یافته، اولین پایگاه خبری دارای مجوز در لرستان

از سردیس شهیدان گران‌قدر سید "فخرالدین رحیمی" و "نعمت‌الله سعیدی" رونمایی شد.
به گزارش پایگاه خبری یافته، صبح امروز در آیینی از دو سردیس شهیدان گران‌قدر انقلاب اسلامی حجت‌الاسلام‌والمسلمین "سید فخرالدین رحیمی" یار دیرین حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری و سردار شهید "نعمت‌الله سعیدی" با حضور مشاور امور فرهنگی و روحانیت استاندار لرستان، رئیس دانشگاه علوم پزشکی لرستان، مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران، مقامات نظامی و انتظامی و برخی مسوولین استانی در سالن همایش‌های بیمارستان شهید رحیمی خرم‌آباد رونمایی شد.
در پایان این مراسم از تندیس حجت‌الاسلام‌والمسلمین شهید فخرالدین رحیمی از روحانیون شجاع، مبارز و انقلابی استان لرستان که در جریان انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی و همچنین شهید سعیدی از فرماندهان شجاع دوران دفاع مقدس که در عملیات بدر به فیض عظیم شهادت نائل آمدند رونمایی شد.
سردیس شهید فخرالدین رحیمی در بیمارستان شهید رحیمی خرم‌آباد و سردیس شهید نعمت‌اله سعیدی در ساختمان دانشگاه علوم پزشکی لرستان نصب خواهد شد.

اوج‌گیری انقلاب اسلامی در لرستان مدیون خدمات شهید رحیمی است

مدیرکل بنیاد شهید لرستان گفت: اوج‌گیری انقلاب اسلامی ایران در استان لرستان مدیون خدمات و زحمات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید فخرالدین رحیمی است.
مراد روشنی در این مراسم گفت: ما امانت‌دار انتقال آرمان‌ها و اهداف شهدا هستیم و امانت داریم که راه شهدا را به نسل‌های آینده منتقل کنیم کما اینکه یاد شهدا مملو از عشق، ایمان سرزندگی و تقوا برای مؤمنان است.
وی با بیان این‌که مقام معظم رهبری نگهبانی از یاد و خاطره شهدا را وظیفه همگانی می‌دانند، تصریح کرد: کلامی بالاتر از کلام خدا در بیان اوصاف شهید و مقام شهدا وجود ندارد زیرا شهدا زنده‌اند و بر نیات ما آگاه هستند.
روشنی با اشاره به این‌که حجت‌الاسلام‌والمسلمین شهید سید فخرالدین رحیمی از شخصیت‌های بزرگ استان لرستان است که مقام معظم رهبری به بیان خاطراتی در مورد ایشان می‌پردازد، عنوان کرد: اوج‌گیری انقلاب اسلامی ایران در استان لرستان مدیون خدمات و زحمات حجت‌الاسلام‌والمسلمین سید فخرالدین رحیمی است.
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان لرستان با بیان این‌که شهدا دارای مقام و ارزش و جایگاه ویژه‌ای در نزد خداوند متعال هستند، ادامه داد: باید اهداف، مرام، راه و آرمان‌های شهدا با برگزاری یادواره‌ها و رونمایی از سردیس‌ها به نسل‌های آینده منتقل شود.

شهادت در راه خدا بالاترین نیکی است
مشاور امور فرهنگی و روحانیت استاندار لرستان گفت: نگاه به شهدا باید سرشار از معنویت و نگاهی ارزشمندانه باشد.
حجت‌الاسلام‌والمسلمین "محمدرضا مبلغی" با اشاره به اینکه شهادت در راه خدا بالاترین نیکی است افزود:شهید نیز برترین و والاترین نیکوکار است و نگاه پر از معنویت به شهادت تداوم بخش راه نورانی آنان است.
وی با اشاره به اینکه شهدا با تاسی از امام شهیدان امام حسین (ع) پایه‌های دین مبین اسلام و درخت انقلاب را مستحکم نمودند تصریح کرد:معرفی، شناخت و پیروی از سیره شهدا و انتقال دستاوردهای شهادت به نسل جوان جامعه امروز وظیفه‌ای همگانی است.

بخشی از زندگی‌نامه شهید سيد‌ فخرالدين رحيمي
شهید سید فخرالدین رحیمی در سال 1323 در شهر خرم‌آباد در یک خانواده روحانی متولد شد. پدرش مرحوم حجت‌الاسلام سید علی‌اکبر رحیمی، از علمای بزرگ شهر خرم‌آباد بود.
شهید سید فخرالدین رحیمی پس از اتمام دوران دبستان چون تحت تکفل برادر بزرگ و روحانی خود حجت‌الاسلام حاج سید نورالدین رحیمی بود و او هم برای ادامه دروس دینی به قم مشرف شده بود، با ایشان به قم آمد و دوران طلبگی خود را آغاز کرد و تا دوره سطح نزد اساتید حوزه علمیه تحصیلات خود را ادامه داد.
وی تا سال 1341 که ماجرای مدرسه فیضیه پیش آمد، به مبارزه می‌پرداخت و یک‌ روز در حالی‌که مشغول چسباندن اعلامیه‌ای از امام خمینی (ره) بود، گرفتار مأموران دژخیم پهلوی شد و به 6 ماه زندان محکوم شد.
این روحانی شهید پس از پایان زندان به شهر خرم‌آباد برگشت و پایگاه مبارزاتی خود را در مسجد علوی طرح‌ریزی کرد که ضمن برگزاری نماز در همان مسجد به ارشاد جوانان پرداخت و توانست جوانان پرشوری تربیت کند.
شهید رحیمی دومین بار پس از تبعید به علت کندن تابلوهای خیابان ششم بهمن و گذاردن تابلوی خیابان علوی به‌جای آن به 6 ماه دیگر زندان محکوم شد.
وی پس از خلاصی از زندان خرم‌آباد ممنوع‌المنبر شد؛ لذا وی که تمامی وجودش به اسلام و آگاهی دادن به مردم مسلمان بود، به دهات اطراف خرم‌آباد و بین عشایر غیور لرستان می‌رود و ضمن ارشاد آن‌ها به تعالیم دین مبین اسلام، عشایر دلیر لرستان را به شورش علیه حکومت غاصب پهلوی تشویق و ترغیب می‌کند.
مأمورین ساواک با اطلاع از این قضیه بلافاصله وی را دستگیر و پس از مدتی زندان وی به ایران‌شهر تبعید می‌کنند که در آن‌جا با آیت‌الله‌‌ سیدعلی خامنه‌ای روبه‌رو می‌شود و پس از مدت‌ها هم‌منزلی و هم‌سنگری با ایشان و در اثر فعالیت‌های بی‌حدشان و محبوبیت میان برادران اهل تسنن، ساواک در می‌یابد که وجود این دو روحانی باعث بر هم ریختن شهر ایرانشهر خواهد شد؛ لذا آن‌ دو را از یکدیگر جدا و هر کدام را به شهری دیگر تبعید می‌کنند.
بعد از آن، شهید فخرالدین رحیمی به شهر اقلید فارس تبعید می‌شود و بلافاصله پس از اجتماعات ضد رژیم مردم مسلمان و به پا خاسته ایران، ایشان به تبعید اهمیت نداده و به خرم‌آباد سفر می‌کند و رهبری مردم را در اجتماعات به عهده می‌گیرند و در زمانی که ساواک شبانه به خانه علمای لرستان حمله می‌کند، همگی را دستگیر می‌کند از جمله برادر بزرگ این شهید، حجت‌الاسلام سیدنورالدین رحیمی و چند نفر از جوانان پر شور و مسلمان خرم‌آباد، وی را فراری می‌دهند و مدت چند هفته‌ای به‌طور مخفیانه در یکی از دهات نزدیک خرم‌آباد زندگی می‌کند و پس از خلاصی روحانیان از زندان، وی به‌طور آشکار مبارزات خویش را تا پیروزی انقلاب ادامه می‌دهد و مسجد علوی را پس از پیروزی انقلاب به‌صورت کمیته در می‌آورد.
وی در سن 36 سالگی از طرف مردم ملاوی به نمایندگی مجلس شورای اسلامی برگزیده شد و به عضویت در کمیسیون طرح‌های انقلاب درآمد. شهید رحیمی سرانجام در شامگاه خونین هفتم تیر 60 به همراه 71 تن از یاران امام خمینی (ره) در دفتر حزب جمهوری اسلامی به فیض شهادت نائل آمد.
بنا بر این گزارش، حجت‌الاسلام سید نورالدین رحیمی در سال 1321 در شهرستان خرم‌آباد، در یک خانواده اصیل و روحانی دیده به جهان گشود.
پدر وی مرحوم حجت‌‎الاسلام سید علی‌اکبر رحیمی از روحانیون و علمای مشهور استان بود. وی در دامن مادری پاک‌دامن و نمونه در محیطی معنوی پرورش یافت.
این سید بزرگوار برای تکمیل علوم اسلامی با وجود از دست دادن والدین و سرپرستی برادرانش به شهر خون و قیام سفر کرد و پس از کسب مدارج علوم دینی، جهت خدمت به زادگاه خود، خرم‌آباد بازگشت.
تدریس در حوزه علمیه کمالیه، تأسیس کتابخانه حوزه، دعوت از شهید محراب آیت‌الله مدنی و ادامه مبارزه علیه رژیم ستم‌شاهی و حل مشکلات مردم از فعالیت‌های عمده این شهید بزرگواراست.وی درزمان انقلاب با تمام توان به مبارزه ادامه داد و در این راه زجر و زندان را با روحیه‌ای عالی پذیرا شد.
شهید رحیمی با اصرار و تقاضای مکرر مردم شهید پرور پل‌دختر که خواستار نامزد شدن او برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی بودند ایشان دو بار به مجلس شورای اسلامی راه یافت و سرانجام در اول اسفندماه 1364 هواپیمای حامل ایشان که از تهران عازم اهواز بود در نزدیکی اهواز مورد اصابت جنگنده‌های رژیم بعثی عراق قرارگرفت و ایشان به همراه شهید بزرگوارحجت‌الاسلام محلاتی و جمعی از خدمت‌گزاران به اسلام که برای دیدار از رزمندگان به جبهه‌های حق علیه باطل عازم بودند به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
 از ايشان يك پسر بنام امين (متولد 1357) و 3 دختر به نام‌هاي ‌وحيده‌(1346)، زهرا (1348) و منصوره‌(1352) به يادگار مانده است.
 

بخشی از زندگی‌نامه شهید حاج نعمت‌الله سعیدی
:
نعمت‌الله دلاورمردي از استان لرستان بود که در سال 1328 پا به عرصه‌ي گيتي نهاد؛ سعيدي از همان آغاز كه راه مدرسه را در پيش گرفت، همه‌ي دردها و رنج‌ها را لمس كرده بود و چندي نگذشت كه در كنار درس، دست‌هايش پينه بست؛ چرا كه گوشه‌اي از مخارج زندگي بر دوش او بود. در سنّ 15 سالگي زماني كه مسئوليت تزريقات در مطب يك پزشك را عهده‌دار شد، به علت حضور زنان در بخش تزريقات، ناچار به داروخانه رفت و پس از مدتي كار و آشنايي با داروها ساكت نماند و علناً در حضور همگان اعلام نمود كه داروهاي مصرفي ساخت اسراييل نه تنها در تخريب روحيه و جسم مسلمانان اثر به سزايي دارد بلكه باعث تقويت اقتصاد دولتي كه دشمن اسلام و مسلمين است، خواهد بود؛ و اين جرقه باعث شد ساواك صاحب داروخانه را مجبور كند او را از محل كارش اخراج نمايد. در همين زمان او دستگير شد و چندي بعد به علت نداشتن مدرك جرم آزاد گرديد.
سعيدي همواره به نيازمندان كمك مي‌كرد و جزو مخالفان آلات لهو و لعب بود تا آن‌جا كه يك بار در تاريكي شب از ماشين پياده شد چرا كه راننده با صداي بلند ترانه‌هاي مبتذل گوش مي‌كرد.
با تبعيد آيت‌الله مدني به خرم‌آباد، او نيز در جرگه‌ي ياران ايشان قرار گرفت و بانك قرض‌الحسنه را در سال 1352 به دستور آيت‌الله تأسيس كرد و خود سرپرستي آن را بر عهده گرفت؛ اما مأمورين، بانك را تعطيل كرده و سعيدي را نيز دستگير نمودند. ساواك پس از ماه‌ها زنداني و شكنجه او را آزاد كردند.
صداقت نعمت‌الله باعث شد آيت‌الله مدني به نام ايشان سوگند ياد كند. سال 1354 ساواك آيت‌الله را به نورآباد ممسني تبعيد و سعيدي را زنداني نمود. وي در اين مدت به سختي شكنجه گشت. ساواك خردادماه سال 1356 او را آزاد كرد و نعمت‌الله به نورآباد فارس رفت و از آيت‌الله مدني كسب تكليف كرد؛ سپس به خرم‌آباد بازگشت و سخنران‌هاي مختلف را به اين شهر دعوت كرد. در اين زمان به خدمت نظام‌وظیفه فرا خوانده شد.
او با وجودی که در اصفهان خدمت مي‌كرد، به قم مي‌رفت و از بيت آيت‌الله پسنديده اطلاعيه‌ها و نوار سخنراني‌هاي امام (ره) را مي‌گرفت و در ميان مردم تقسيم مي‌كرد. سعيدي در ساخت وسايل تخريب و تهيه‌ي اسلحه، تبحّر خاصي داشت و در اصفهان توانست ضربات مهلكي به وابستگان رژيم ستم‌شاهي وارد آورد و بار ديگر دستگير گشت.
پس از پيروزي انقلاب از طرف روحانيت به عنوان سرپرست اجرايي كميته‌ي مركزي انقلاب اسلامي خرم‌آباد انتخاب شد كه در اين اثنا مأموريت‌هايي چون اعزام به خرمشهر و حفاظت تأسيسات نفتي خوزستان و دستگيري تعداد زيادي افراد ضدانقلاب كه اين مأموريت سه ماه طول كشيد و بعد از آن نيز با تعدادي (200 نفر) از برادران پاسدار و نيروي مردمي به پاوه رفته و با گروه ديگري از برادران پاسداران تحت فرماندهي ابوشريف به عنوان جلودار، حلقه‌ي محاصره را شكست.
در اين زمان با دكتر چمران آشنا گشت و سه ماه بعد به خرم‌آباد بازگشت. در اوايل تشكيل سپاه كه يكي از بنيان‌گذاران سپاه در لرستان بود، از طرف روحانيت به عنوان فرمانده‌ي عمليات سپاه لرستان انتخاب شد كه مدت 2 سال فرماندهي عمليات مأموريت‌هايي چون دستگيري افراد ضدانقلاب، كنترل كليه‌ي جاده‌هاي كوهستاني منطقه كه بدون اغراق امنيت لرستان مديون زحمات شبانه‌روزي اوست.
در تاريخ 25/8/1359 در اوايل جنگ تحميلي به سرپرستي 450 نفر از برادران پاسدار و بسيجي به سوسنگرد اعزام شد و مدت 4 ماه هم به محافظت از آن شهر پرداخت. در عمليات كرخه‌ي نور در تاريخ 15/10/1359 تا عقب راندن دشمن بعثي از هويزه حضور داشت. در نوروز سال 1359 به زيارت بيت‌الله‌الحرام مشرف گشت و در تاريخ 23/8/1360 براي هميشه ديارش را به سوي جبهه‌ها ترك كرد و 3 سال با پذيرش مسئوليت‌هاي مختلف مردانه جنگيد.
در اين مدت يك بار از بمباران‌هاي شيميايي مجروح شد كه پس از بهبودي به مدت 10 ماه در تهران دوره‌ي فرماندهي عالي را پشت‌سر گذاشت و دوباره به منطقه‌ي جنگي رفت و به عنوان فرمانده‌ي طرح و عمليات تيپ امام حسن (ع) انتخاب گرديد
وی که از بنیان‌گذاران تیپ 15 آبی- خاکی امام حسن مجتبی (ع) و فرمانده طرح و عملیات بود که از خصوصیات بارز وی می‌توان به نظم و ترتیب و تواضع وی در برابر رزمندگان خصوصاً بسیجیان اشاره کرد. در هنگامه عملیات بدر خبر تولد فرزند پسر را به وی داده بودند اما وی شور و شوق عملیات را داشت گویی که ندایی وی را به سمت خویش می‌خواند و در آن ساعات مسئول ستاد تیپ بشدت با وی بر سر حضور در خط مقدم مخالفت می‌کرد و به او سفارش ماندن در قرارگاه تاکتیکی تیپ 15 آبی- خاکی امام حسن مجتبی (ع) در شط علی بماند اما وی قبول نمی‌کرد و حالت نارضایتی عجیبی برای به کرسی نشاندن رأی خویش به نمایش گذاشت گویی یک بسیجی کم سن و سال است که برای نخستین بار می‌خواهد به جبهه اعزام شود. بحث و مجادله برادر سعیدی و رئیس ستاد در اسکله نیز ادامه داشت تا این که فرمانده تیپ متوجه آنان شد و با پادر میانی در میان آنان به برادر سعیدی اجازه داد تا برای نظارت بر عملیات به خط مقدم رفته و پس از برگشتن از خط مسئول ستاد به خط مقدم برود. حاج نعمت‌الله سعیدی به همراه سید محمدرضا افضل فرمانده محور تیپ و احمد مؤمن و سکانی به‌طرف سیل بند تصرف شده رفتند. حدود ساعت ده صبح 21/12/1363 هواپیماهای قارقارک (PC7) که به دلیل فقدان پدافند هوایی یکه‌تاز معرکه و آبراه‌های هور بودند که با شلیک دوشیکای قایق‌های پشتیبانی جهت ناکام گذاشتن حملات قارقارک (PC7) ها، هواپیماهای عراقی نیز قایق آن‌ها را آماج راکت‌های خویش قرار دادند که به دلیل اصابت مستقیم راکت به درون قایق هر چهار نفر شامل حاج نعمت‌الله سعیدی، سید محمدرضا افضل، احمد مومن و سکانی به شهادت رسیدند.

دیدگاه‌ها  

#1 حسینی 1395-09-16 12:55
بجا است که خیابان و میدانی بنام سردار شهید سعیدی و شهید رحیمی باشد
نقل قول کردن
#2 خایدالو سیتی 1395-09-16 20:12
شهرداری ب پاس دلاورمردی شهید خلبان علی کیارش..ی تندیس از ایشون وماکت جت رو در ورودی شهر خرم آباد نصب کنه ..بخدا هیچ نسبتی با شهید ندارم جز در همتبار بودن..
نقل قول کردن

نوشتن دیدگاه

تذكر: نظرات حاوي توهين يا افترا به ديگران، مطابق قوانين مطبوعات منتشر نمي‌شوند

تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

بازگشت به بالا