از خیابان ساحلی شهر خرمآباد عبور میکردم که ناگهان چیزی نامعمول توجهم را جلب کرد.
مثل رؤیا بود. به یاد داستان «آلیس در سرزمین عجایب» افتادم و «چارلی و کارخانهی شکلاتسازی».
چند توپ پلاستیکی غولپیکر در فضای سبز خیابان افتاده بودند؛ قرمز و آبی و بزرگ، بدون کسی که پایش را روی توپ بگذارد و با دوستانش جر و بحث کند یا دروازهای برای گلخوردن و بچههایی خوشحال و خسته از گلكوچک در عصر یک روز تعطیل.
یاد عبارتی که چند وقت پیش در تلويزیون شنیده بودم، افتادم؛ «مبلمان شهری».
اما مبلمان شهری یعنی چه؟
مبلمان شهری به مجموعهي وسیعی از وسایل، اشیا، دستگاهها، نمادها، خردهبناها، فضاها و عناصری گفته میشود که در فضای شهر نصب شدهاند و استفادهي عمومی دارند.
مبلمان شهری، چهار جریان مهم زندگی را در شهر تنظیم میکند:
جابهجایی/ رفتوآمد/ گردش (حرکت)
توقف/ مکث/ استراحت/ آرامش (سکون)
بازی/ سرگرمی/ شوخی/ هیجان (تفریح)
عجله/ سردرگمی/ تنش (اضطراب)
صندلیها و نیمکتها، ایستگاههای اتوبوس، سطلهای زباله، بیلبوردها و تابلوهای تبليغاتی، نمادهای شهری، نمای ساختمانها، وسایل بازی و...
مبلمان شهری معرف فرهنگ و هویت جامعه است. در واقع هویت ماست که به «ما» جهت میدهد و «من» را میسازد؛ منی که در آینده پزشک، معلم، کارمند، نانوا يا وکیل خواهد شد و یا حتی خبرنگار افتخاری!
خوشبختانه اخیراً مسئولان ادارهي شهرها در سراسر ایران به این موضوع توجه بیشتری ميکنند و هرروز در کنار بعضی کمبودها شاهد اتفاقهاي خوب و زیبایی هم هستیم.
محمدحسین نادعلی/ همشهری آنلاین
دیدگاهها
فقط بعضي طراحي ها واقعا قديمي و درحد شهر خرم اباد نيستن
مثل طرح كنار پارك كهريز و ورودي خرم اباد و كنار پارك ماسور