مسافران همه برافروخته و عصباني به نظر ميرسند، چرا كه مسير 5 ساعته را در 8 ساعت طي كرده و به جاي مسير اراك به بروجرد از طرف اراك به ازنا، دورود و سپس بروجرد، به مقصد رسيدهاند!
به گزارش يافته، يك دستگاه اتوبوس مسافربري كه از تهران به سمت بروجرد در حركت بود، به جاي اين كه از مسير قم و اراك مسافران را به بروجرد برساند، دور شمسيقمري زده و از مسير قم، اراك، ازنا و دورود به بروجرد آمد!
جالب اينجاست راننده اين اتوبوس كه براي كسب درآمد بيشتر، علاوه بر مسافراني از ازنا و دورود، مسافرهايي هم از خرمآباد سوار كرده بود(با وعده عبور از خرمآباد!)، آنها را ساعت 3 بامداد در دوراهي دورود- خرمآباد پياده كرد و به آنها گفت كه خودشان بايد ادامه مسير را تا خرمآباد بروند!
قابل توجه اين كه اين راننده هيچكجا بين مسير براي زدن ساعت در پليس راه نيز توقف ننمود و به اين ترتيب قانونشكني را به حد اعلي رسانيد.
پس از اعتراضهاي بينتيجهي اكثر مسافران باقيمانده كه پس از دوراهي "دورود- خرمآباد" شمار آنها به 10 نفر تقليل يافت، يكي از آنها كه بروجردي بود با تلفن همراه، اقوامش را از اين ماجرا در اين شهر مطلع كرد و آنها نيز ساعت 3 بامداد همراه با مأموران انتظامي و راهنمايي و رانندگي جلوي ترمينال بروجرد به استقبال راننده متخلف نشستند. مأموران انتظامي پس از رسيدن به مقصد راننده را بازداشت و اتوبوس را نيز توقيف كردند.
راننده پس از حضور در كلانتري انگيزهاش از اين كار را با قيافهاي حق به جانب، نبود مسافر ذكر كرد! گويي قرار است 45 نفر جور مسائل مالي اين يك نفر را بكشند، اما مطالبهگيري و هوشياري يكي از شهروندان بروجردي در هماهنگي با اقوامش و پليس، حق اين شخص را كف دستش نهاد.
به گفتهي مأموران راهنمايي و رانندگي، اتوبوس اين شخص به دليل اين تخلفات به خصوص نزدن ساعت در پليس راه، حدود 6 ماه توقيف خواهد شد و جريمهاي سنگين نيز در انتظار رانندهي خاطي خواهد بود!
ارسالی از طرف مخاطبان: سجاد دولتمندي
دیدگاهها
همین بلا سر من آمد
با وعده اتوبوس خرم آباد سوار شدم بعد بین راه دیدم مسافر بروجرد و ملایر نیز هست. قطعاَ مسافر بروجرد طبیعی بود اما مسافر ملایر شکم را برانگیخت تا اینکه در پلیس راه نرسیده به اراک بزور ملایریها را سوار اتوبوس دیگر کرد و به راهش ادامه داد و رفت ترمینال اراک و این شد پایان مسیر!
بله دوستان اتوبوس اراکی بود که مسافر خرم آباد می زد!
من هم نامردی نکردم کتک خوبی کمک راننده را زدم ... شرمنده ولی باید تنبیه می شد و پیه آن را به تنم مالیدم اما دیگران واسطه شدند و مرا سوار اتوبوسی از خرم آباد کردند و ادامه راه...
از نزاع و دعوا بیزارم ولی باور کنید آن کشیده هایی که به صورت آن مردک حقه باز زدم هنوز هم برایم شیرین و دلچسب است چرا که به شعور و فهم من توهین کرده بود و باید مانند حیوان با آن رفتار می شد...
مطمئنم دیگر مسافر خرم آباد یا بروجرد سوار نمی کند! ضمناَ آنجا نیز بروجردی ها حمایت خوبی کردند...
برادرم من همسرم راننده اتوبوس هست و خدا رو شکر ماشین خودمان است ولی راننده مقصر نیست صاحب ماشین طوری با راننده برخورد میکند که آدم یاد برده های فیلم اسپارتاکوس می افتد باید اگر با التماس هم شده مسافر سوار کند وگرنه یا اخراجش میکنند و اصطلاحا میگویند دخل بیار نیست و یا انقدر متلک و حرف درشت بار راننده بدبخت میکنن که از خجالت آب میشه
همسر من زمانیکه راننده دیگران بود روزی که مسافر نبود و مثلا با ۵ یا ۶ مسافر امده بودند میرفت با صاحب ماشین حساب کتاب میکرد آنروز من تب میکردم چون میدانستم صاحب ماشین حسابی حال شوهرم را میگیرد و اونم داغ دلش رو سر من بخت برگشته خالی میکند و اگر خدا کمک کند و کتکم نزند لااقل یه دعوای حسابی با من میکند الان که این مطلب را خواندم یاد اونروزا افتادم اشک تو چشمام جمع شد