ایرانیها اساساً در باب موضوعات مختلف اجتماعی، سیاسی، پزشکی، فرهنگی و ... دارای تخصص و استعدادهای خاصی هستند و در بسیاری از علوم ارضی، سماوی و بحری صاحب سبک و فرضیه هستند.
به علاوه یکی دیگر از ویژگیهای ایرانیها قدرت تخمین و گمانهزنی بالای آنهاست که تا 95 درصد به واقعیت نزدیک است!
حالا چرا عادل فردوسی پور از ارائه آمار دقیق تماشاگران ورزشگاهها در حین برگزاری مسابقات فوتبال شاکی است و یا چرا یک عده به آمارهای منتشره بانک مرکزی در خصوص کاهش تورم یا ایجاد اشتغال شک و تردید به خود راه میدهند والله اعلم... البته موضوع بحث امروز ما علوم لدنی برخی از هموطنان مان نیست بلکه قصد داریم به بررسی آمار سفرهای نوروزی بپردازیم. حقیقت امر این است که ایرانیها اصولاً به سفر خیلی علاقهمند هستند و اگر دو روز تعطیلی نصیبشان شود، بار سفر میبندند و راهی جاده میشوند! و به قولی «آن را که چنین سفر مهیاست / از شهر مگو که در بیابان» البته در گذشته یافتن آمار و نشانی سفر کردگان چندان آسان نبود تا جایی که حافظ خدا بیامرز هم سرگردان شده بود: «نشان یار سفرکرده از که پرسم باز...» اما الآن داستان با گذشته تفاوت دارد و دوستان پایگاه اطلاعرسانی میراث فرهنگی و گردشگری یا بچههای ستاد دائمی سفرهای کشور آمار دقیق تمام مسافران کشور را با جزئیات کامل دارند و به قولی زاغ سیاه همه را چوب زدهاند! به عنوان مثال سال گذشته در استان گلستان تعداد مسافران نوروزی 5 میلیون و 217 هزار و 553 نفر و در استان فارس 11 میلیون و 701 هزار و 726 نفر مسافر اعلام شد. خداوکیلی اینهمه دقت نظر در ارائه آمار جای خدا قوت دارد.
حالا اینکه دوستان با کدام معیار تعداد مسافران را با دقت استخراج کردند، زیاد به ما مربوط نیست؛ چون 90 درصد مسافران در چادر مسافرتی و خانه اقوام و دوستان و آشنایان و کلاسها و حیاط و راهروهای مدارس بیتوته میکنند و فکر نکنم کسی هم حال و حوصله سرشماری چادرها را باشد، چه رسد به خانههای اقوام و دوستان!
اما نکته جالب بعدی رشد چشمگیر آمار محیرالعقول و هنگفت مسافران نوروزی است. آمار 15 میلیونی مازندران، 11 میلیونی فارس، 7 میلیونی خراسان، 5 میلیونی گلستان، 5/4 میلیونی گیلان و ... در نوع خود بینظیر است. تازه بقیه استانها هم به کمتر از چهار پنج میلیون راضی نیستند و همه از رشد هفتاد هشتاددرصدی مسافران نوروزی در استانشان سخن میگویند.
در واقع با وجود آمار فوق و این تعداد نفر سفر، یعنی هر خانواده ایرانی دو سه بار در ایام نوروز دور ایران را گز کرده و به خانهشان برگشتهاند! البته شاید هم دوستان آمارگیر سایر سفرهای موجود را هم در آمار موردمحاسبه قرار دادهاند: مثل «سفر از خویشتن باید» یا «سفر راه نهان کن، سفر از جسم به جانکن» و گرنه با جمعیت 80 میلیونی که نیمی از آنها در خانههایشان میزبان نیم دیگر بودند، تهیه چنین آماری با این حجم ویتامینه، رنگ و لعاب و مواد افزودنی مجاز، به چندین کیسه پیاز، یک گالن روغن بدون پالم و یک ماهیتابه بزرگ نیاز دارد!
وحید حاج سعیدی
دیدگاهها