ظهر یکشنبه یازدهم مهرماه لب تاب خود را روشن کردم تا سایت بلوطستان را بروز رسانی کنم طبق معمول سری به تلگرام که بر روی لب تاپ نصب شده است زدم اما در کمال تعجب دیدم که نسخه تلگرامی که بر لب تاپم نصب شده باز نمیشود.
مشغول نوشتم مطلب برای بلوطستان بودم و به خیال خود میخواستم پس از اتمام نگارش مطلب از یکی از دوستان علت باز نشدن نسخه تلگرامی لب تاپم را جویا شوم که دوست عزیرم مظفر امیدی که از کنشگران سیاسی استان است پشت خط بود که ترجیح دادم اول پاسخ امیدی را بدهم. آقای امیدی پس از سلام و علیک و احوالپرسی گفت: «سلام عباس به سجاد گفته ام شارژ برایت بفرستد، شرمنده چون در ازنا هستم و دسترسی به رمز دوم کارت نداشتم نتوانستم شارژی که در خواست کرده بودی برایت بفرستم!»
من با لحنی متعجب پرسیدم مظفر اشتباه نگرفتی، من عباس دارایی ام، گوشی من خط ثابته، من شماره اعتباری ندارم و شارز هم از کسی طلب نکردم «.
آقای امیدی گفت:«یک لحظه گوشی را قطع کن تماس می گیرم»، بعد از لحظه ای کوتاه مجددا تماس گرفت و گفت:« عباس با شماره تلگرام جنابعالی پیغامی دریافت کرده ام که» سلام خوبی میگم میتونی شارژی برام بفرستی، جایی گیرم میام حساب می کنم !
امیدی متوجه شده بود که در این بین اشتباهی رخ داده و گفت:«من با سجاد رضایی تماس میگیرم تا ببینم چطوری این پیام برام ارسال شده است.» هنوز لحظهای از تماس تلفنی امیدی نگذشته بود که پسردایی بنده مجتبی پسندی تماس گرفت و گفت:«شارژی برایت فرستادم، مجدداً پای باجه بانک هستم تا یک شارژ دههزارتومانی برایت بفرستم!”متوجه شده بودم که به طور قطع تلگرامم هک شده یا بهوسیله شخصی که هویتش معلوم نیست دارد از اکانت تلگرام من سو استفاده و کلاهبرداری اینترنتی میشود.
در جوابش گفتم:«مجتبی به دوستانی که دسترسی داری از طریق تلگرام و پیامک اطلاعرسانی کن که چنین موضوعی اتفاق افتاده و اگر پیام داد شارژ برای این فرد نفرست.»
با مهندس پیام کاییدی که در زمینه نرمافزار تخصص دارد تماس گرفتم و موضوع را انتقال دام که وی نیز اذعان داشت حتماً بهوسیله یک کلاهبردار اینترنتی اکانتت هک شده و برایت قابل دسترسی نیست، او بعد از دقایقی به منزل من امده و لب تاپ را چک کرد اما گفت:«چنین موضوعی را تاکنون ندیده و با چنین روشی برخورد نکردهام!»
نمونه پیام کلاهبردار اینترنتی به مخاطبین تلگرامی عباس دارایی
بعد از دقایقی دوستان پشت سرهم تماس گرفته و از پرداخت شارژی که من درخواست کرده بودم خبر داده و وقتی موضوع را به تکتک دوستان اطلاع دادم همگی از موضوع پیشآمده تعجب کرده و به انحای مختلف با اطلاعرسانی که در فضای مجازی انجام داده بودند مساله به اطلاع سایر دوستان رسید.
ساسان والی زاده مدیرکل محترم روابط عمومی دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز تماس گرفت و چون از موضوع اطلاع داشت سعی کرد روشهای را برای جلوگیری سو استفاده هکر اینترنتی ناشناس به من گوشزد کند اما هر راهی که این عزیز بیان کرد را طی کرده و نتیجهای حاصل نشد. آقای والی زاده شماره تلگرامی بنده را در یک نسخه جدید تلگرامی بر روی لب تاپ خودش نصب کرده و با طی کردن روشهایی بعد از مدتی توانست اکانتی که هکر اینترنتی بهوسیله آن به همه مخاطبین گوشی من پیام مبنی بر ارسال شارژ دو هزار تا ده هزار تومنی و درخواستهای مکرر ارسال کرده بود را مسدود کند.
علاوه بر دوستان شهرستانی این کلاهبردار اینترنتی پیام خود را به برخی از مسئولینی که شماره آنها در لیست مخاطبین تلگرامی اینجانب ذخیره شده بود نیز پیغامی مشابه داده که عمدتاً آنها از دریافت چنین پیامی توسط اکانتی به نام «عباس دارایی» با عکس پروفایل اینجانب متعجب شده و به ارسال پیامهایی در این خصوص اقدام کرده بودند.
بیش از دو ساعت و نیم این مسئله ادامه داشته و کلاهبردار اینترنتی به بیش از 300 نفر از مخاطبینی که لیست شماره تلگرامی آنها در گوشی و لب تاپ من موجود بود پیغامی مبنی بر دریافت شارژ ارسال کرده بود.
یکی از اقوام که در زمینه نرمافزار مدرک دانشگاهی داشته و در حوزه فعالیتهای نرمافزاری فعالیت میکند پسازاینکه پیام شخص کلاهبردار را دریافت میکند از او در خواست میکند تا شماره کارتی را برایش مبلغی را کارت به کارت کند و در کمال تعجب شخص کلاهبردار عکسی از کارت عابر بانک خود را ارسال میکند و بالاخره هویت او معلوم میشود.
برملا شدن هویت صاحب کارتی که قرار بوده بهوسیله کارت به کارت مبلغی برای او ارسال شود در حالی برملا شده که شخص کلاهبردار شماره ایرانسلی را پیش از این به
تمامی مخاطبین اینجانب ارسال کرده و از آنها خواسته بود که به این شماره شارژ ارسال کنند با پروفایلی متفاوت از صاحب کارت قابل دریافت است.
تمامی مخاطبین اینجانب ارسال کرده و از آنها خواسته بود که به این شماره شارژ ارسال کنند با پروفایلی متفاوت از صاحب کارت قابل دریافت است.
عباس دارایی/ سردبیر ماهنامه بلوطستان
حکایت:
اسبسواری، مرد چلاق و افلیجی را سر راه خود دید که از او کمک میخواست. مرد سوار دلش به حال او سوخت. از اسب پیاده شد و او را از جا بلند کرد و روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند.
مرد چاق وقتی بر اسبسوار شد، دهنهی اسب را کشید و گفت: ...
اسب را بردم و با اسب گریخت! اما پیش از آنکه دور شود صاحب اسب داد زد: تو، تنها اسب را نبردی، جوانمردی را هم بردی!
اسب مال تو؛ اما گوش کن ببین چه میگویم! مرد چلاق اسب را نگه داشت. مرد سوار گفت: هرگز به هیچکس نگو چگونه اسب را به دست آوردی؛ زیرا میترسم که دیگر «هیچ سواری» به پیادهای رحم نکند!
دیدگاهها
site in internet explorer, may check this? IE nonetheless is the marketplace chief and
a large element man of
war Free full download: https://www.flickr.com/groups/4131877@N24/discuss/72157661048747528/ people will pass over your great writing
because of this problem.
too look youur post.Thanks a lot and i am looking forward to touch
you. Will you kindly drop me a mail?
My weblog ... bridal shower gold glitter: https://www.etsy.com/listing/608984307/42-gold-metallic-papers-12-inch-300-dpi
바카라사이트