لرستان دیاری کهن با تاریخی غنی و پرشکوه است که نام آن در هر ورق از تاریخ ایران مانند ستاره‌ای می‌درخشد.
لرستان نامی است به بلندای اشترانکوه، به زیبایی شیرز، به زلالی سزار، گوارایی سیمره و به قدمت فلک‌الافلاک؛ لرستان دیرینه دیاری است که هماره چون نگین عقیقی بر تارک انگشتری غرب ایران می‌درخشد.
استان لرستان در عصر قاجاریه نیز همانند سایر نقاط ایران با اتفاقات گوناگونی روبه‌رو بوده است که در ادامه به آن‌ها خواهم پرداخت.
با توّجه به حساسیت حکومت در غرب ایران، که سال‌ها شاهزاده محمدعلی میرزا دولتشاه، حکومت آن را در دست داشت. محمدحسین میرزا حشمت الدّوله دو دوره حاکم کرمانشاه و لرستان بود. او برای دوّمین بار از حکومت خلع شد و بهرام میرزا برادر محمّدشاه که مردی فاضل بود، به حکومت برگزیده شد.
بهرام میرزا پس از مستقر شدن در کرمانشاه، برادرش فرهاد میرزا را به حکومت لرستان و بروجرد برگزید و خود با قوام الدّوله راهی خرم‌آباد شد.
سپس قوام الدّوله به تهران بازگشت. پس از طغیان محمّد تقی‌خان رئیس ایل چهار لنگ بختیاری بهرام میرزا مأمور سرکوبی وی گردید و با اردویی مجهز به‌سوی او روانه شد.
محمدتقی خان ناچار تسلیم بهرام میرزا گردید و در قلعه تُل متحصن گردید. در زمان ناصرالدین‌شاه، ظل السلطان پسر ارشد ناصرالدین‌شاه که دیکتاتوری بسیار بی‌رحم بود به حکومت لرستان برگزیده شد.
این شاهزاده سفاک به گفتۀ خویش، پس از نزول اجلال! و ورود به لرستان، بیشتر رجال و بزرگان این سرزمین قهرمان‌پرور را بی‌رحمانه از دم تیغ گذرانید! به‌طوری که احدی، قادر به مقاومت نبود و در مقابل این بلای بزرگ، سر تسلیم فرو آوردند!
البته شاید قساوت قلب مسعود میرزا ظل السلطان بد نبوده و حتی خیری هم در آن بوده و به قول معروف عدو شود سبب خیر گر خدا خواهد، ازجمله بعضی خوانین ظالم از ترس وی دست از غارت و چپاول اموال رعیت برداشتند و عشایر منطقه لرستان دشمنی‌های خود را کنار گذاشته و بر علیه حاکم زورگو متحد شدند و شاید همین اتحاد که اتفاقی در لرستان نبوده باشد، اتفاقی که کمتر شاهد آن بوده‌ایم و این خود در تاریخ لرستان کم‌سابقه است.
از طرفی دیگر حکومت شاهزاده زورگو که حتی دوران حکومت او بر اصفهان با آن شکوه افسانه‌ای‌اش ثمره‌ای جز ویرانی و ظلم به رعیت بی‌نوا چیز دیگری نبود. بر لرستان نیز ثمره‌ای بهتر از آن نداشت. تا آنجا که سران عشایر لر در منزل میر تیمور میر که ریش‌سفید عشایر لرستان بود و در نزد آنان جایگاه ارزشمند و والایی داشت، گرد هم آمده و در عریضه‌ای به ناصرالدّین شاه قاجار با بر شمردن مظالم مسعود میرزا خواستار اعزام حاکمی دیگر و عزل وی شدند. ولی شاه قاجار با بی‌توجهی به این خواست مردم لرستان، دستور بازگشت ظل السلطان را به لرستان داد.

ادامه دارد ...





گردآوری: محمد امین آزادبخت