سه گفتمان اساسی در طول تاریخ تمدن وجود داشته که نحوه زیست مردمان در اجتماع را توصیف و تبیین میکند.
"گفتمان رعیت"، "گفتمان تابعیت" و "گفتمان شهروندی"، گفتمانهای که هر یک، نوع نگاه خاصی را به عموم افراد جامعه دارند.
"گفتمان رعیت"، گفتمانی است که از یک شیوه زندگی مبتنی بر کوچ زیستی، دامپروری، کشاورزی برمیخیزد. در این گفتمان، رعیت، انسان وابستهای است که نمیتواند بر اساس مصالح و مفاسد خود تصمیم بگیرد. رعیت، انسان غیر مختاری است که نمیتواند بر اساس تحلیل هزینه-فایده مسئولیتی را بپذیرد یا نپذیرد!
"گفتمان تابعیت"، گفتمانی است که ذیل دولت-ملتها شکل میگیرد. با پیدایش دولتهای مدرن (در ایران از دوره پهلوی اول) رعیت تبدیل به تابع میشود. تابع کسی است که در چهارچوب یک نظام سیاسی، حقوقی و قانونی به او موقعیت خاصی اعطا میگردد و او تابع دولت ملی میشود. در این گفتمان «تکالیف» گستردهتر از «حقوق» است.
اما "شهروندی" یک گفتمان جدید است که از گسترش ارزشهای دموکراتیک در جوامع معاصر و مدرن شکل گرفته است. شهروند بهعنوان یک مفهوم فرهنگی مجموعهای از توانش (ظرفیتها و پتانسیل) های وجودی است که انسان معاصر برای داشتن یک زیست شرافتمندانه انسانی و اخلاقی در جامعه شهری شده، صنعتی شده، رسانهای شده و بهطورکلی در جامعه در حال تغییر باید بتواند به دست بیاورد. به همین منظور در جامعه مدرن، سازمانها و نهادهای متعددی از جمله مدرسه، دانشگاه، رسانه (تلویزیون و...)، روزنامه و مطبوعات، صنعت نشر، کتاب، کتابخانه، سینما، تئاتر، مؤسسات هنری و آموزشی در تمام ابعاد، همه در خدمت خلق سوژه "شهروند" هستند و نقشهای را پذیرفتهاند.
در گفتمان رعیتی، نگاه رعیت بر این اساس است که با انجام دادن وظایف و تکالیف بتواند از ارباب پاداش، هدیه و حتی باج! بگیرد. در گفتمان تابعیت، ترس از مجازات است که موجب انجام وظایف در قبال دولتها میگردد و نوعی اخلاق تظاهرگرایانه شکل میگیرد؛ اما در گفتمان شهروندی کنشها بر پایه اصول اخلاق فردی و جمعی که نهادینه و قانونمند شده صورت میپذیرد. اصول اخلاقی که در آن علاوه بر اینکه مردم تکالیف معین خود را در قبال دولتها انجام میدهند، دولتها نیز فرمانبردار اراده جمعی هستند و در راستای منافع عمومی شهروندان حرکت میکنند.
بهطورکلی شهروندی یک آیین، یک معنا، یک تفسیر هستی است، یک بینش و نگاه جدید به هستی و یک زبان تازه است. شهروند یک واژه نیست، شهروند یک قانون نیست! شهروند یک تلقی جدید است که ما باید در تربیت فرزندانمان بکار بندیم. مادر و پدر خانواده باید بداند که میخواهد شهروند تربیت کند. دانشگاه و مدرسه باید بداند هدفش تولید مدرک نیست! بلکه تربیت شهروند اهل تساهل و مدارا، اهل گفتگو، اهل مشارکت، کارآفرین، خلاق، خودشکوفا، حافظ محیطزیست و... است. شهروندی یک فرایند بودن و شدن است یک مدرک نیست که به افراد داده شود. شهروندی یعنی احترام به دیگری، دیگری برای من مَرد میشود زن، برای من لر میشود دیگری عرب، برای من سواره میشود آن عابر پیاده و... .
تلخیص و اقتباسی از سخنرانی دکتر نعمتالله فاضلی در سخنرانی از شهرنشینی تا شهروندی.
نصرت اله امیری خواه
نصرت اله امیری خواه
دیدگاهها
دقیقا موافقم