همراه بود و در حقیقت اذهان مردم دچار نوعی سردرگمی امید و بعضاً یاس شدند و...
اما به هر جهت بهرنگ دالوند در حالی پا به الیگودرز گذاشت که شورای از هم گسسته برای بازیابی یک انسجام منطقی و معقول هیچ راه گریزی نداشت بهجز اینکه تمام اختیارات را به وی بدهد و حتی رئیس وقت شورا در مراسم معارفه او بر این اختیارات و عدم دخالت در عزل و نصبها و... تأکید نمود بگذریم که این وعدهها در سایه شعار کمرنگ شد اما به هر صورت و در چنین شرایطی آغاز فعالیت این شهردار جوان رقم خورد و اقدامات خوبی نیز در این مدت انجام گرفت و موجبات رضایت افکار عمومی را فراهم نمود، اگرچه باورهایی وجود دارد مبنی بر اینکه اقدامات انجام شده در قبال افزایش بدهی کلان و نا مشخص شهرداری ازچنان اهمیتی برخوردار نیست اما اگر به گذشته بازگردیم و تغییر و تحولات شهرداران و میزان بدهیها و اقدامات صورت گرفته را واکاوی نماییم در مییابیم که از اوایل دهه 90 به میزان بدهی که بر شهرداری تحمیل شده است نه تنها کاری صورت نگرفته، بلکه بخش عمدهای و باید بگوییم تمام دارایی شهرداری در املاک ارزشمندی نظیر میلاد نور از دست رفته است که در آینده به شرح آن خواهیم پرداخت، کما اینکه در حال حاضر هیچ آماری از بدهی شهرداری ارائه نشده است تا بدانیم چه میزان است و بتوانیم قضاوت کنیم.
هرچند نقایصی وجود دارد که عوامل مختلف در بروز آنها دخیل است اما به هرحال شهرداری در این مدت اقداماتی انجام داده است که در چهار سال گذشته مردم به چشم ندیدهاند و با تلاش شهردار و مجموعه این نهاد و تداوم شرایط تعاملی با نماینده و فرماندار و شورای همراه و ناظر میتوانیم امیدوار باشیم که در سال آینده این شرایط بهتر شود.
اما آنچه امروز ازجمله مشکلات شهرداری میباشد، فربهشدن این نهاد درنتیجه تحمیل نیروی مازاد و بعضاً غیرمتخصص از گذشتهها تا به اکنون میباشد و همین موضوع ناتوانی یک نهاد را در پرداخت حقوق آشکار میسازد.
در هرحال امروز حقوق کارگران شهرداری چند ماه است عقبافتاده و این قشر با مشکلات بسیاری دستبهگریبان هستند و شرح امرارمعاش و شرایط اقتصادی و ناملایمات و تبعاتی که در نتیجه این معضل پیش خواهد آمد بر همگان عیان و مبرهن است و نیاز به بازگویی ندارد، اما آنچه موردبحث است دریافتیهای شورای شهر بابت حقالجلسه میباشد که بیعدالتی و تبعیض را در ذهن تداعی خواهد نمود، هرچند این دریافتیها قانونی و از جمله حقوق اعضا میباشد اما چرا در حالی که حقوق کارگران به تعویق افتاده شورای شهر با شهرداری همراهی نمیکند و اولویت پرداخت را به این قشر زحمتکش نمیدهد؟! این در حالی است که مدتی قبل شورای شهر مبلغی را از شهرداری دریافت کرده و بازهم متأسفانه در این اوضاع و احوال و مشکلات مردم و شهرداری مطالبه مبلغ 30 میلیون تومان بابت حق الجلسه نموده است.
برادران و خواهران گرامی آیا این انصاف است که کارگری حتی پول نان شب فرزندانش را نداشته باشد و او را به تحمل با هدف همراهی شهر و شهرداری دعوت کنیم که انصافا اکثر این کارگران ضمن درک شرایط موجود و وضعیت شهرداری همراهی نمودهاند، اما آیا بهراستی مرگ خوب است فقط برای همسایه؟! آنها همسایهای که به نان شب محتاج است ازجمله وظایف شما دفاع از حقوق آنهاست.
عزیزان همانگونه که در ابتدای شروع فعالیتتان بهکرات عرض شد زمان بهسرعت باد میگذرد امروز هم چند ماهی بیشتر تا پایان عمر شورای چهارم باقی نمانده است، بیایید عملکرد این دوره را در کفه ترازوی انصاف و قضاوت خود قرار دهید و حداقل اینک که اقدامات شهرداری باعث شده انتقادات مردم به عملکرد شورای چهارم کمتر شود، در عمل شهردار منتخب خود را حمایت نموده و خواستهها و مطالبات را هر چند قانونی با توجه به شرایط و وضعیت شهرداری مطرح نمایید تا این نهاد بتواند دوران سخت را سپری نماید و برنامههایش را در سال آینده عملی نماید.
عباس شاهعلی