یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

يكي از نابهنجاری‌های اجتماعی كه نمايی از بحران در ساختار جامعه است مساله تكدي گری است. افزايش و كاهش اين پدیده‌ی اجتماعی به معناي وضعيت پايدار و ناپايدار جامعه از نظر فرهنگی و اجتماعی است. به اين معنا كه مساله تكدي گری تنها يك پديده و معضل اقتصادی و مرتبط به بحران در اين حوزه نيست، بلكه ارتباط تنگاتنگ و استواری با مساله فرهنگی و اجتماعی جامعه دارد. به سخنی ديگر، ميان پديده تكدي گری و وضعيت فرهنگی جامعه نوعی همبستگی وجود دارد اگر قائل به ارتباط علی و معلولی نشويم. از این‌رو، اگر در جامعه اسلامي پدیده‌ای به نام تكدي گری وجود داشته باشد، پيش از آن كه بيانگر اوضاع نابسامان اقتصادی و بحران آن باشد، بيانگر وضعيت نابهنجار و نابسامان فرهنگی و اجتماعی جامعه دارد.
سوژه‌ي روز: گداي پول‌دار خرم‌آباد!در تحليل و تبيين قرآنی از جامعه برتر، مساله نابهنجاری‌های اجتماعی به كلي از ميان می‌رود و ارتباط و همبستگي ميان افراد جامعه به گونه‌بردارانه است كه تعاون و همدلی و همكاری و نيز رقابت سازنده جای خود را به اموری می‌دهد كه موجبات نابهنجاری‌های اجتماعی می‌شود. جامعه برتر جامعه‌ای است كه مسائل اقتصادی و ديگر معضلات و نابهنجاری‌ها از طريق تعاون، امر به معروف و نهي از منكر و نظارت حل و فصل می‌شود. از اين رو وضعيت جامعه به‌گونه‌ای است كه با چنين پدیده‌های روبه‌رو و مواجه نيستيم. بنابراين اگر در جامعه اسلامی كه به سمت‌وسو جامعه برتر گرايش دارد و می‌کوشد تا آن را به عنوان هدف اصلي در جهان مادی صورت تحقق بخشد، می‌بایست پدیده‌هایی چون نابهنجاری تكدي گری حل شده باشد و زمينه فرهنگی و اجتماعی براي رشد و يا افزايش آن فراهم نباشد. در اين نوشتار تلاش بر آن است تا با تحليل و تبيين آيات و آموزه‌های قرآنی مساله و پديده نابهنجار تكدی گری ریشه‌یابی و راهكارهای برون‌رفت از آن تبيين و توصيه گردد.

گستره معنايی تكدی گری:
تكدي گری به معناي گدايی كردن، در يوزگی (فرهنگ فارسي؛ ج 1 ص 1125)، تكلف در سؤال و حاجت‌خواهی از اين و آن در كوی و برزن و پافشاری بر آن بيان شده است. (لغت‌نامه دهخدا، ج 4 ص 6048) متكدی كسی است كه در پي كمك و ياری مادی از ديگران دست را پيش اين و آن می‌گیرد و گاه با سماجت تمام خواستار كمك مالی و نقدی و جنسی می‌شود. اين عمل در برخی از كشورها به شدت رواج دارد و در كوی و برزن افرادی يافت می‌شوند كه می‌کوشند بدون هيچ تلاش و زحمتی پولی به چنگ آورند. در برخی از كشورها اين عمل قانونی است و در برخی ديگر نه‌تنها قانونی نيست بلكه جرم و مجازات حبس و زندان را به دنبال دارد. در برخی از كشورها افراد متكدی برای فرار از قانون از ابزارهای جلب نظر و توجه براي تكدی گری چون ابزار موسيقی و نمايشی استفاده می‌کنند. به هر حال در نگرش عمومي جوامع انسانی، تكدی گری امری مذموم و ناپسند تلقی می‌شود و به‌عنوان پديده و نابهنجار با آن برخوردهای مختلفی انجام می‌شود. در تبيين عمومی از اين مسئله آن را امري برخاسته از وضعيت نابسامان اقتصادي بر می‌شمارند و افزايش تكدي گران را به معنا و مفهوم افزايش بحران اقتصادی برآورد می‌کنند.
تكدی گری به اشكال و انواع مختلف در همه جوامع انساني يافت می‌شود و حتي اشخاصی براي دست‌یابی آسان به پول و غذا حاضر به اين كار می‌شوند تا تن به كارهاي سخت بدني براي تهيه پول ندهند. ازاین‌رو افرادی را می‌توان يافت كه از هر نظر در سلامتي جسمي و روانی برخوردارند ولي به تكدی گری به‌عنوان يك شغل می‌نگرند.

زمینه‌های تكدی گری:
قرآن يكی از علل و عوامل تكدی گری را فقر و نيازمندی انسان‌ها همراه با نوعی نگاه به شخصیت‌های انسانی تحليل و تبيين می‌کند، به اين معنا كه ريشه تكدی گری هر چند كه به ظاهر فقر و بی‌نوایی و نياز به برآورده آن است ولي ريشه روانی و شخصيتی نيز دارد. به اين معنا كه افراد و اشخاصی به تكدی گری روی می‌آورند كه از نظر شخصيت انسان‌های متعادل و سالم اجتماعی نيستند، زيرا انسان‌های سالم و با شخصيت اجتماعي هر چند كه در فقر و فاقه به سر برند، به‌سوی پديده تكدی گری روی نمی‌آورند. فقر و بی‌نوایی در تحليل قرآنی تنها می‌تواند به عنوان يك انگيزه و سبب مطرح شود ولی اين مساله موجب نمی‌شود تا شخص به سوی تكدی گری روی آورد، زيرا تكدی گری كه با شخصيت روانی و اجتماعی انسان ارتباط تنگاتنگی پيدا می‌کند، امري دور از شرافت و كرامت انسانی است. انسان سالم و با شخصيت هرگز برای به دست آوردن لقمه نانی به تكدی اقدام نمی‌کند و گدايی را ابزار و وسیله‌ای برای برآورد نيازهای خود قرار نمی‌دهد. از اين رو بسيار ديده شده كه انسان‌های فقير و بی‌نوایی كه نيازهای بسياری آن‌ها را احاطه كرده است ولی آنان به تكدی و گدايی رو نیاورده‌اند. قرآن با توجه به شخصيت سالم انسان‌ها و كرامت و شرافت انساني به اين مسئله فرهنگي و اجتماعي توجه می‌دهد كه چگونه انسان‌های فقير با شخصيت حاضر نمی‌شوند به تكدي رو آورند.
قرآن از مؤمنان می‌خواهد كه تنها توجه خويش را به سوي گدايان مبذول ندارند؛ زيرا در جامعه افراد نيازمند بسياري هستند كه از نظر فرهنگي و اجتماعي و شخصيتي به چنان جايگاهي رسیده‌اند كه براي رفع نيازهاي خويش دست به سوي ديگران دراز نمی‌کنند. آنان با آن كه نيازمند هستند ولي عفت و حیای ايشان به‌اندازه‌ای است كه خود نگه‌دارند و به‌سوی ديگران براي رفع نياز دست دراز نمی‌کنند. اگر كسي به ايشان نگاه كند گمان می‌کند كه دارا هستند و نیاز ندارند در حالي كه واقعاً نيازمند می‌باشند. اين افراد می‌بایست موردنظر افراد داراي جامعه قرار گيرند و صدقات را به ايشان دهند. در گزارش قرآن از وضعيت افراد فقير با شخصيت جامعه آمده است: صدقات براي آن تهيدستاني است كه در راه خدا محصور شده اند و نمی‌توانند براي كسب درآمد در زمين سیروسفر كنند. ازآنجایی كه خويشتن دارند و فقر و بی‌نوایی خويش را آشكار نمی‌سازند، كسي كه از حالشان بی‌خبر است آنان را توانگر می‌پندارد و تو از نشانشان بی‌نوایی آنان را در می‌یابی. آنان با وجود نيازمندي شديد به اصرار از مردم چيزي نمی‌خواهند. اي مؤمنان هر مالي را كه انفاق كنيد خدا به آن داناست (بقره آيه 273).
در اين تحليل قرآني هر چند كه يكي از علل و اسباب تكدي گري را فقر و بی‌نوایی اقتصادي اشخاص بيان می‌کند ولي به خوبي نيز روشن می‌دارد كه علت اصلي در تكدي گري را می‌بایست در فقر فرهنگي و اجتماعي دو بخش از جامعه ديد: نخست فقر فرهنگي و اجتماعي گروهي كه به تكدي گري رو می‌آورند و براي برآورد نياز مادي خويش، شخصيت اجتماعي و كرامت و شرافت انساني خويش را زير پا می‌گذارند؛ دوم كساني كه از دارايي برخوردار بوده و در جهل و فقر فرهنگي و اجتماعي به سر می‌برند. آنان با ساده‌نگری به افراد جامعه و گذر سريع و شتاب آلود از اوضاع‌واحوال جامعه، تحليل درستي از موقعيت خود و جامعه نداشته و مسائل را ساده‌لوحانه ارزيابي و تحليل می‌کنند. از اين رو تنها با نگاهي به ظاهر افراد جامعه حكم به دارا بودن اشخاصي می‌کنند كه تنها از روي كرامت و شرافت انساني دست نياز به سوي اين و آن دراز نمي كنند.
اين آيه به رهبران و افراد داراي جامعه هشدار می‌دهد كه ساده‌انگارانِ اوضاع را تحليل نكنند. بسياري از افراد دارا و ثروتمند از آن جايي كه خود در شرايط و وضعيت خوبي به سر می‌برند بر اين باورند كه وضعيت ديگران نيز مناسب و خوب است. ازاین‌رو در ضرب‌المثل‌ها نيز آمده كه سير را غم گرسنه نيست؛ سواره را غم پياده. به اين معنا كه سيران تحليل درستي از اوضاع و موقعيت گرسنگان ندارند. قرآن از اين وضعيت به جهل و ناداني ياد می‌کند. به اين معنا كه تحليل درستي از خود و ديگران نداشته و بر پايه اين تحليل دست به اقدام نمی‌زنند.
قرآن براي این‌که مساله تكدي گري را حل كند و يا به آن دامن نزند، از مؤمنان دارا می‌خواهد كه نخست به مؤمنان عفيف و بی‌نوایان با شخصيت توجه كنند و از سوي ديگر با ستايش ايشان مردم را به سوي ايشان ترغيب و تشويق می‌کند كه چنين رفتاري را در صورت گرفتاري سرمشق قرار دهند و از سوي ديگر نيز از مؤمنان می‌خواهد كه از جهل و تحليل نادرست بيرون آيند و با تحليل و بررسي اوضاع خود و اجتماع، به فقيران عفيف كمك كنيد تا آنان به خاطر افزايش بی‌نوایی در خطر تكدي گري نيافتند و به اين وسيله به تكدي و گدايي پروري دامن زده نشود.
بنابراين راهكار قرآن را می‌توان در چند چيز خلاصه كرد: اول آن تكدي گري را مساله فرهنگي و اجتماعي بدانند؛ دوم آن كه با مساله از راه تشويق و ترغيب به خودداري از تكدي گري برخورد كنند؛ سوم آن كه افراد ثروت را به موقعيت و مسايل اجتماعي آگاه سازند و آن را با اين مسايل درگير كنند؛ چهارم آن كه با پرداخت و كمك مالي به فقراي عفيف از گسترش تكدي گري و گداپروري جلوگيري به عمل آورند.
با اين همه قرآن دور نمودن خشونت‌آمیز و طرد متكديان و گدايان را نادرست بر می‌شمارد و از آن نهي كرده و به عنوان عملي ناپسند مذموم بر می‌شمارد (ضحي آيه 10). زيرا برخورد خشونت آميز و يا فيزيكي با متكديان بدون از ميان بردن عوامل و علل اقتصادي و فرهنگي و اجتماعي آن خود افزايش بحران است و جامعه را به سوي می‌کشاند كه در يك آن ممكن است منفجر شود. جامعه اگر مسائل خويش را ریشه‌ای حل نكند و آن را به خشونت به لایه‌های زيرين و پنهان سوق دهد، روزي اين معضل به گونه خطرناک‌تر سر باز می‌کند و آسیب‌های بیش‌تری را بر جامعه تحميل می‌کند.
قرآن براي رهايي از مساله تكدي گري و گدايي پيشنهاد می‌دهد كه نيازهاي نيازمندان و بی‌نوایان از سوي جامعه اسلامي تأمین گردد و راهي براي پیش‌گیری اين معضل ايجاد و فراهم گردد.(بقره آيه 273)
از سوي دیگر به مؤمنان ثروتمند حكم و فرمان می‌دهد تا با تعاون و ياري ديگر افراد، آنان را از وضعيت نابهنجار خارج سازند. تأکید بر پیمان‌های برادري و ايجاد الفت ميان آنان به هدف تأمین نيازهاي روحي و اجتماعي و اقتصادي و فرهنگي صورت می‌پذیرد.
اكنون برخي بر اين باورند كه اگر بخشي از ثروت سرمایه‌داران به طرق معقول و منطقی و قانونی در اختيار فقرا قرار گيرد به معنای تعميم فقر است، زيرا سخن از سرمایه‌گذاری از اموال ثروتمندان براي فقيران است و اين همانند دادن ماهي و هم ياد دادن ماهيگيري به فقيران است. به اين معنا كه نبايد تنها به فقير ماهي داد و نه تنها ماهيگيري بلكه در وهله نخست براي رهايي از فقر كشنده ماهی ‌ای داد تا جان گيرد و سپس در يك برنامه بلندمدت به وي ماهيگيري آموخت. پس می‌بایست براي رهايی از تكدی گری هم به مسئله حال اين افراد توجه كرد و فقر ايشان را برطرف نمود و هم كار فرهنگي و اجتماعي كرد و آنان را به سوی كار و شغل آبرومندانه هدايت كرد. از اين روست كه قرآن هم سخن از دادن مال و غذا به گدايان می‌کند كه شكم آنان را اكنون سير كند.(حج آيه 36) و هم تلاش كرد تا ايشان با آموختن كاري و همكاري تعاون مؤمنان از دارايي برخوردار شوند و عزت‌نفس يابند (بقره آيه 273). بنابراين براي برخورد با پديده نابهنجار تكدي گري می‌بایست در دو حوزه مختلف و با دو برنامه کوتاه‌مدت و بلندمدت کارها را در ابعاد اقتصادي و فرهنگي پيش برد تا اين معضل اجتماعي ریشه‌کن گردد.

خلیل منصوری

دیدگاه‌ها  

#1 یاراحمدی 1395-09-24 08:28
این پسر چاقه آبرو واسه خرم آباد نزاشته
یا ایستگاه دانشگاه است یا ورودیهای شهر…با اون هیکل زمختش…نمیشه درمونش کنند؟
نقل قول کردن
#2 میلاد پارسا 1395-09-24 15:09
ولا گدا هردمو
نقل قول کردن
#3 امیر 1395-09-24 19:57
به جز افرادی که واقعا محتاج کمک هستن بقیه این کلاشهارو دادستان میتونه از لحاظ جنبه عمومی جرم تحت تعقیب قرار بده ولی متاسفانه کسی کاری به کارشون نداره.
نقل قول کردن
#4 امیر 1395-09-24 19:58
ماده 712 ـ هرکس تکدی یا کلاشی را پیشه خود قرار داده باشد و از این راه امرار معاش نماید یا ولگردی نماید به حبس از یک تا سه ماه‌ محکوم خواهد شد و چنانچه با وجود توان مالی مرتکب عمل فوق شود علاوه بر مجازات مذکور کلیه اموالی که از طریق تکدی وکلاشی بدست آورده است مصادره خواهد شد.
ماده 713 ـ هرکس طفل صغیر یا غیر رشیدی را وسیله تکدی قرار دهد یا افرادی را به این امر بگمارد به سه ماه تا دو سال حبس و استرداد کلیه اموالی که از طریق مذکور به دست آورده است محکوم‌خواهد شد.
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا